ج 10 فروردین 1403 ساعت 10:13

آتش زدن کاه و کلش ،کنکاشی پیرامون یک رفتار نادرست محیط زیستی

آتش زدن کاه و کلش ،کنکاشی پیرامون یک رفتار نادرست محیط زیستی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : در استان چهار فصل ما برای رهایی از موج بیکاری همیشه گردشگری و ظرفیت های استان در این حوزه  علم می شود. اما هربار که مسیر شهرستانهای استان را طی می کنیم با توده ای از دود و سطح وسیعی از سیاهی برجا مانده بر روی زمین های کشاورزی […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : در استان چهار فصل ما برای رهایی از موج بیکاری همیشه گردشگری و ظرفیت های استان در این حوزه  علم می شود. اما هربار که مسیر شهرستانهای استان را طی می کنیم با توده ای از دود و سطح وسیعی از سیاهی برجا مانده بر روی زمین های کشاورزی و مراتع و جنگلها روبرو می گردیم که دل هرشهروند مسئولیت پذیری را به درد می آورد. آتش سوزی های که عمدی و با قصد پاکسازی زمین های کشاورزی و گاهی  پاکتراشی مراتع و جنگل  به وقوع می پیوندند.محمود رستمی تبار

حضور انسان در زمین و آگاهی یافتن او از نحو کشت در زمین برای رفع نیازهای غذایی منشاء  ایجاد این معضل است  و افزایش روز افزون جمعیت انسان نیاز وی را به زمین و زراعت به همان نسبت افزایش داد. بعد از برداشت محصولات بقایای گیاهی ( کاه و کلش) در مزرعه باقی می ماند که امروزه  این بقایا بعلت کاربرد دستگاههای مکانیکی افزایش یافته و بعضا معضلی برای کشت دوم محصولات بشمار می روند. گرچه آتش زدن این محصولات ممکن است منافع کوتاه مدتی بدنبال داشته باشد ولی قطعا مضار این اقدام غیر مسئولانه بیش از منافع آن خواهد بود. بنظر می رسد وزارت جهاد کشاورزی در کنار همه اقداماتی که برای افزایش محصول انجام می دهد اولا در قبال حفظ ارزش کیفی زمینهای کشاورزی بعنوان سرمایه های ملی که در اختیار انسان و بهره بردان قرار دارند تلاش نماید و اقدامات لازم را برای حذف این رویکر نادرست و متاسفانه عامه پسند بعمل آورد. نمایندگان محترم مجلس نیز با تصویب قوانین ضروری قدمی خیر برداشته و به یکی از وظایف خطیر خود در این حوزه عمل نمایند.

اهم دلایل اتش زدن کاه و کلش عبارتند از :

  1. باورهای غلط که آتش زدن کاه و کلش موجب ایجاد کودی قوی برای زمین کشاورزی و تقویت زمین و افزایش بازده در سال بعد می گردد.
  2. ارزان بودن و سریع بودن روش آتش زدن برای پاکسازی مزرعه
  3. نیاز کشاورز به کشت دوم بلافاصله بعد از برداشت محصول کشت اول
  4. از بین بردن آفات مانند کرم ساقه خوار برنج
  5. عدم آگاهیهای محیط زیستی و توهم محو شدن دود و نداشتن اثرات ثانویه
  6. آسیب نرسیدن به جانوران بعلت فرار از مهلکه
  7. کاهش مصرف کاه و کلش بعنوان خوراک دام بعلت کاهش دامداریهای سنتی و معمول در نواحی روستایی
  8. نبود تقاضای مؤثر برای کاه و کلش
  9. بالا بودن هزینه بسته بندی و حمل و نقل کاه از محل مزرعه و نبود مکانی برای نگهداری این بقایای محصولات

10.  عدم شناخت ارزش اقتصادی کاه و کلش

مقیاس جغرافیایی ، توزیع فضایی و طول مدت مسئله چقدر است؟

مقیاس جغرافیایی این امر جهانی بوده و تقریبا در ایران نیز از استانهای شمالی تا استانهای غربی و جنوبی رایج می باشد . مدت وجود این مسئله محیط زیستی بعد از برداشت محصول و خشک شدن کاه و کلش که از مرداد ماه شروع می گردد و تا اواخر مهر و آغاز بارندگی های پاییزه ادامه دارد.

خطر های عمده و پیامد های مساله برای محیط زیست طبیعی چیست؟

1.      آلودگی هوا ناشی از دود و تسریع نمودن افزایش دمای زمین و افزایش سهم کشور در انتشار گازهای گلخانه ای

2.      حاصل این احتراق عمدتا دی اکسید کربن، منواکسید کربن، اکسیدهای ازت، هیدروکربورهای نسوخته، اکسید گوگرد، ذرات معلق در هوا ( دود و خاکستر) و اسید کلریدریک است.(سوختن یک تن از زائدات بطور متوسط بین 12 تا 20 کیلوگرم ذرات معلق و 3 کیلوگرم اکسیدهای ازت و گوگرد وارد هوا می‌شود)

3.      هر یک میلیون تن کاه سوخته شده حدود 56 هزار تن دی اکسید کربن در هوا آزاد می سازد، بقایای کشاورزی اثرات تشدید کننده ای بر انتشار گازهای گلخانه ای در اتمسفر و آلودگی محیط زیست دارد.

4.      خارج شدن عناصر غذایی موجود در آنها به شکل گاز از قبیل گوگرد و ازت, کربن و در نهایت موجب فقیر شدن خاک از نظر عناصر می شود.

5.      منوکسید و دی‌اکسیدکربن ناشی از دود کاه و کلش‌ها با بخار آب ترکیب و باران‌های اسیدی ایجاد می‌کنند که می‌تواند روی جنگل‌ها و محیط های آبی اثر بگذارد و موجب نابودی آنها شوند.

6.      آلودگی حاصل از سوخت یک کیلوگرم کاه، 1/3 برابر آلودگی یک خودرو بنزینی است.

7.      از بین رفتن موجودات زنده مفید مخصوصا کرم خاکی در اثر تولید گرمای زیاد ودر نهایت موجب از بین رفتن ساختمان خاک و شرایط مساعد برای رشد و فعالیت ریشه گیاهان می شود.

8.      سخت تر شدن خاک در اثر گرما و ایجاد سله که مانع از جوانه زدن بذرها و استقرار بوته ها و گسترش ریشه در خاک می شود.

9.      خاک در معرض فرسایش شدید آب و هوا قرار می گیرد و با از بین رفتن لایه های خاک زنده زمین زراعی قدرت حاصلخیزی و تولید محصول خود را از دست می دهد.

10.  با کاهش مواد آلی ,گیاهان زراعی تحمل خود را در برابر آفات, بیماریها, خشکی, گرما و سرما از دست می دهند

11.  از بین رفتن جانوران و حشرات و ارگانیسمهای موجود در خاک و آسیب رساندن به تنوع زیستی و به هم خورد اکوسیستم زمین

12.  اغلب زمینها و باغها در مجاور اراضی منابع طبیعی (جنگل و مرتع) قرار دارند و بر اثر آتش زدن کاه و کلش اراضی زراعی و عدم کنترل توسط صاحبان آنها در اثر بی مبالاتی، آتش به جنگلها و مراتع مجاور سرایت نموده و باعث تخریب و نابودی این سرمایه های ملی و ارزشمند حیات می گردد.

 خطر های عمده و پیامدهای مساله برای نظام های انسانی چیست؟

1.      سوخت ناقص هیدروکربن ها در طبیعت تولید دی اکسین ها است و این مولکولها عمدتا در سطح چربی ها جذب شده و بر روی بافتهایی مثل کبد تاثیر منفی دارند و حتی می توانند بر سلولهای مغز استخوان تاثیر گذاشته و باعث سرطان خون شوند.

2.      افزایش دود ناشی از این آتش سوزی ها می تواند موجب به هم خوردن تنظیم ضربان قلب ایجاد تنگی نفس و بیماری های تنفسی، اختلال در فشار خون، آسیب رسانی به سلولهای استخوان، تخریب گلبولهای قرمز و بروز سرطان در انسان شود.

3.      بد منظر شدن محیط و آسیب رسیدن به محیط از جنبه زیبایی شناختی

4.      کاهش باروری زمین ، افزایش تعدی انسان به سایر منابع طبیعی مثلا جنگلی را بدنبال دارد و در کنار آن کاهش غذا سبب فقر ، سوء تغذیه، افزایش مرگ و میر و اختلال در امنیت جهانی می گردد. این امر آهنگ حرکت بسوی توسعه پایدار را کند خواهد کرد.

5.      کاهش باروری زمین افزایش تولید محصولات غیر ارگانیک که این نوع محصولات به نوبه خود مشکلاتی از لحاظ مزه و طعم ، تجمع سموم ـ ناشی از مصرف آنها در زمین ـ در بافتهای مختلف انسانی و غیر انسانی از مخاطرات این امر است.

مشکلات اقتصادی مساله چیست؟

1.      از مهمترین مشکلات اقتصادی آن کاهش برداشت ، افزایش هزینه های ثانویه ناشی از بکارگیری سموم و کود شیمیایی است.

2.      افزایش سهم کشور در تولید گازهای گلخانه ای و در نتیجه افزایش هزینه های ناشی از جبران این خسارت از طریق مجامع بین المللی

3.      در هرهکتار دو تن محصولات گیاهی از بین می رود

4.      عدم استفاده از این بقایا در تولید خمیر کاغذ  قطع بیشتر درختان ، و خروج سالیانه 300 میلیون دلار ارز از کشور برای خرید چوب و واردات مواد اولیه و تولید سلولز را بدنبال دارد.

5.      آتش زدن مزرعه ها 50 درصد کربن و 70 درصد مواد آلی ، حذف کامل ازت، حدود 25 درصد فسفر، 20 درصد پتاسیم و 5 تا 6 درصد گوگرد می شود.

6.      با بهره گیری از 30 درصد کاه تولیدی کشور، می توان 600 هزار تن خمیر کاغذ تولید نمود. سوزاندن کاه و کلش موجب هدر رفت این سرمایه ارزشمند است.

7.      هزینه های جمع آوری، تبدیل به کمپوست، باز فرا آوری ، خرید تجهیزات خردکن و بسته بندی از هزینه های اولیه اقتصادی مسئله است.
ابزارهای فعلی یا راه حلهای برنامه ریزی شده اصلی کدام ها هستند؟

1.      مهمترین راه حل آموزش به کشاورزان در رابطه با آسیب های ناشی از سوزاندن بقایای کشاورزی به محیط زیست ،زمین تحت مالکیت خویش، مناطق جنگلی و مراتع اطراف ، و … است. اگر کشاورزان به باور لازم برسند که منافع بلند مدت را فدای منافع کوتاه مدت نکنند، به کشاورزی پایدار دست پیدا می کنیم

2.      جمع آوری این مواد جهت تعلیف حیوانات با توجه به نیاز شدید کشور به گوشت و محصولات لبنی و دامی . استفاده از کاه و کلش به عنوان علوفه برای کشاورزان نفع مالی دارد. این امر با هماهنگی اتحادیه دامداران و کشاورزان میسر است.

3.      استفاده از کاه و کلش در تولید کاغذ و چوب با تهیه خمیر نئوپان و MDF و انجام تحقیقات در خصوص تهیه راهکارهای عملی کاربرد بقایای گیاهی از جمله دلایل برای آتش نزدن مزرعه هاست.

4.      تهیه کود کمپوست از این مواد شامل کاه و کلش گندم، جو، یولاف، چاودار، برنج و باگاس نیشکر می‌باشد. کاه گندم به علت انعطاف‌پذیرتر بودن نسبت به دیگر مواد، ترجیح داده می‌شود، این ویژگی کمک مهمی در تهیه ساختار کمپوست می‌نماید. کاه و کلش یولاف و جو, نرم‌تر از گندم بوده و سریع خیس خورده اشباع از آب می‌شوند که درنهایت شرایط بی‌هوازی درتوده آنها ایجاد می‌شود. با توجه به این عوامل و با اعمال مدیریت مناسب، می‌توان از تمامی انواع کاه و کلش با موفقیت کمپوست تهیه نمود.

5.      کاه و کلش؛ حاوی هیدرات کربن، سلولز و تمامی مواد غذایی مورد نیاز قارچ میباشد. به عنوان مثال کاه گندم حاوی 36 درصد سلولز، 25 درصد پنتوسان و 16 درصد لیگنین می‌باشد. سلولز و پنتوسان؛ هیدرات‌های کربنی هستند که از تجزیه آنها، قندهای ساده بوجود می‌آیند. این گونه قندها انرژی مورد نیاز رشد میکروبی را فراهم می‌نمایند. از طرفی لیگنین موجود در کاه و کلش و یا چوب درختان در طی مرحله اولیه کمپوست‌سازی به ماده‌ای موسوم به کمپلکس  هوموس لیگنین غنی از ازت که منبع پروتئین است، تبدیل می‌شود. در مجموع، کاه ماده‌ای است با خصوصیات شیمیایی و ساختاری مناسب که به منظور تولید کمپوست قارچ از آن استفاده می‌شود.

6.      استفاده از ادوات خرد کننده بقایای محصولات، انجام عملیات کشت به روش خاک ورزی و حفاظت خاک.

7.      کمک مالی دولت به این کشاورزان و یا دیگر نهادها که می تواند از محل صرفه جویی در یارانه مربوط به خرید علوفه صورت بگیرد کاملاً اقتصادی بوده و در راستای منافع کشور است

8.      از کاه برنج پس از فرآوری می توان برای تأمین سوخت نیروگاه ها و تولید مصالح ساختمانی بویژه بتن و ورقهای فشرده، دیواره های فشرده ضد آتش و تخته فیبر سیمانی نیز بهره گرفت.

9.      در تولید قارچ، کاه و کلش بعنوان بستر تولید قارچ بکار میرود.

10.  جمع آوری و بکارگیری بقایای زراعی توسط صنایع و استفاد در بسته بندی محصولات ,  بعنوان ضربه گیر بجای محصولات نفتی و پلیمری غیر قابل تجزیه , استفاده ی ثانویه این مواد است.

بکارگیری ابزار های قانونی مانند :

بنظر می رسد قانون در این خصوص شفافیت تام نداشته و به جهت تعهدات اخیر کشور مبنی بر کاهش گازهای گلخانه ای در سازمان ملل می بایست در قانون جلوگیری از آلودگی هوا این موضع به صراحت و شفاف تبین گردد. اما قوانینی بصورت جسته و گریخته وجود دارند که می توان بدانها استناد نمود.

1.      قانون مصوب اردیبهشت ماه سال 1374 در خصوص ” نحوه جلوگیری از آلودگی هوا”

2.      ماده 32 قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا و ماده 688 قانون مجازات اسلامی جرم محسوب می شود می توان خاطیان را به استناد مفاد قانونی فوق به مراجع قضایی معرفی نمود

3.      ماده 45 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع مصوب 1346 آتش زدن نباتات در مزارع و باغات داخل یا مجاور جنگل بدون اجازه و نظارت ماموران جنگلبانی ممنوع است در صورتی که در نتیجه بی مبالاتی حریق در جنگل ایجاد شود مرتکب به حبس تادیبی از دو ماه تا یکسال محکوم خواهد شد.

4.      برای کاهش هرچه بیشتر این امر و جلوگیری از آتش زدن کاه و کلش در فصل و برداشت محصول باید تکنولوژی بسته بندی کاه و کلش توسط کشاورزان فراهم و برای ورود تجهیزات و ابزار جمع آوری و بسته بندی کاه و کلش از استانهای دیگر نیز هماهنگی های لازم انجام شود.

5.      حمایت و تشویق کشاورزانی که از آتش زدن بقایای گیاهی در اراضی و باغات خودداری نموده و موارد ابلاغی را رعایت نمایند.

6.      تشکیل پرونده برای متخلفین و جلوگیری از ارائه تسهیلات به آنان

7.      فراهم آوردن تسهیلات کم بهره و امکانات خرید بقایای گیاهی (پس چر) اراضی زراعتی خصوصا کاه و کلش توسط شرکت های تولید قارچ خوراکی و امثال آن

موانع اجرایی این راه حلها کدامند؟

1)      مهمترین مانع اجرایی این راه حلها ناآگاهی جامعه چه کشاورزان و چه ساکنان اطراف مزارع است. عدم وجود یک احساس بعنوان حس مسئولیت پذیر شهروندی نیز تشدید کننده این معضل است.

2)      عمومیت داشتن موضوع در اکثر استانها سوزاندن کاه و کلش و ضایعات باغی و زرارعی را یک امر معمول و مرسوم وانمود کرده است.

3)
پیچیده بودن روند کار و در محاکم اجرایی مانند نیروی انتظامی و قوه قضایه شهروندان مسئولیت پذیر را نیز از هرگونه اعتراضی باز می دارد. از این مهمترین قبح عمل انجام شده برای مجریان قانون نیز ناشناخته است.

4)
عدم هماهنگی بین نهادهای محیط زیستی، کشاورزان و دامداران و مجریان قانون از دیگر موانع موجود  است . گران بودن هزینه های بهروری مناسب نیز که با عدم کمک دولت و سایر نهاد ها نیز هم تشدید می گردد.

5)      خرید علوفه با دلار های نفتی از خارج ضرورت جمع آوری و تعلیف حیوانات را با این بقایای کشاورزی را از درجه اولویت خارج نموده است.

6)      عدم آگاهی بخش صنعت در استفاده از این بقایای زراعی در بسته بندی تولیدات خود و ارزانی پلیمرهای پتروشیمی و نفتی  نیز از موانع بهروی مناسب از کاه و کلش و .. است.

7)      علیرغم نیاز کشور به کار آفرینی و هزاران شغل جدید افراد معدودی  با استفاده از فن آوری های نو نسبت به سرمایه گذاری در جمع آوری ، تبدیل، و مصرف  و عرضه این بقایای زراعی چون تولید خمیر کاغذ، چوب، و علوفه  روی می آورند ،

8)      کاهش تعداد دام و کاهش علاقه مردم نواحی روستایی نسبت به دامداری ، عدم آگاهی از نحوه دامداریهای نوین، نیز از معضلات اتلاف این منابع عظیم تغدیه ای است.

9)      عدم صراحت موارد قانونی به موضوع و قرار گرفتن آن در کنار سایر موضوعات کلی مانند آلودگی هوا نیز مانع از برخورد قانونی شده است.

ارزشهای اجتماعی عمده( نظیر اقتصادی، بوم شناختی ، سیاسی ، هنری) مربوط یا متضاد با این راه حلها کدامند؟

1)      مردم ما و بطور کل انسان زیبایها را دوست دارند ، و درصورت ارئه آموزشهای لازم و کافی این زیبائیها را به چهر ه سوخته مزارع و آسمان دودی منطقه خود ترجیح خواهند داد.

2)      آگاهی زارعین نسبت به اهمیت کاه و کلش تبدیلی به کود آلی ، عدم تخریب منبع تغذیه ای خود با سوزاندن بقایای گیاهی ، حفظ تنوع زیستی مزرعه و منطقه و حفظ کیفیت مبارزه بیولوژیک با آفات و در نتیجه افزایش میزان باروری زمین و میزان درآمد سالیانه، کاهش هزینه مصرف کود و سموم شیمیایی و مضر سوزاندن بقایای زمین زراعی خویش به یک ضد ارزش تبدیل می گردد.

3)      مردم همنوعان خود را با احترام و عزت ارج می نهند و در صورتیکه اهمیت کاه و کلش خویش را بدانند که می تواند منبع درآمد هزاران نفر از طرق مختلف ذکر شده می گردد به این اقدام دست نخواهند زد.

کدام گروه یا گروهها از مردم بطور نامطلوبی تحت تاثیر این راه حل ها قرار گرفته یا هزینه های آن را تحمل خواهند کرد؟

1)      عموم جامع جهانی از طریق افزایش میزان گازهای گلخانه ای از این امر متاثر خواهند شد.

2)      مردم اطراف مزارع در طول آتش سوزی گرما، دود، بو ، خاکستر و مناظر نازیبا را تجربه خواهند نمود.

3)      بیماران قلبی و تنفسی مستقیما از این قضیه رنج خواهند برد.

4)      کشاورزان بعلت کاهش باروری زمین هایشان مستقیما و بتریج متضرر خواهند شد.

5)      دولت و در نتیجه مردم کشور برای تهیه، خرید و مصرف سموم و کود و نهایتا وارادت محصولات مورد نیاز هزینه های گزاف تری می پردازند.

6)      دامداران بعلت اجبار در پرداخت هزینه های بیشتر

وضعیت سیاسی مشکل و راه حل ها چیست؟

اقدام به ممانعت بدون زمینه سازی و آگاهی بخشی (آموزش) و فراهم نمودن بسترهای لازم برای خرید و مصرف بقایای زراعی و نحوه تبدیل به کود آلی بعلت عمومیت داشتن قضیه ممکن است بازخوردهایی داشته باشد . در کل در جامعه ما بستر های قانونی برای حفاظت از محیط زیت در سند چشم انداز و قوانین متعدد 5 ساله وجود دارد و میتوان با توجه به اینکه همه زارعین به نحوی با منابع طبیعی و وزارت جهاد کشاورزی و … برای تهیه نهاده های کشاورزی، کود و سم و فروش محصولات خود در ارتباط هستند بتوان با کمترین بعد سیاسی این قضیه را حل و فصل نمود.

این مسائل تا چه اندازه با سایر مسائل محیط زیستی در ارتباط هستند؟

1)      این مسئله با افزایش میزان آلاینده های هوا به ویژه دی اکسید کربن در افزایش دمای زمین در کنار سایر عوامل متعدد موثر خواهد بود.

2)      این مسئله در دو سال اخیر در کنار قضیه ورود ریزگردها از عراق و سوریه و .. به نواحی غربی و جنوبی کشور دامنه معضلات بهداشتی ـ انسانی و زیبایی شناختی آن را تشدید می کند.

3)      این مسئله باعث به هم خوردن اکوسیستم منطقه و به هم خوردن تنوع زیستی می گردد.

4)      افزایش سموم و عناصر و فلزات سنگین در هوا و در جریان آبهای سطحی را تشدید می کند.

برای کاستن از مشکل یا مسئله ، چه تغییری می توانید در زندگی روزمره خود بوجود آورید؟

أ‌.         افزایش آگاهی محیط زیستی و در نتیجه سواد محیط زیستی مهمترین تغییری است که می توانیم در زندگی روزه مره خود بوجود آوریم تا بتوانیم به نابسامانی های محیط زیستی این چنینی واکنش نشان دهیم.

ب‌.     در صورتیکه خود دارای زمین زراعی هستیم ، چنانکه بخش عظیمی از جامعه ما دارای زمین ولو در قطعات کوچ هستند راسا از این اقدام خود داری و دیگران را نیز به عدم انجام چنین کاری تشویق نمایند.

بعد از تغییرات در زندگی روزمره، گام بعدی که می توانید برای پرداختن به موضوع جاری بردارید؟

مردم مسئولیت پذیر می توانند نسبت به این قضیه از طریق آگاهی بخشیدن به زراعین و یا از طریق اعتراض به مراجع رسمی و اجرایی زمینه حذف این معضل جدی را فراهم سازند. در مرحله بعد زمین استفاده از این بقایای گیاهی را از طرق مختلف ذکر شده فراهم آورد.

البته نباید فراموش کرد سوخته شدن 30 درصدی مراتع و منابع جنگلی استانهای کردستان و کرمانشاه که به علت کاهش تعداد دام و حیوانات غیر اهلی ، میزان بارندگی بالای 800 میلمتری و کاهش تعداد روزهای سرد سال در چند سال اخیر و در نتیجه رشد بالای گیاهان طبیعی و در کنار آن گرمای تابستان و سهل انگاری زارعین و توریست های و مردم عادی ما را به این سو سوق دهد در چنین مناطقی نسبت به جمع آوری گیاهان اقدام و بعنوان سرمایه عظیم ملی در جهت ترویج دامداری از آن بهربرداری نماییم. بدین ترتیب میتوانیم درصدی از بیکاری مردم این مناطق را که بعلت از دست دادن دامداری سنتی بعلت سخت و طاقت فرسا بودن بوجود آمده است جبران کنیم.

نویسنده : محمود رستمی تبار