ش 01 اردیبهشت 1403 ساعت 18:24

من برای خدمتگزاری آمدم…/ احسان حیدری فر

من برای خدمتگزاری آمدم…/ احسان حیدری فر

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : من برای خدمتگزاری آمدم… ****….نی برای کسب شهرت آمدم…   خبری آمد برایم از فامیل دور! من نیز برایتان می نگارم از راه دور… خبر آمد که در شهر بلوا شده… سور و سات یک رزمایش برپا شده… بگفتا فامیل دور با شوق وشور گر روم شورا این کنم […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : من برای خدمتگزاری آمدم… ****….نی برای کسب شهرت آمدم…

 

خبری آمد برایم از فامیل دور!
من نیز برایتان می نگارم از راه دور…احسان حیدری فر
خبر آمد که در شهر بلوا شده…
سور و سات یک رزمایش برپا شده…
بگفتا فامیل دور با شوق وشور
گر روم شورا این کنم جور و آن کنم جور…
شهر را تماما می کنم، ازهرچه بلا و مشکل بدور…
می کنم هی می کنم! تا از ما شود مشکل بدور…
خیابانهای تنگ را می کنم تنهای تنها گشاد…
اینجا و هرجا می کنم کوچه های تنگ را گشاد…
این را می کنم آن را می کنم عهد بسته ام، تنها قانونی می کنم…
می کنم آن بسته ی مرز را باز، گر شود بازهم قانونی می کنم…
شهر را زیبا می کنم این بار دیگر اکوتوریسمی می کنم…
پل می زنم ، کابین های هوایی می زنم، شهر را اکوتوریسمی می کنم…
گر روم شورا این را می کنم آن را می کنم…
می کنم شهر و شهردار را، بار دیگر بومی می کنم…
گشته شورای شهر هرکسی، این بکرده آن بکرده…
خدایی زحمت کشیده، کردنی ها را عالی بکرده…
گر شده دزدی و رسوایی برفته آن برفته…
آبرو مهم تر است که از کسی نرفته…
بگفتا فامیل دورهی با شوق و شور…
گر روم شورا این کنم جور و آن کنم جور…
گفت و گفت از خود و کارهای خود…
که ناگهان خنده بر لب های من جاری بشد…
گفتم خداخیرت دهد ای فامیل دور…
بنده را کردی خسته از راه دور…
از کسب و کار دستفروشی حرف می زدی بهتر نبود…
از فروش جوجه های رنگی ات حرف می زدی بهتر نبود…
بگفتا فامیل دور با بغضی در گلو…
کار در شورا آسان است و هلو…
اندک پولی هم می دهند تا تر بماند گلو…
حال خود قضات کن باتدبیر خویش دستفروشی بهتراست یا آن هلو…
مات و مبهوت گشته بودم زین جواب…
به ناگاه گفتم، من نیز کاندید می شوم از برای این ثواب…

شعر از احسان حیدری فر

 

15 پاسخ برای “من برای خدمتگزاری آمدم…/ احسان حیدری فر

  • شهروند در تاریخ آذر 20, 1395 گفت:

    نمی دانم می شود نامش را شعر گذاشت یا نه؟! نمی دانم چه شده که امروز هرکسی شباهنگام طرح و نقشی از ذهن مبارکش می گذرد را دوست دارد با همگان به اشتراک بگذارد، خدا کند که مصرع آخر یک شوخی باشد، هرچندهم که شوخی بوده باشد رنج آورست برایمان؛ چون …

    • فامیل دور در تاریخ آذر 20, 1395 گفت:

      سلام عرض میکنم خدمت شما “شهروند” حق خودم میدونم که به این کامنت جنابعالی جواب بدم…
      اینکه این نوشته شعر هست یا خیر رو نمیدونم!!! حق خوانندس که درباره اون نظر بده…
      اما اینکه شما اینطور خطاب می کنید که “هرکسی” شباهنگام طرح ونقشه خودش رو پیاده میکنه و… در نوع خودش جالبه… جنابعالی هنوز جرات این رو ندارید که با اسم واقعی و دریک فضای سالم به اظهار نظر بپردازید اون موقع نویسنده رو با لفظ هرکسی خطاب می نمایید… مگر جنابعالی کی هستید که بقیه را با این لفظ هرکسی خطاب می نمایید…
      نمیدونم که منافع خاصی دارید یا هرچیز دیگه ای وجود دارد!!! که میفرمایید رنج آور است برایمان…
      هر موقع این را درک کردید که با اسم واقعی به اظهار نظر در مورد یک مطلب و … بپردازید اون موقع می تونید که بقیه مردم رو هرکسی خطاب کنید…
      خوشحال میشیم بفهمیم که جنابعالی چه شخصیت والایی دارید… که اینقدر از بالا بقیه رو نگاه میکنید… البته اگر…

      • امیر عبدالله زاده در تاریخ دی 8, 1395 گفت:

        برادر عزیز دست مریزاد. هر کس در روز اول سعدی و حافظ نمی شود. خس و خاشاک روی آب مانع حرکت آب نمی شود. و یا به عبارتی به حرف گربه سیاه باران نمی آید. من از یاداشت، شعر، نقد و شما لذت بردم. شما منظور خود را به مخاطب رسانیده ای. کسی که جرات ندارد با اسم خودش از شما نقد کند بدان که نظرش هم مثل خودش بی ارزش است.

  • ناشناس در تاریخ آذر 18, 1395 گفت:

    ایکاش این اشعار زیبا رادربنری بزرگ درمیادین اصلی شهر نصب کنند

  • جیگر در تاریخ آذر 17, 1395 گفت:

    بگفتا شعری آن فامیل دور
    در وصف شورای آن شهر دور
    تا شاید بکنند یک کاری جور
    یادم افتاد شعر اقصی غور
    چشم تنگ و آن خاک گور

    • فامیل دور در تاریخ آذر 18, 1395 گفت:

      گر کسی گشته رنجور زین ابیات شور…
      مقصر نیست جز آن فامیل دور…
      به امید آنکه بازگردد آن مغزهای کور!!…
      بازهم می نگارد، آن فامیل دور…

  • مسلم در تاریخ آذر 17, 1395 گفت:

    من نمیدونم چرا سایت سلام پاوه نوشته های سخیف رو منتشر میکند
    نکته ی جالبتر اینجاست که تمام کسایی هم که کامنت گذاشتن از این نوشته تعریف کردن

  • م در تاریخ آذر 17, 1395 گفت:

    شورای شهر……. هه ….

  • پاوه شار در تاریخ آذر 17, 1395 گفت:

    کنایه های زیبا و طنز آمیزی در قالب شعر بیان شده که خیلی از مسائل رو بیان کرده… هرچند کوتاه.
    گر نمانند امثال فامیل های دور…
    مشکل ها کوچ می کنند با تدبیر و اندکی زور…
    ممنون از جناب آقای احسان حیدری فر.

  • مهران در تاریخ آذر 16, 1395 گفت:

    درودوسلام برشماآقای حیدری فر.
    قابل توجه کاندیداهای محترم.

  • ناشناس در تاریخ آذر 16, 1395 گفت:

    مجتمع بزرگ چاپ و تبلیغات صبا

    (( جناب احسان حیدری فر ))
    بسیار بسیار زیبا بود
    دست مریزاد

    مجتمع بزرگ چاپ و تبلیغات صبا
    پاوه : بالاتر از سه راهی پارک (کویمکال )
    تلفن 46121138

  • مصیب راد در تاریخ آذر 16, 1395 گفت:

    عالی بود ، ممنون کاک احسان

  • حبیبی در تاریخ آذر 16, 1395 گفت:

    بسیار زیبا و پر محتوا لیک امیدوارم آنان که باید بخوانند شاید این دوره از کاندید شدن خود صرف نظر کردند !!!! و به همان سود کم دست فروشی پسنده کنند و باعث آبرو ریزی نشوند

  • م.ولدبیگی در تاریخ آذر 16, 1395 گفت:

    واقعا زیبا بود
    بارک الله فیکم
    به زیبایی افسانه شهر پاوه و شورا و شهرداری را در قالب شعر بیان کرده اید
    شهر پاوه واسه خودش یه شهر فرنگی شده از همه رنگی توش هست بجز خدمتگزار….و تقریبا همه مسیولین با سعی و تلاش و درایت و لیاقت خودشون و بخاطر خدمتگزاری اومدن!!!!
    اما دلیل این پس رفت رو نمی دونم چیه!؟
    شاید اب و هوا یا سیاستهای اشتباه امریکا در قبال روسیه و شایدم جنگ جهانی اول باعث این پس رفت شده و موارد مشابه
    در هر صورت دلیل این پس رفت و مشکلات از مسیولین دلسوز شهر نیست!!!!

  • ادیب در تاریخ آذر 16, 1395 گفت:

    خوش خیال است این فامیل دور…..
    خوش به حال آن همه فریاد وشور…..

    سپاس