ج 10 فروردین 1403 ساعت 02:40

زبان مادری و روز جهانی آن / حیدر غلامی

زبان مادری و روز جهانی آن / حیدر غلامی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : در ۲۱ فوریه ی سال ۱۹۵۲ میلادی تعداد زیادی از دانشجویان بنگالی زبان در اعتراض به تحمیل زبان اردو به عنوان زبان رسمی، و با هدف به رسمیت شناساندن زبان مادریِ مردم سرزمین‌شان ( زبان «بنگلا» یا «بنگالی» ) در محوطه ی دانشگاه داکا تظاهرات کردند؛ که توسط ماموران […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : در ۲۱ فوریه ی سال ۱۹۵۲ میلادی تعداد زیادی از دانشجویان بنگالی زبان در اعتراض به تحمیل زبان اردو به عنوان زبان رسمی، و با هدف به رسمیت شناساندن زبان مادریِ مردم سرزمین‌شان ( زبان «بنگلا» یا «بنگالی» ) در محوطه ی دانشگاه داکا تظاهرات کردند؛ که توسط ماموران به رگبار بسته شدند.. . تداوم مبارزات مردم و فعالان سیاسی و فرهنگی بنگالی زبان باعث شد که در سال ۱۹۷۱ میلادی، بنگلادش از پاکستان جدا شده و استقلال بگیرد. پس از آن در ۲۱ فوریه ی هر سال، مراسم روز ملیِ زبان مادری در بنگلادش با شکوه خاص برگزار می‌شد. در ۱۷ نوامبر ۱۹۹۹ میلادی سازمان آموزشی، علمی‌ و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) پیشنهادِ رسمیِ ‌کشور بنگلادش برای اعلام ۲۱ فوریه به عنوان «روز جهانیِ زبان مادری» را پذیرفت و ۱۸۸ کشورِ عضو یونسکو از جمله جمهوری اسلامی‌ ایران، به آن رای مثبت داده و آن را تائید کردند.حیدر غلامی

پس از آن برای اولین بار مراسم روز جهانی زبان مادری در فوریه ی سال ۲۰۰۰ میلادی در پاریس با حضور نمایندگان کشورهای مختلف جهان، زبان شناسان و دبیر کل سازمان یونسکو برگزار شد. از آن تاریخ به بعد، در بسیاری از کشورها به همین مناسبت، مراسمی برگزار می شود.

بنا به آخرین گزارش یونسکو در جهان ۶۰۰۰ زبان وجود دارند؛ که نود درصد از مردم به ۳۰۰ زبان و بقیه به ۵۷۰۰ زبان دیگر سخن می گویند؛ که سهم ایران در این میان ۷۴ زبان می باشد۱٫ متاسفانه با گذشت زمان از تعداد این زبان ها کاسته می شود؛ و تعداد زیادی از آن ها در معرض خطر و نابودی قرار دارند. « خطر، زبان هایی را که از پشتوانه ی تاریخی، متن مکتوب (علمی)، غنای واژگان و کثرت گویشور و حمایت سیاسی برخوردار نیستند، تهدید می کند»۲٫ یکی از زبان های اصیل و ریشه دارِ ایرانی که به علت قلتِ گویشوران و عدم حمایت سیاسی در معرض خطر می باشد، زبان هه ورامی می باشد. نگارنده در این یادداشت با محفوظ دانستنِ حقِ همسانِ تمام زبان های مادری، بیشتر زبان هه ورامی را مد نظر قرار داده و مثال ها و پیشنهادهایش درباره ی آن می باشد.

اهمیت زبان مادری:

به گفته ی بسیاری از زبان شناسان و روان شناسان، انسان از بدو تولد، جهان و هستی را در قالب زبان مادری شناخته و درک می کند؛ و تفکر وی نیز با آن انجام می گیرد. زبان های دیگر پس از ترجمه به زبان مادری، فهم می شوند؛ که در صورت تکرار مداوم این ترجمه ـ به خصوص در دوران کودکی ـ فشار روانی زیادی به فرد وارد می شود و احساس رنج و الم خواهد کرد؛ و بسیار اتفاق می افتد که از بیان مطالب و خواسته هایش به زبان دیگر، ضعیف و ناتوان باشد. عواطف، احساسات، هیجانات، عشق و بسیاری از خواسته های درونی دیگر آن گونه که باید، تنها با زبان مادری، بیان شده و منتقل می شوند؛ و زبان های دیگر از انجام این مهم عاجزند. می توان گفت: انتقال عواطف و احساسات، مفاهیم و مهارت ها و همچنین یادگیری و رشد تحصیلی به خصوص در سال های اولیه ی تحصیل، در قالب زبان مادری، بیش از هر زبان دیگری موثر و کارا خواهد بود. « فاز صفر توسعه در هر کشوری در دوران کودکی، در دبستان و پیش دبستان، شکل می گیرد. هر چه ما برای آینده کشورمان می خواهیم، باید بذر آن را در اینسنین بکاریم. … ما در طول هفتاد سال گذشته فرزندانِ نزدیک به نیمی از جمعیت کشور، یعنی اقوام غیرفارسی زبان کشورمان، را مجبور کرده ایم که از سال اول دبستان، زبان فارسی بیاموزند و بهزبان فارسی آموزش ببینند.. . [با این کار ] آنان را با یک توقف چند ساله در حساسترین سالهای عمر در فرایند اجتماعی شدنشان روبه رو میکنیم… در همان سنین کودکی، تکامل زبان درونی و زبانتفکر آنان را متوقف می کنیم و آنان با تحمل فشارهای روانی و روحی زیادی و با چند سال تاخیر، سرانجام می توانند به زبان تحمیلی جدید، تفکر کنند و سخن بگویند. اما آنچه در این میان از دست رفتهاست فرصت های تکامل ابعاد پرورشی و وجودی آنهاست که توانایی های ارتباطی و توسعه آفرینانه آنها را شکل می دهد. زبان ابزار تکاملی فهم ماست… و انقطاع زبانی نوعی انقطاع در فرایندتکاملی اندیشگی کودکان ایجاد می کند… این که ۶۷ درصد مردودی دانش آموزان پایه ی یک و دوی دبستان، متعلق به ۹ استان دو زبانه ی کشور است، موید چنین مشکلی است…. »۳ .

روزی دختر کوچولوی سه و نیم ساله‌ام مشغول تماشای برنامه‌ی کودک به زبان فارسی بود. در ضمنِ تماشا مرتب سوال می‌کرد: بابا ! چی گفت؟ مادر! عباراتی را که بیان کرد، به چه معناست؟ و… کانال را عوض کرده و مشغول تماشای برنامه‌ی کودک به زبان کردی ( سورانی ) شد، اما متاسفانه باز همان پرسشها را تکرار می‌کرد. رنج و دردی را که دخترم می‌کشید، حس کرده و جای خالی برنامه‌ای با زبان مادریش ( هه‌ورامی ) را با تمام وجود لمس کردم. آه از نهادم برخاست و با خود گفتم: چه می‌شد اگر این همه کانالهای تلویزیونی و ماهواره‌ای سراسری و استانی به اندازه‌ی یک درصد برنامه‌ها و ترانه‌های آنچنانی و… برنامه‌ا‌ی هم به زبان هه‌ورامی ـ حداقل برای کودکان ـ می‌داشتند؟۴

محرومیت دانش آموزان هه ورامی از آموزش زبان مادری به خصوص در دوره ی پیش دبستانی و دبستان، و یا محرومیت آن ها از مشاهده ی فیلم های کارتونی یا سینمایی و برنامه های تلویزیونیِ دیگر با زبان مادری خود، در هر کجا و تحت هر عنوانی که باشد، پایمال شدن حقوق زبانی آن ها و ظلم و ستم می باشد. تفاوتی ندارد که این ستم در اروپا، آمریکا، ایران، عراق یا اقلیم کردستان باشد.

ـ آسیمیلاسیون ( همسان سازی ) زبانی:

آنچه که بیش از هر چیز فرهنگ و زبان اقلیت ها را تهدید می کند، آسیمیلاسیون ( همسان سازی ) فرهنگی و زبانی است؛ که پدیده ای مدرن و وارداتی است. ناسیونالیسم اروپایى ـ به خصوص فرانسه ـ در قرن نوزدهم با شعار یک ملت و یک زبان،این سیاست را اعمال کرد و بسیارى از دولتهاى دیگر نیز آن را دنبال کردند؛ که متأسفانه هنوز هم در برخی مناطق و کشورها این سیاست، آثار و نتایج ناگوارِ آن، کم تا بیش مشاهده مى شود .

در این سیاست، دولت هیچ گونه حقوقِ فرهنگی را برای اقلیت قائل نبوده و خواهان همانند سازیِ فرهنگیِ ( زبان و …) اقلیت با اکثریت می باشد. « همانند سازی با دو شیوه‌ى خشونت آمیز و مسالمت آمیز انجام مى گیرد. شیوه‌ى خشونت آمیز نیز با دو روشِ استفاده از ابزارهاى نظامى ـ به هدف امحای فیزیکى یا بیولوژیکى گروه یا گروههاى اقلیت ـ و یا منع استفاده از زبان آنها در گفتگو، ممنوعیت چاپ کتب، روزنامه و … و یا ممنوعیت آموزش آن انجام مى گیرد… در شیوه‌ى مسالمت آمیز تمامى نهادهاى فرهنگى دولتى در خدمت گسترش فرهنگ رسمى قرار مى گیرد و هیچ گونه امکاناتى در اختیار ترویج زبان و فرهنگ گروههاى [ اقلیت ] قرار نمى گیرد… این نوع همانند سازی بسیار خزنده و نامحسوس انجام می شود… یکى از اثرات شیوه‌ى اخیر ( مسالمت آمیز ) ایجاد روحیه‌ی حقارت فرهنگى در میان اقلیتهاى فرهنگی و زبانى است؛ به گونه‌اى که ترکِ زبان و فرهنگِ خود و استفاده از زبان و فرهنگِ اکثریت، بسیار طبیعى جلوه مى نماید؛ و دولت [نیز ] از نظرگاه افکار عمومیِ گروه اقلیت، به نابودی فرهنگ اقلیت ها متهم نمی شود… “۵٫

همانندسازی و هر نوع تلاش و اقدامی درراستای تضعیف یا حذف فرهنگ و زبان اقلیت ها، به مثابه ی محاربه با آیات و نشانه های الهی بوده و گناهی بزرگ می باشد؛ که با هیچ بهانه و توجیهی قابل پذیرش نیست. وجود اقوام، ملت ها، فرهنگ ها و زبان و ادیان مختلف در ممالک اسلامی، خود بزرگترین گواه و دلیل نفی آسیمیلاسیون و تعارض آن با آموزه های اسلامی می باشد. اما با این وجود، متاسفانه در گذشته و هنوز نیز در برخی از کشورهای جهان و منطقه این سیاست و آپارتاید زبانی۶ و … را شاهد هستیم.

به عنوان نمونه برخی از خانواده های ترک، کُرد و … بدون اجبار و فشار، به خاطر همین احساس حقارت، در منزل با فرزندانشان با زبان فارسی سخن می گویند؛ و زبان خویش را به تدریج از دست داده یا تغییر داده اند. از نمونه های دیگر می توان به کاهش حوزه ی جغرافیایی زبان هه ورامی پس از افول حکومت اردلانی ها در کردستان اشاره کرد. در کرمانشاه، سلیمانیه، سنندج، اطراف مریوان، منطقه ی « ڕێژاو » و… خانواده هایی اصالتا هه ورامی زبان وجود دارند که تا چند دهه ی پیش به زبان مادری خود ( هه ورامی ) سخن می گفتند؛ اما به علت عدم آموزش زبان هه ورامی و تضعیفِ آن یا احساس حقارت فرهنگی و زبانی از سوی گویشوران این زبان، با فرزندانشان در منزل به زبان سورانی سخن می گویند، و فرزندانشان نیز بنا به عللی که ذکر شد، حاضر یا قادر به سخن گفتن به زبان مادری خود نیستند؛ و از هه ورامی نامیدن خود ابا می ورزند. حتی کار به جایی رسیده است که در روستاهای صد در صد هه ورامی نشینِ « بیارێ» و « ته وێڵێ » در اقلیم کردستان عراق ، سخنرانانِ هه ورامی زبان در مراسم و خطبه های نماز جمعه و…، برای مخاطبین هه ورامی زبانِ خود، به زبان سورانی سخن می گویند!!! آیا همگی انگشت به دهان نمی مانیم اگر فردِ سورانی زبانی در سلیمانیه یا مهاباد برای مخاطبین سورانی زبانش، به زبان عربی یا فارسی سخنرانی نماید؟ یا در شهر نودشه یا نوسود، سخنران هه ورامی زبان به زبان سورانی یا فارسی سخنرانی نماید؟

آیا مایه ی تاسف نیست که در شهر پاوه و… مربیان مهد کودک ها و پیش دبستانی ها، از دانش آموزان پیش دبستانی می خواهند که به جای واژه ی شیرین « دادێ» یا « دێدێ » آن ها را « خاله» بخوانند؟ آیا نشانه ی احساس حقارت فرهنگی نیست که تعداد قابل توجهی از خانم های ما، از اینکه اقوام و فامیل، با زبان مادری خود، آن ها را « مه تی » یا « دێذێ » بنامند، احساس انزجار می کنند؟ و …

لزوم و ضرورت آموزش زبان مادری:

زبان یکی از نمادهای بارز فرهنگ و هویت ملی می باشد. در قران کریم به صراحت بیان شده که وجود و تنوع زبان ها از آیات و نشانه های خداوند علیم و حکیم می باشد: « و من ءایاته خلق السموت والارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ؛ ان فی ذلک لایت للعالِمین: آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف زبان ها و رنگ هایتان از نشانه های خداوند می باشند؛ بی گمان در آن ها، دلایل و نشانه هایی برای فرزانگان و دانشمندان وجود دارد۷ . بنابر این « هر فرد و ملتی نه تنها این حق را دارد که خصوصیات ملی خود مانند زبان و… را حفظ نماید، بلکه وظیفه دارد که در غنی کردن آن ها بکوشد؛ چون با این کار نشانه ای از نشانه های پروردگار را بیش از پیش واضح و آشکار کرده است.»۸ .

حقوق زبانی و مطالبات گروههای زبانی اقلیت را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد۹ :

۱ ـ حق صحبت کردن به زبان مادری در روابط خصوصی بین اعضای گروه

۲ ـ حق استفاده از زبان مادری در عرصه ی عمومی و نهادهای اداری

۳ ـ حق آموزش و یادگیری زبان مادری

۴ ـ حق برخورداری از رسانه ها به زبان مادری

نکته ی قابل توجه این است که « مساله ی مهم در آموزش زبان مادری، انتقال آن به نسل های آینده و جلوگیری از انحطاط و زوال آن است. این انتقال صرفا به واسطه ی گفتار نمی تواند صورت بگیرد؛ بلکه نیازمند نوشتار نیز هست. آموزش گفتار و نوشتار به زبان مادری در منزل ممکن نیست؛ بلکه ضرورتا باید در مدرسه و با توسل به ادبیات و کتاب های عمومی تدوین شده از جانب متخصصین این حوزه صورت گیرد»۱۰ . به اعقتاد بسیاری از کارشناسان حقوق بین الملل و مسائل آموزشی و زبانی « سال های اولیه ی آموزش دارای اهمیت بنیادین در آموزش کودک می باشد. تحقیقات آموزشی نشان می دهد که آموزش در کودکستان و دوره های پیش دبستانی و ابتدایی می بایست به زبان مادری کودک باشد. بخش مهمی از تحصیلات مقطع متوسطه نیز باید به زبان اقلیت باشد؛ اما در این دوره لازم است که آموزش به زبان رسمی گسترش یابد. در این راستا دولت بایستی معلمان دارای تخصص لازم را آموزش دهد؛ همچنین لازم است که امکان تدریس در دانشگاه به زبان گروه اقلیت نیز فراهم گردد»۱۱ . به گفته ی دکتر رنانی: « شاید مناسب باشد که در استانهای دو زبانه، در سه سال اول دبستان، با استفاده از زبان مادری، پرورش کودکانمان را از جنبه رشدتواناییهای زیستی و شخصی و تکامل تواناییهای ارتباطی و اجتماعی در دستور کار قرار دهیم. در این دوره آنان همچنین میتوانند فرهنگ و ادبیات زبان مادری خویش را بیاموزند تا فرصت یابند به مرزهایشکوفایی زبان درونی و زبان تفکر خویش نزدیک شوند. آنگاه از سال چهارم با شیبی ملایم، آموزش زبان فارسی آغاز شود، به گونه ای که تا پایان سال ششم دبستان این کودکان خواندن و نوشتن بهزبان فارسی را هم آموخته باشند و با ورود به دبیرستان بتوانند آموزشهای علمی خود را به صورت کامل به زبان فارسی فراگیرند»۱۲٫

در یک جامعه ی دارای تنوع زبانی همچون ایران، مردم جهت ارتباط و تعامل با همدیگر، علاوه بر زبان مادری، نیازمند زبان رسمی و مشترکی هستند؛ که همگی آن را فرا گیرند.

با توجه به ضرورت وجود زبان رسمی مشترک و همچنین اهمیت و جایگاه زبان مادری در آموزه ای اسلامی و حقوق بشر ، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در همان اصلی که فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور معرفی کرده ، زبان های محلی و قومی (مادری) را نیز مورد توجه ویژه قرار داده است.

در اصل ۱۵ قانون اساسی کشورمان آمده است: « زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است ». براساس شرح مذاکرات مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی در مورد اصل پانزدهم ، یکی از نمایندگان مجلس خبرگان، مرحوم مولوی عبدالعزیز، از دکتر بهشتی سوال می‌کند: « اگر کسی بخواهد عربی بخواند آیا دولت برای او معلم عربی میگیرد یا خیر؟ و یا اگر کسی بخواهد زبان بلوچی بخواند آیا دولت ملزم است که برای او ملعم بلوچی بگیرد یا خیر؟ نایب رئیس (بهشتی) ـ بلی، دولت موظف است؛ یعنی وقتی آنها حق داشتند این زبان را تدریس کنند دولت موظف است چیزی را که آنها حق دارند برایشان تهیه کند. مولوی عبدالعزیز : یعنی هم کتاب و هم معلم باید تهیه بکند؟ نایب رئیس (بهشتی): بلی، من متن را یک بار دیگر می خوانم تا نسبت به آن رأی گرفته شود:« اصل ۲۱ (اصل پانزدهم) ـ زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است…».

پر واضح است که این اصل هم «آموزشِ زبان مادری» و هم «آموزش به زبان مادری» در مدارس را شامل می شود.

در اوایل سال ١٣٨٨ ه.ش هم اعلام شد: طبق مصوبه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌های مناطقِ اقوام‌ نشین، واحدهای زبان و ادبیات مردم این مناطق تدریس می‌شود. در قانون برنامه پنجم توسعه نیز آمده است: آموزش‌ و‌ پرورش باید در حدود مقرر در اصل ١۵ قانون اساسی، گویش‌های محلی و ادبیات مردم بومی را در مدارس تدریس و تقویت کند.

رییس‌ دولت تدبیر و امید در بند ۴ بیانیه ی انتخاباتی خود تحت عنوان حقوق ادیان، اقوام و مذاهب در نهم خردادماه سال ٩٢ ۱۳ ه.ش وعده داد: آموزش زبان مادریِ ایرانیانِ غیر فارسی ‌زبان اعم از کردی، آذری، عربی و… را در سطح مدارس و دانشگاه‌ها برای اجرای کامل اصل پانزدهمِ قانون اساسی عملی کند. ایشان در زمان معرفی وزیر کنونی آموزش ‌و ‌پرورش هم بر این وعده تاکید کرد و گفت: ما باید اصل ١۵ را اجرایی و عملیاتی کنیم و این کار از دبستان آغاز شده و در مراحل مختلف تا پایان دوره متوسطه ادامه پیدا می‌کند. در بیست و نهم آذرماه ۱۳۹۵ متن کامل منشور حقوق شهروندی در همایش قانون اساسی و حقوق ملت با حضور رئیس جمهوری و جمع زیادی از وکلا، حقوق دانان و اساتید و کارشناسان رونمایی و به امضای آقای روحانی رسید. در ماده ی ۱۰۱ این منشور، در ذیل حق دسترسی و مشارکت فرهنگی آمده است: «شهروندان از حق یادگیری و استفاده و تدریس زبان و گویش محلی خود برخوردارند».

با توجه به آنچه که ذکر شد، آموزش زبان مادری در کنار زبان رسمی، حقی انسانی، شرعی و قانونی می باشد؛ و هرگونه کارشکنی، مقاومت یا ممانعت در این زمینه هم گناه می باشد و هم مخالفت صریح با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. به موجب اصل نهم قانون اساسی « هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند».

« کسانی که مانع از عملیاتی شدن این اصول شده و آشکارا با آن مخالفت می کنند، علاوه بر اینکه عدم اعتقاد و التزام خود به قانون اساسی را اثبات می کنند و نشان می دهند… بلکه مرتکب جرم نیز می شوند و قابل پیگرد قضایی هم هستند. زیرا در قانون مجازات اسلامی آمده است: هر یک از مقامات و مامورین وابسته به نهادها و دستگاههای حکومتی که بر خلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آن را از حقوق مقرر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران محروم نماید، به مجازات های مقرر در این قانون محکوم خواهد شد»۱۳٫

عده ای با متوسل شدن به تئوری توهمِ توطئه و بهانه های واهی تضعیف زبان فارسی، حفظ امنیت ملی، مبارزه با جدایی طلبی، حفظ تمامیت ارضی کشور و … با آموزش زبان مادری در مدارس مخالفت می کنند.

آموزش زبان مادری و تحقق حقوق زبانی به خلاف آنچه دارندگان توهم توطئه می گویند: باعث اعتماد و ایجاد امنیت روانی، احساس تعلق به این مرز و بوم، حفظ و تقویت مرزهای کشور و افزایش وحدت و همگرایی خواهد شد. علاوه بر این به علت وحدت ریشه‌ای اکثر این زبان‌ها با فارسی، می توانند پشتوانه ی محکمی جهت تقویت آن باشند. سالهاست در مدارس ما دو زبان عربی و انگلیسی در کنار زبان فارسی تدریس می شوند؛ و کمترین آسیبی به زبان فارسی نزده و آن را تضعیف نکرده اند.

اتخاذِ سیاست های انحصار طلبانه و تمامیت خواهانه در مقام نفیِ تنوع زبانی و تحمیل یک زبان خاص به قیمت تضعیف یا حذف زبان های مادری ، همان گونه که ذکر شد کاری غیر شرعی و غیر قانونی بوده و ظلمی بزرگ می باشد. این کار، سبب ایجاد نفرت و نارضایتی در میان اقلیت های زبانی، نسبت به فرهنگ و زبان حاکم و غالب می شود؛ و بسان میهمانی ناخوانده به آن می نگرند که برای رفتنش لحظه شماری می کنند. ممکن است این خواسته های فرهنگی به خواسته های سیاسی تبدیل شوند. در صورت ادامه ی این ظلم فرهنگی و زبانی و تهدید نمادهای بارز هویتی اقلیت ها، « وابستگی مورد تهدید ( از رنگ پوست گرفته تا مذهب، زبان و طبقه ی اجتماعی ) تمامی هویت را به خود اختصاص می دهد و مردمی که در آن وابستگیِ مورد تهدید مشترکند، همبستگی پیدا می کنند و بسیج می شوند تا با طرف مقابل خود مبارزه کنند. در چنین حالتی زنده نگه داشتن آن هویتِ مورد تهدید، به صورت عملی شجاعانه و آزادی بخش جلوه می کند»۱۴٫

نتایج این سیاست ها باعث کاهش تعلقِ خاطرِ اقلیت های مظلوم به کشور و ایجاد یا افزایش میل جدایی طلبی شده و تمامیت ارضی کشور با تهدید مواجه می شود. همان گونه که ذکر شد آموزه های اسلامی، قانون اساسی، اصول مشترک حقوق بشر و مصلحت کشور اقتضا می کند که: دولتمردان و سیاست گزاران متوجه شوند « انسان ها در هر جامعه ای دارای هویت های چندگانه ای هستند که هویت مرتبط با زبان مادری یکی از هویت های چندگانه ی انسانی به ویژه در جوامع چند فرهنگی ـ زبانی است… دولت ها برای مدیریت مسائل هویت و وحدت ملی باید زمینه ها و فرصت هایی را فراهم آورند که این چندگانگی هویتی در قالبی قانونی و با نظر به حقوق برابر شهروندان مورد حمایت و تضمین واقع شود»۱۵ . وجود کشورهایِ چند فرهنگی ـ زبانی که توانسته اند در عین رعایت حقوق فرهنگی ـ زبانیِ اقلیت ها، وحدت ملی خود را نیز به خوبی حفظ کنند؛ گویای ممکن و درست بودنِ چنین سیاستی است. برای نمونه در سوئیس همزمان سه زبان رسمی و در آفریقای جنوبی یازده زبان رسمی وجود دارد. واقعیت این است که: کشور ایران رنگین کمانی است از اقوام، مذاهب و زبان ها که هر اندازه رنگ های آن واضح و مشخص تر باشند، زیباتر و فرح بخش تر جلوه می کند. و به میزان کم سو شدنِ رنگ های آن یا حذف تعدادی از آن ها، از زیبایی رنگین کمان کاسته شده یا رو به نابودی می رود. پس چه بهتر که با تحقق حقوق زبانی از کم سو شدن یا نابودی رنگین کمان ایرانی جلوگیری نماییم.

پیشنهادات و راهکارهایی جهت حفظ و تقویت زبان هه ورامی:

۱ ـ تدریس و آموزش زبان هه ورامی ( در مدارس پاوه، شهرها و روستاهای اورا‌می نشین ا‌طراف ) در کنار زبان فارسی

۲ ـ کسب مجوز و انتشار روزنامه، مجله، گاهنامه و… به زبان هه ورامی

۳ ـ تدریس دو واحد درسی اختیاری زبان هه ورامی در دانشگاه پیام نور پاوه ( مرکز اورامانات ) در راستای اجرای مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تدریس دو واحد درسی زبان و گویش‌های محلی در دانشگاهها

۴ ـ برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های آموزش زبان اورامی.

۵ ـ اهتمام دانشجویان رشته‌های مرتبط با زبان، به نوشتن پایان نامه‌های تحصیلی درباره‌ی حوزه‌های مختلف زبان اورامی

۶ ـ دایر کردن فرهنگستان زبان و ادب زبان هه ورامی.

۷ ـ تاسیس شبکه ای تلویزیونی و رادیویی به زبان هه ورامی در پاوه.

۸ ـ تشکیل کانون‌ها، انجمن‌ها و… که در زمینه‌ی زبان و ادب هه ورامی فعالیت داشته باشند.

۹ ـ ضبط صدای متکلمین قدیمی و فصیح به زبان هه ورامی.

لازم به ذکر است که:در سال های اخیر تلاش ها و فعالیت های چشمگیری در زمینه ی حفظ و تقویت این زبان انجام شده اند ( بندهای ۲، ۴، ۵، ۸ و ۹ ). هرچند این تلاش ها و فعالیت ها لازم و مفید اند؛ اما به هیچ عنوان کافی نمی باشند.

نوشته ام را با این شعار زیبا و پرمحتوای یونسکو به پایان می رسانم که: « جنگ و صلح در ذهن ما اتفاق می افتد و در دست ما جاری می شود»۱۶٫ امید که مجریان قانون حقوق اقلیت های قومی، مذهبی و زبانی و نتایج پربار رعایت آن ها را شناخته و درک نمایند تا شاهد تحقق آن ها باشیم.

پاوه، حیدر غلامی ۱/۱۲/۱۳۹۵

منابع:

۱ ـ پایان تک زبانی، اصغر زارع کهنمویی، نشر موغام، چاپ اول ۱۳۹۴ ، گفتگو با دکتر محرم آقازاده، صفحه ی ۱۰۵ و ۱۰۹
۲ ـ گفتارهایی درباره ی زبان و هویت، حسین گودرزی، انتشارات تمدن ایرانی، چاپ اول ۱۳۸۴ ، صفحه ی ۱۵۰

۳ ـ پیام محسن رنانی به دومین همایش توسعه عدالت آموزشی، ۲۹ آذر ۱۳۹۵

۴ ـ به بهانه‌ی روز جهانی زبان مادری، حیدر غلامی، ۳/۱۲/۱۳۸۸ ، سایت کومه کال

۵ ـ حمایت از اقلیت ها در حقوق بین الملل، دکتر ستار عزیزی، ناشر نورعلم، چاپ اول ۱۳۸۵ ، صفحه ی ۱۶۰

۶ ـ سیاستی که براساس آن یک زبان از زبان دیگر برتر دانسته می شود و به وسیله ی حاکمان، زبان اقلیت تضعیف یا حذف می شود.

۷ ـ سوره ی روم، آیه ی ۲۲

۸ ـ بررسی ناسیونالیسم از دیدگاهی تاریخی و اسلامی، حیدر غلامی، نشر افق علم، چاپ اوا ۱۳۸۴ ، صفحه ی ۹۷

۹ ـ حمایت از اقلیت ها در حقوق بین الملل، دکتر ستار عزیزی، ناشر نورعلم، چاپ اول ۱۳۸۵ ، صفحه ی ۲۸۵ ـ ۲۸۶

۱۰ ـ پایان تک زبانی، اصغر زارع کهنمویی، نشر موغام، چاپ اول ۱۳۹۴ ، گفتگو با دکتر فرامرز تقی لو، صفحه ی ۱۶۴

۱۱ ـ حمایت از اقلیت ها در حقوق بین الملل، دکتر ستار عزیزی، ناشر نورعلم، چاپ اول ۱۳۸۵ ، صفحه ی ۳۰۴

۱۲ ـ پیام محسن رنانی به دومین همایش توسعه عدالت آموزشی، ۲۹ آذر ۱۳۹۵

۱۳ ـ پایان تک زبانی، اصغر زارع کهنمویی، نشر موغام، چاپ اول ۱۳۹۴ ، گفتگو با اکبر اعلمی، صفحه ی ۹۵ ـ ۹۶

۱۴ـ اقلیت ها، محمد رضا خوبروی پاک، نشر شیرازه، چاپ اول ۱۳۸۰ ، صفحه ی ۸۸

۱۵ ـ پایان تک زبانی، اصغر زارع کهنمویی، نشر موغام، چاپ اول ۱۳۹۴ ، گفتگو با دکتر فرامرز تقی لو، صفحه ی۱۶۰

۱۶ ـ پایان تک زبانی، اصغر زارع کهنمویی، نشر موغام، چاپ اول ۱۳۹۴ ، گفتگو با دکتر محرم آقازاده، صفحه ی ۱۳۱

6 پاسخ برای “زبان مادری و روز جهانی آن / حیدر غلامی

  • رحمان رحمانزادە در تاریخ اسفند 2, 1395 گفت:

    فرە سپاس دەست وەش بۆ کاک حەیدەر، قەڵەمت بەردەوام بۆ ، به تەمامی باسوو گیروو گرفتەکات کەرۮەبێ بەڵام وەڵێ چانەیه ئێمه خەفەتوو ئانەیما بۆ جه وانگانه ئێزنوو وانایما پەنه مەۮا مشیۆم جه بنەماڵەنه دەس پەنه کریۆ به داخۆ ئیسه فرەو یاناو کۆردستانوو عێراقینه تاته یام ئەۮا چەنی زاڕۆڵەیشا هۆرامی قسێ مەکەرا و حەر ئینه فرەتەر بیەن بایسوو جه بەین شیەو زوانی هۆرامی ،دڵسۆزێ هۆرامانی با جه وێشاوە دەس پەنه کەرا ،
    فرەو زانایەکاما ماچا با بنویسمێ و هەرمانه کەرمێ به زوانەکەیما با جه بەین نەلۆ بەڵام جیا چینەی مشۆم مەراسمەکێما به هۆرامی بلا ڕاوە دلێ شار یام دەگای هۆرامی زوانەنه ، دیسان دەس وەشی کەروو جه کاک حەیدەری

  • آرمان فتحی در تاریخ اسفند 2, 1395 گفت:

    درود بر شما.نوشته ومطلب زیبایی را درسایت گذاشته ای.انشاالله اهل قلم ودوستداران زبان هورامی بیش از بیش احساس مسولیت نمایند.ودراجرای پیشنهادات جنابعالی همت گمارند.

  • هادی محمودی در تاریخ اسفند 1, 1395 گفت:

    با تشکر فراوان از کاک حیدر عزیز بابت تاریخچه خوب و تحلیل مناسبی که از زبان مادری کردند .

    بنده با توجه به اینکه یکی از زمینه های تحصیلم رشته تاریخ است و تا بالاترین سطح آن نیز پیش رفته م در تکمیل فرمایشات جنابعالی باید عرض کنم که زبان هورامی یکی از قدمیترین و اصیلترین زبان های شناخته شده در جهان است .

    بنده با قاطعیت عرض میکنم که براساس قدیمیترین منابع تاریخی اولین نژادی که در ایران سکنی گزیدند نژاد کرد (گرد در زبان اوستایی همان کرد است) است که شالوده تمدن مادی را بنیان نهادند .

    اما در این میان قدیمیترن زبان از زبان های کرد همان زبان هورامی است .

    جالب این است که زبان هورامی شباهت های فراوانی به زبان تکلم زردتشت پیامبر ایران باستان دارد .
    به طوری که چند جلد اوستای باقیمانده از زمان ساسانیان که زبان شناسان ترجمه کرده اند ، کلمات اوستا بسیار شبیه کلمات گویش در تکلم هورامی است.

    جالبتر اینه که پرفسور گریشمن اعتقاد دارد که زردتشت در حوالی دریاچه ارومیه ظهور کرد که ارومیه تا قبل از سال ۱۵۰۰ میلادی کاملا یک منطقه کرد نشین بوده .

    با این اوصاف زبان هورامی ارزش فراوانی در هویت ایرانی دارد و واقعا جای سوال است که چرا مسئولین یک فکر اساسی در زنده نگهداشتن این زبان باستانی نمیکنند .

  • فاضل ضیایی در تاریخ اسفند 1, 1395 گفت:

    سلام
    مطلب بجا، مفید و البته علمی و مستدل شما مطالعه گردید؛ ضمن تشکر، بایستی گفت:
    اعتلای مفاهیم قرآنی در این بخش و رفع ظلم و ستم روا داشته شده بر زبانهای محلی از جمله زبان مادری مان آرزوی ما و بلکه فراتر از آن ”وظیفه” ما ست
    ان شاالله وضعیت ما (از این حیث) در آینده همانند سویس و آفریقای جنوبی شود که پیش دبستانی های ما به جای خاله بگویند دیدی یا دادی!
    نقطه آغاز این حرکت میتواند اجرایی شدن بند ۸ پیشنهادات در خصوص تشکیل و راه اندازی انجمن مربوطه باشد که با اهتمام اعضای آن می توان زمینه را برای دستیابی به دیگر حق و حقوق مهیا ساخت

  • شهروند در تاریخ اسفند 1, 1395 گفت:

    یکی از موانع عدم آموزش زبان مادری در ایران وجود گروههای ناسیونالیستی است که میخواهند به بهانه حفظ زبان مادری زبان ترکی اسلامبولی را در تمام مناطق ترک نشین یا زبان کردی سورانی را در تمام مناطق کرد نشین ایران رسمی کنند و این خود نقض غرض است زیرا زبان مادری چیزی است که در خانه یا در شهر و روستا بدان تکلم میشود ونه چیزی که جریانات ناسیونالیستی وابسته به غرب مورد نظر دارند.

  • ناشناس در تاریخ اسفند 1, 1395 گفت:

    جناب غلامی به نکته بسیار اساسی وبه راستی مصیبتی بزرگ پرداخته اید . بسیار ممنون وسپاسگزارم اما اگر کوتاهتر می بود جالبتر بود.

پاسخ دادن به هادی محمودی لغو پاسخ