پ 09 فروردین 1403 ساعت 23:09

شیخ القراء جهان اسلام مرحوم استاد شیخ عبدالباسط محمد عبدالصمد(ره)/سیروس عزیزی

شیخ القراء جهان اسلام مرحوم استاد شیخ عبدالباسط محمد عبدالصمد(ره)/سیروس عزیزی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:لحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه و سلم،اشرف انبیاء و المرسلین(ص)میفرماید:الماهر فی القران مع السفره الکرام والبرره.کسی که در قرآن مهارت دارد با کاتبان بزرگوار درگاه خداست.(امام بخاری).غرض از این نوشتار یاد کردن از مردی بزرگ و عزیز که حامل قرآن و شیخ […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:لحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه و سلم،اشرف انبیاء و المرسلین(ص)میفرماید:الماهر فی القران مع السفره الکرام والبرره.کسی که در قرآن مهارت دارد با کاتبان بزرگوار درگاه خداست.(امام بخاری).غرض از این نوشتار یاد کردن از مردی بزرگ و عزیز که حامل قرآن و شیخ القراء عالم اسلام است که در بیست و هشت سال قبل در چنین تاریخی 9 نهم آذر سال شصت و هفت خورشیدی جان به جان آفرین تسلیم کرد و عالم اسلامی را ماتم زده کرد که وظیفه ماست او را سرمشق خود بدانیم و همواره برای روح او درود مغفرت از درگاه الهی طلب کنیم.سیروس عزیزی

مرحوم استاد عبدالباسط استاد علم قرائت و تلاوت قرآن مجید و قاری منحصر به فرد در سده اخیر بود که بر تمام قاریان عصر خود در شهرت جهانی تقدم جسته و از نوادر زمان خود بشمار میرفت و در میان قاریان به قاری حنجره طلایی مشهور گردیده بود،شنیدن آوای خوش و صوت دلنشین این قاری قرآن انسان را به حالتی از روحانیت و جذبه ای عارفانه از نور و تقدس قرار میداد که با مهارت و استادی هنر ارزنده قرائت را هنگام تلاوت قران کریم بکار میبرد و انسان را بی نیاز از شنیدن هر صدای دیگری می کرد که هیچ آهنگ و موسیقی نمیتواند جانشین آن شود و قلب انسان را هر چه بیشتر به خداوند متعال و ایات الهی اش معطوف می کرد.

شیخ عبد الباسط در قرائت سبعه و عشره مسلط  و برجسته و آگاه  بود و با صدایی زیر و نفسی طویل توام با قدرت اداء حروف و صوتی  افسون و دلنشین همگان را به تحسین وا میداشت و همین مورد سبب معروفیت او در جهان گشته بود که مریدان و مقلدین بیشماری از صوت خود در تمام جهان بر جای گذارده و خواهد گذاشت.

شیخ عبدالباسط محمد عبدالصمد از یک خانواده اصالتا کرد از کردهای مسلمان عراق منطقه شقلاوه بوده و پدربزرگ آن مرحوم کرد به خاطر قحطی و مشکلات معیشتی آواره مصر شده و در آنجا خادم مسجدی میشود(به نقل از خود استاد عبد الباسط) آن مرحوم در سال۱۹۲۷در جنوب مصر در دهکده ای بنام ارمنت به دنیا می آید،ارمنت اکنون از توابع استان قنا که در منطقه الصعید از مصر علیا در جنوب مصر و فاصله آن تا قاهره ۷۰۰کیلومتر است،استاد در سن ده سالگی در یکی از مکتب خانه های روستای خود قرآن مجید را حفظ میکند و در سن دوازده سالگی یعنی سال ۱۳۲۰ش برای اولین بار در مسابقه قرآن کریم شرکت میکند و برنده و جایزه ای به ایشان اهداء میگردد و علوم قرائت و تجوید و علوم دینی را به وسیله استادش شیخ محمد سلیم حماده آموخت.باید یادآور شوم که خانواده استاد به خانواده قاریان قرآن مشهورند،دایی ایشان استاد ابوالعینین شعیشعه و عموی مادرش عبدالفتاح شعشاعی از قاریان بزرگ میباشند که استاد را در مراسمات مذهبی همراه خود میبردند این امر سبب شهرت و معروفیت او در مصر علیا گردید،در سال ۱۳۲۱ش در سن ۲۱سالگی اجازه تلاوت قران کریم را در رادیو مصر کسب کرد و در آن زمان شیخ الصباغ سرپرستی قاریان رادیو قران مصر را بر عهده داشت و شیخ القراء مصر بود.

در سن نوزده سالگی با دختر عموی خود ازدواج کرد و ثمره این ازدواج چهار فرزند به نامهای جمال،خالد،محمد و طارق میباشد که طارق فرزند ایشان از قاریان بر جسته مصر میباشد.درسال۱۳۳۱ به دعوت مردم عراق به آن کشور سفر کرد و در کاظمین سه روز متوالی در حضور جمع کثیری از مسلمانان به تلاوت قرآن پرداخت بنا به گفته شاهدان در آن مکان آیه نور(۳۵)را با یک نفس قراعت کرد که حضار مجلس یک جا برخواسته و تکبیر گفتند و موجب تحسین و شگفتی حاضرین در مجلس شد،این استاد محبوب مسلمین از قاریان کثیر السفر محسوب میشود و در تمامی کشورهای عربی و پاکستان و هند و مالزی و اندونزی و برمه و آفریقا سفر کرده ودر جنوب افریقا یک ماه و نیم اقامت داشت که در آنجا از معجزه کلام خدا و صدای ملکوتی استاد۲۴نفر پیرو دین مبین اسلام  شدند.

شیخ عبدالباسط در چهارده ایالت امریکا به نحو شایسته ای تلاوت نموده و در فرانسه و کانادا و انگلستان هم قرائت نموده که چندبن نفر با شنیدن آیات الهی مسلمان شده اند آن بزرگوار در ماه مبارک رمضان به کشورهای مانند مغرب و ابوظبی و کویت و…مسافرت نموده وتلاوت کلام الله مجید را در ماه قران به دوستداران قران عملا تعلیم میداد،استاد خواهان اتحاد و برادری و همدلی میان مسلمانان بوده و قبل از اشغال  قدس شریف توسط صهیونیست در سال۱۹۶۳در بیت المقدس و در مسجد الاقصی تلاوت نموده و بعد از اشغال فلسطین آرزوی استاد ازادی ان مکان مقدس بوده است.

گوینده رادیو کشور آفریقایی اوگاندا بعد از شنیدن صدای استاد مسلمان شده بود و۹۲نفر هم ایمان آورده بودند یا یکی از مرتدین در افریقای جنوبی مسلمان شده بود،هنوز هم صدای استاد باعث جذب انسانها به قرآن و اسلام میشود استاد مدالها و نشانها و جوایز بسیاری را دریافت نموده که قابل شمارش نیستند،استاد در سال ۶۵در یک تصادف رانندگی زخمی شد و یکی از چشمانش دچار آسیب شد هر چند بر اثر عمل جراحی تا حدودی بهبود یافت اما عوارض آن بر استاد تاثیر داشت که در نهم آذر سال ۱۳۶۷ش مصادف ۱۹۸۸م و ۱۹ابیع الثانی ۱۴۰۹ق بعد از یک بیماری در سن ۶۱سالگی در قاهره به درود حیات گفت و جهان اسلام را سوگوار کرد استاد وفات یافت اما انعکاس صدایش هم اکنون نیز بر طبیعت زمان طنین انداز میشود او در حالی رفت که گنجینه هایی بسیاری از تلاوتهای زیبای قرانی به یادگار گذاشت و هنوز هم غیر مستقیم استادی شاگردانش را بر عهده دارد.photo_2016-11-24_18-11-52

خاطره(از استاد بزرگوار مرحوم ماموستا محمد ربیعی رحمه الله علیه)در مورد استاد عبدالباسط در این موقع خالی از لطف نیست چون آذر ماه سالگرد فوت آن عالم ربانی میباشد که ما یاد آن عزیزان را گرامی میداریم و برای روحشان از درگاه احدیت آرزوی مغفرت و بخشش را خواستاریم.استاد ربیعی میفرماید:آشنایی من با استاد عبد الباسط هم به خاطر کرد بودن من بود در سال۱۹۶۲م جهت مسابقه بین المللی قران از طرف ایران اعزام شده بودم. من همیشه لباسهای محلی کردی خود را میپوشیدم(قابل توجه کسانی که به لباس محلی و کردی خود بی توجه اند و به آن بی قدر و قیمت می نگرند و آن را فرهنگ نمیدانند)در اولین روز سفرم در اقامتگاه قاریان داشتم برای خود تمرین میکردم که سوره احزاب را با صدای بلند میخواندم متوجه نبودم که بعضی از قاریان به قرائتم گوش میدهند که یک مرتبه صدای رسایی بلند شد که میگفت یا سلام یا سلام،خدا تو را قوت دهد برادر.سرم را بلند کردم افرادی از مصر را دیدم که همان روز رسیده بودند در بینشان استاد عبدالباسط و خلیل الحصری را شناختم  از روی صندلی بر خاستم در همان حال عبدالباسط به نزد من آمد و پس از سلام و مصافحه و دیده بوسی با تمامی آنها.بعد از اینکه لباسهایم توجه آنها را به خود جلب کرده بود.جریان کرد بودنش را شرح داد من بسیار خوشحال شدم و در پوست خود نمی گنجیدم ،واقعا نیروی عجیبی در من ایجاد شد تا اخرین روز اقامتمان که حدود پنجاه روز بود مرا با خود همراه نمود به طوری که با هم نماز جماعت میخواندیم.

ایشان چندین مرتبه از من خواهش کردند که لباسهایم را به او بدهم تا بپوشد و اکثر اوقات بر روی عبای من نماز می گذارد .یک روز از او پرسیدم که شیخ پدر بزرگ شما از کدام منطقه کردها بوده است فرمود او اهل کردستان عراق وکرد شقلاوه بوده است.در آن مسابقه من رتبه دوم را کسب کردم و بعد از آن جریان یک بار نامه ای از ایشان بدستم رسید نامه با این عبارت شروع شده بود:از عبد الباسط کردی به ربیع القلوب برادرم قاری قرآن.این نامه را در تیر ماه سال ۵۰که یک گروه از علمای الازهر از طرف دارالتقرب مصر به ایران آمده بودند شیخ خلیل الحصری آن را تحویل من داد که من هم جوابش را ارسال نمودم. استاد از بس به من محبت داشتند که همیشه مرا ربیع القلوب یعنی بهار دلها صدا میزدند این نامه حاوی چند عکس بود که با هم در پاکستان گرفته بودیم و نواری از صدای استاد که در پاکستان ضبط کرده بودم و همیشه ان را گوش می دادم و همراه خود می بردم سوره مومنون را به گونه ای قرائت کرد که تمام حضار به گریه افتادیم و در آن مجلس استاد ایه مبارکه.ثم خلقنا علقه فخلقنا العلقه …..تا اخر ایه که میفرماید قتبارک الله احسن الخالقین را سه بار با سه روایت.ورش. خلف و حفص وبا سه اهنگ متفاوت به گونه عجیبی قرائت کرد و ادامه آیات را هم شیخ محمود خلیل الحصری تلاوت نمود(خاطره استاد ماموستا محمد ربیعی از استاد عبدالباسط).

توصیه های استاد عبدالباسط.به قاریان این بوده که به قصد رضایت و خشنودی خداوند قرآن بخوانند و از اعماق و صمیم قلب بخوانند تا در دل مردم نفوذ کند و تا میتوانند روش خاصی  را برای خود داشته باشند و از کسی تقلید نکنند تا شخصیت کاملی برای خود قرار دهند.بنا به گفته پیامبر(ص)قران در شرایط حزن انگیزی نازل شده پس سعی کنید به هنگام خواندن آن با حزن و اندوه همراه باشد.با قرآن انس و علاقه نشان دهید و در آیاتش حتما اندیشه و تدبر کنید بخصوص به هنگام سپیده دم.و قرءان الفجر ان قرءان الفجر کان مشهودا.و قران را در سپیده دم سحری بخوانید چرا که قران سپیده دم مورد گواهی و بازدید قرار می گیرد.خداوند تعالی ما را از یاوران و قاریان و عمل کنندگان به قرآن قرار دهد و  روح بلند مرتبه استاد عبدالباسط  را با پیامبران محشور نماید.

استاد علامه اقبال لاهوری میفرماید:

تو همی دانی که آیین تو چیست…زیر گردون سر تمکین تو چیست….

آن کتاب زنده قرآن حکیم …حکمت او لایزال است و قدیم…

نسخه ی اسرار تکوین حیات….بی ثبات از قوتش  گیرد ثبات….

نوع انسان را پیام آخرین….حامل او رحمه للعالمین ….

گر تو می خواهی مسلمان زیستن …نیست ممکن جز به قران زیستن

با احترام سیروس عزیزی

 

7 پاسخ برای “شیخ القراء جهان اسلام مرحوم استاد شیخ عبدالباسط محمد عبدالصمد(ره)/سیروس عزیزی

  • غمگین! در تاریخ آذر 8, 1395 گفت:

    سلام خدا بر همه دوستان عزیز و خسته نباشید خدمت کاک سیروس عزیز!
    به راستی آنچه امروز در زندگی ما مسلمانان مهجور مانده است قرآن است که اگر به آن عمل شود حیات تازه ای در کالبد بیجان مسلمین دمیده خواهدشد. خدامند این دو نمونه ی قرآنی را بلندمرتبه تر گرداند و نمونه هایشان را در میان ما بیشتر.

  • ناشناس در تاریخ آذر 7, 1395 گفت:

    موفق باشید آقای عزیزی

  • ناشناس در تاریخ آذر 7, 1395 گفت:

    درود بر كاك سيروس عزيز. خداوند متعال سلامتي و طول عمر با عزت به شما عنايت كند تا همواره نسل آينده با مطالب و يادداشت هاي جنابعالي ياد بزرگ مردان تاريخ فرهنگ و مذهب اسلام را در ذهن خود مرور كند.

  • احمد کسروی در تاریخ آذر 6, 1395 گفت:

    با تشکر از آقای عزیزی بابت مطالب ارزنده ایشان .

    اما یک سوال :
    فرمودید مرحوم عبدالباسط در زمان پدربزگش به مصر مهاجرت کرده در حالی که طبق منابع مختلفی ایشان چندین نسل ماقبل خود مصری بوده اند ، در ضمن در ویکی پدیای فارسی آمده که ایشان از نسل کردهای مهاجر زمان صلاح الدین ایوبی بوده است ؟

    البته ناگفته نماند که یکی از اقوام ما که از شاگردان ملاربیعی بود ، به نقل از ملا ربیعی بعد از مسابقات قرائت پاکستان که ملاقاتی با عبدالباسط داشته از عبدالباسط شنیده که کرد است و ایشان با دیدن لباس کردی ملا ربیعی خوشحال شده وبه ایشان گفته “جمیل جمیل یا اخی”

  • شهروند در تاریخ آذر 6, 1395 گفت:

    باسلام آ قای عزیزی بسیار جالب وکامل بود خداوندتوفیق روزافرون نصیبتان کند

  • پردیور در تاریخ آذر 6, 1395 گفت:

    خداوند متعال همه کسانی را که باعث ترویج کتاب الله میشوند مورد رحمت و مغفرت قرار دهد. و از آقای عزیزی عزیز بخاطر این مطلب بسیار مفید متشکرم. انشاالله همیشه درپناه قرآن باشی کاک سیروس گیان

  • عبد خدا... در تاریخ آذر 6, 1395 گفت:

    خداوند جزای خیرتان دهد کاک سیروس…بسیار زیبا بود و باعث شد دمی از این بدو بدو های روزمره دور شویم و به یاد چنان بزرگ مردانی سر تعظیم فرود بیاوریم