ضرورت حضور شایستگان و برچیدن مدیران ناکارآمد در مناصب مدیریتی /دکتر فرهاد شاه ویسی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : زبده ترین و جامع ترین کارشناسان و نظریه پردازان علم مدیریت، مدیریت را بطور همزمان در سه قالب فن و هنر و حرفه نگریسته و بر این اعتقادند که، مدیران باید از ویژگی های بارزی همچون شایستگی، خلاقیت و قدرت انطباق موضوع و موقعیت برخوردار بوده و فراتر از […]
- ۱۸ آذر ۱۳۹۵
- کد خبر 50693
- 13 دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : زبده ترین و جامع ترین کارشناسان و نظریه پردازان علم مدیریت، مدیریت را بطور همزمان در سه قالب فن و هنر و حرفه نگریسته و بر این اعتقادند که، مدیران باید از ویژگی های بارزی همچون شایستگی، خلاقیت و قدرت انطباق موضوع و موقعیت برخوردار بوده و فراتر از تقلید و تلقین، ابتکار عمل را در دست داشته و بهترین انتخاب ها را انجام دهند.
مدیر شایسته اصلی ترین عامل تحرک سازمان بوده و مدیر فاقد شایستگی، همانند زگیلی بدخیم بر سیمای سازمان است که هرگز نمی تواند جایگزین مناسبی برای خال زیبای بهاافزایی باشد که به درستی بر چهره ها متجلی می شود. در دنیای پر تلاطم کسب و کار امروزی، تلاش سازمان ها شناسایی، جذب و حفظ شایسته ترین افراد جهت مدیریت سازمان است.
مدیر شایسته از خصوصیاتی همچون تعهد، تخصص، مهارت، توانایی، تجربه و دلسوزی برخوردار، ارزشمندترین و اصلی ترین سرمایه سازمان محسوب و به جز یک مدیر شایسته شخص دیگری قادر به تحقق انتظارات یک سازمان نخواهد بود. با استقرار مدیران شایسته در مناصب مدیریتی میزان پاسخ گویی به حد اعلای خود رسیده و ارزیابی عملکردها با شفافیت بالاتری صورت می گیرد. مدیران شایسته از طریق ایجاد هماهنگی و کاربرد صحیح منابع انسانی و مادی، فعالیت های سازمان و افراد سازمان را در جهت تحقق اهداف مورد نظر هدایت و راهبری نموده و یک سازمان بدون برخورداری از مدیران شایسته قادر به تحقق اهداف خود نخواهد شد.
لذا حرکت به سوی انتخاب مدیران شایسته از ضروریات بقای سازمان های امروزی است. اما در این رابطه سوال اساسی این است که، تا چه حد انتخاب مدیران در جامعه امروزی ما برمبنای شایستگی صورت می گیرد؟
در پاسخ به این سوال می توان اظهار نمود که، آنچه که امروزه در ساختار انتخاب و انتصاب مدیران شاهد آنیم، مغفول ماندن اصل شایسته سالاری در انتخاب مدیران است و ادامه حیات مدیریتی شماری از مدیران با الگوبرداری از شیوه مدیریت ماکیاولیستی. برطبق این شیوه مدیریتی، مدیران برای حفظ میز و منصب خود تمامی اخلاقیات حرفه ای را زیر پا گذاشته و برای بقای خود به هر قیمتی، رضایت به فنای دیگران خواهند داد. مدیران تنها به جلب رضایت مدیران فرا دستی خود توجه داشته و انگیزه ای برای رضایت مردم در کارهای خود لحاظ نمی کنند.
در سپردن مدیریت ها سیاست گرایی بر تخصص و تعهد گرایی غالب و اصلی ترین مولود این شیوه مدیریتی، ترویج فساد اداری و اختلاس های آشکار و پنهان است. مدیران انتخابی بر طبق این شیوه مدیریتی محصولی از جامعه نبوده بلکه تنها حاکم بر جامعه و سیستم مدیریتی خود هستند و قطعاً مدیری که محصول جامعه نباشد در رسیدن آن جامعه به توسعه پایدار، هیچگونه تلاشی را به انجام نخواهد رساند.
آنچه که ساختار مدیریتی جامعه امروزی ما را سست کردنده اند، انتصاب مدیران فاقد هرگونه تجربه مدیریتی در پست های حساس، انتصابات مدیران به شیوه انتصابات سفارشی و سیاسی و گماردن افراد ستادهای انتخاباتی بر مناصب مهم مدیریتی می باشد. این شیوه های انتصاب مدیران جامعه را از حضور نخبگان و شایستگان در مناصب مدیریتی محروم نموده و روند پیشرفت و آبادانی کشور در تمامی عرصه ها را به شدت به مخاطره می اندازد. اگر هم با هزار اما و اگر بپذیریم که ناشی های مستعد روزی به مدیران توانمند مبدل خواهند شد، اما تبدیل مدیران ناکارآمد و ناتوان و کم استعداد به مدیران قوی و تأثیرگذار، بیشتر شبیه به یک رؤیاست. بدون شک در رأس هرم مدیریت بودن شایستگان بیشتر می تواند به چرخ های توسعه ای شتاب ببخشد تا حضور مدیران سفارشی و ناکارآمد، که متأسفانه استفاده از مدیران ناتوان و ناکارآ و سفارشی، آسیب های جبران ناپذیر بر بدنه اجرایی، اقتصادی، اداری، اجتماعی و فرهنگی کشور وارد ساخته که حذف و به حاشیه بردن مدیران کارآمد و لایق، استفاده از افراد بی تجربه و غیرمرتبط و عدم بهره گیری از نخبگان و کارآفرینان نمونه هایی از این آسیب ها هستند. با این وجود، در جهت رواج روح شایسته سالاری در انتخاب و انتصاب مدیران راهکارهایی به شرح زیر ارائه می گردد:
۱) به جهت اینکه بسیاری از مدیران کشور از نوع مدیران سفارشی، سیاسی و انتخاباتی می باشند لذا سکانداری اینگونه مدیران بر مناصب مدیریتی باعث می شود که، کشور در بسیاری از زیرساخت های توسعه ای از شاخص های جهانی بسیار عقب مانده تر باشد. تا زمانی که این زیر ساخت ها تقویت نشوند انتظار توسعه انتظاری عبث و بیهوده خواهد بود. لازمه اصلی تقویت این زیرساخت ها، تقویت سیستم مدیریتی، خارج کردن مدیران سنت گرا از بدنه مدیریتی، تجهیز مناصب مدیریتی فراتر از نگاه سیاسی و سپردن آن به مدیرانی شایسته است که دارای علم روزند.
۲) از حضور افراد بی سواد و بدون بلیط در اتوبوس مدیریت ممانعت بعمل آید تا گروهبان ها در پست های سازمانی تعریف شده برای سرهنگ ها، قرار نگیرند.
۳) حضور مدیران سفارشی و ناتوان در مناسب مدیریتی، آسیب‌های اجتماعی به همراه دارد. تلاش گردد با بکارگیری رویکرد شایسته سالاری در انتخاب و انتصاب مدیران، دامنه آسیب های اجتماعی محدودتر گردد. اینکه تمام معضلات مرتبط با آسیب‌های اجتماعی مربوط به مدیران نیست و بخشی نیز مربوط به نگاه مردم است، واقعیتی انکارناپذیر است اما اگر در مدیریت برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی موفق عمل کنیم بر رویکرد مردم نیز تأثیرگذار خواهیم بود.
۴) مدیران مهم ترین سرمایه و زیرساخت در یک سیستم اداری محسوب و وجود تبعیض و بها ندادن به مدیران ماهر و توانمند عامل شکل گیری بخش قابل توجهی از مفسده های اداری و عدم رضایت مردم از عملکرد مجموعه ها است. بکارگیری یک سیستم دقیق در همه جا زمانی مفید واقع خواهد شد که مدیران ماهر به صحنه آمده و مدیران رابطه ای از فضای اداری و مناصب مسئولیتی، رخت برچینند. لذا باید مسئولیت ها و پست ها را به افراد دارای صلاحیت و آشنا به امور واگذار کرد.
۵) مدیران از میان دانایان و توانمندانی برگزیده شوند که دارای طرح و برنامه مدون هستند. پیش ارزیابی های اجرایی برنامه های این افراد می تواند ملاکی برای تضمین موفقیت آنها محسوب شود.
۶) هر مدیری در هر عرصه ای که فعال است، بایستی دارای چشم انداز تخصصی مربوط به همان عرصه باشد. بطور نمونه مدیر آموزشی باید دارای فرادید آموزشی و مدیر صنعتی باید صاحب دوراندیشی صنعتی باشد و همین قاعده برای یکایک عرصه ها مصداق دارد.
۷) شرایط برای پایان همکاری با مدیران ناکارآمد از طریق عزل و استعفاء و یا جابجایی های منطقی بر اساس توانایی ها، فراهم گردد.
نویسنده : دکترفرهاد شاه ویسی عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه
با سلام و درود به شما استاد گرامی عالی بود
با درود به شمای گرامی دکتر فرهاد شاه ویسی،براستی گفتار و مقاله شما حکایت از واقعیت جامعه و سازمان مدیریتی ماست،البته واقعیت هم در ضعف کلان تر دیگریست که در جایگاه پاسخگویی به این مطلب شما نمی گنجد.اما هر چند با این سیستم مشکل است سازمان مدیریتی به شکل امروزی و علمی و در تسریع حرکت دیالکتیکی جهان پیشرفته قرار گیرد،اما باز نمودن گفتمان و دیالوگ برای رسیدن حداقل به یک رفرم ساختاری را به فال نیک می گیریم.امیدواریم بتواند در بهبود وضعیت ثمر بخش باشد.با سپاس
باسلام مطلب خوبی بوددکتر عزیز بنده شما رامیشناسم که دنباله رو کسی نیستی ولی بخداقسم ملاک شایستگی نیست نماینده که عوض شد دور وبر خود را میاورد این رسم ایران وبویژ ه پاوه است که نماینده کار دیگری نمیتواند انجام دهد
سلام دوست و استاد عزیز ارزوی توفیقات روزافزون را خواستاریم
مدت ها پیش همه ما منتظر ارشادات و راهنمایی ها وحضور شما در سطح منطقه بودیم پیش تر از این بایستی حضور پررنگ را جهت کمک و همراهی با این مردم ستمدیده و نجات از دست مسئولین کوته فکر نمایان می نمودی همه ما از مطالب داغ و زیبای شما تشکر و قدردانی می نماییم به امید اینکه اگر سودا مسئولیت را در فکر دارند یا مدیر باشند یا لباس عزت کردی را در مدیریت نپوشند که به هم نوع خود در این قالب خیانتی را مرتکب شوند
با سلام
به عنوان کارمند دارای مدرک فوق لیسانس از دانشگاه های معتبر تهران، یک سال پیش برای ارزشیابی کارمندان موضوعات ارزنده ای را به صورت کامل در قالب گزارش برای مدیر بی تجربه اداره پیشنهاد دادم که هیچ وقت مورد پذیرش قرار نگرفت و برای موضوعات کمترین ارزشیابی داده شد… با گذشت زمان دو مورد مشابه از این موضوعات امسال از گروه تخصصی در تهران برای کل ایران پیشنهاد داده شد و اجرایی می شود…
هدف از این بحث این بود که مدیران بی تجربه در پاوه واقعا وجود دارند و صرفا بخاطر روابط با مدیران بالایی به عنوان ریاست اداره ای انتخاب می شوند و همین مدیران اهدافی را برای رسیدن به مقاصد بعدی بدون درنظر گرفتن مردم کارمندان اداره دنبال می کنند…
در اداره ای بخاطر اخلاق و رفتار بد مدیریتی تعدادی از کارمندان تقاضای بازنشستگی پیش از موعد را دادند و تعدادی هم به بهانه ادامه تحصیل مرخصی تحصیلی را گرفتند تا چهره مدیر خود را نبینند شما فکر کنید برای مردم ما چه برنامه ای داشته باشد
با سلام
بنده هم چند وقت پیش در مورد موضوعی که قالب مدیریت بی تجربه را هدف می داد نظر دادم اما در سایت متاسفانه نمی دانم به چه علتی حذف و هیچ موقع به نمایش گذاشته نشد… بگذریم…
امیداورم در شهر ما از نیروهای با تجربه از لحاظ مدیریتی و علمی سکان دار مدیریت دستگاه های اداری و دولتی مورد استفاده واقع شوند.
جناب مدیر اخیرا بنده انتقادی ساده رااز مدیر بی تجربه مجموعه خودم در سایت شما مطرح نمودم آن مدیر تنگ نظر و شعاری در جلسه انتقاد کننده را بیمار خطاب کرد این در حالی بود خود شما اطلاع دارید که نظر داده شده کاملا نظر ساده و در چارچوب ادب و احترام بود اما ایشان که هر لحظه شعار انتقاد پذیری سر میدادنند با انتقاد کننده اینگونه برخورد میکنند این شهر مظلوم است مدیران فاقد دانش مدیریتی و تنگ نظر فضا را برای توسعه به واسطه اغراض شخصی میبنندند وفقط به فکر منافع شخصی و خود هستند ضمنا باید این نکته را عرض کنم که آن مدیر جنابعالی را مجبور به حذف نظر بنده نمودند تا فقط به به وچه چه ها برایش بماند آری جناب شاه ویسی به نکته خوبی اشاره کردید بی تجربگی و تنگ نظری و فقدان دانش وعلم مدیریتی و دنبال مناسب ومصالح فردی بودن مدیران انتصابی از دردهای عمیق ماست اما به کی باید گفت…..
شهر مظلوم ما شده مکان تجربه اندوزی مدیران بی کفایت و کم سن وسال در دستگاههای مهم این شهر که بسیار دردناک است مدیرانی که سرشار از تنگ نظری هستند و فقط شعار تحویل مردم ومجموعه میدهند
با سلام مطالب مفیدی بود ولی متاسفانه در این شهرشتان خودمان کلا ملاک انتخاب مدیران بر پایه ی روابط و میزان بله قربان گو بودن فرد است که هر چه در این زمینه مهارتشان بیشتر باشد سریع تر پله های ترقی را طی می کنند و وابسته بودن به …… و حضور مکرر….. می تواند باعث تثبیت جایگاه مدیر و ابقایش برای مدت طولانی شود مثالش هم …………. است که یک شبه ره صد سال رو رفت
امیدوارم سانسور نکنید
با سلام و ارادت خدمت استاد و دوست عزیز کاک فرهاد شاهویسی دکتر عزیز به جهت ارائه مطلب بسیار مفید ، بجا و علمی ایشان و به حقیقت همان اصل شایسته سالاری که بنبانش را دکتر خاتمی گذاشت اما یک شبه … شد ؛به امید آن روز که در سطح کلان با اتفاق نظر این اصل پیاده شود و لذت خدمت و اثرات آن درزبان و دهن مردم و مسئولین طعم شیرین خود را نمایان سازد ؛ کاک فرهاد منتظر مطالب ارزنده دیگری از شما هستیم.
استاد گرامی با سلام و عرض ادب مطالب بسیار مهمی در نهایت ظرافت اشاره فرمودید بله متاسفانه این شیوه های مدیریت گویا حالا حالا ها منسوخ نمیشود آثار سوءآن هم بوضوح دیده میشود تحمیل مدیر ناکارآمد بر مجموعه ای هر چند هم توانمند، مخرب خواهد بود . متاسفانه وقتی هم میخواهند آن مدیر ناکارمد را بردارند در نهایت … به اشخاص متوسل میشود که در جایگاه خود ابقا شود و نام آن را خدمت می نامند
باسلام خدمت استاد معزز جناب شاه ویسی بزرگوار به مطالب متین ومتقنی اشاره کردین ولی این مطالب فقط شامل کشورها ی متمدن میشود متاسفانه شامل کشورمان ومنطقه مان نخواهند شد چراکه آنچه که باعث بی نظمی، بی مدیریتی، ناهنجاری، رکود، بی بندباری و. .. میشود وجود باند بازی وپارتی بازی وجود آقا زاده ها درپستهای حساس مدیریتی است اونم بدون هیچگونه تخصص وتجربه ای تازه این پستهای مدیریتی موروثی نیز میباشن پس درایران ما هرکه بهرکاری ساخته اند صدق نخواهد کرد پارتی وباندبازی وتملق گویی درراس امور قرار دارد سپاس از سایت وزین سلام پاوه
ضمن تشکر از نگارنده مطلب،
همچنان که اشاره نمودید
“آنچه که ساختار مدیریتی جامعه امروزی ما را سست کردنده اند، انتصاب مدیران فاقد هرگونه تجربه مدیریتی در پست های حساس، انتصابات مدیران به شیوه انتصابات سفارشی و سیاسی و گماردن افراد ستادهای انتخاباتی بر مناصب مهم مدیریتی می باشد”
این وضعیت (متاسفانه) در اورامانات کاملاً مشهود است.