پ 09 فروردین 1403 ساعت 23:44

عوامل تمدن ساز از دیدگاه ابن خلدون/کژال میر آبادی

عوامل تمدن ساز از دیدگاه ابن خلدون/کژال میر آبادی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:ابو زید عبدالرحمن بن محمدبن خلدون حضرمی (732-808)م.معروف به ابن خلدون پدر علم تاریخ فلسفه و اهل تونس 2 عامل را در تشکیل تمدن اسلامی موثر میداند:1-عصبیت 2-دین. عصبیت:قوه ی بسیار نیرومندی که از دید ابن خلدون میتواندعامل ظهور تمدن باشد،وی ساختار اجتماعی را به 2 گونه تقسیم بندی میکند1-ساختار زندگی […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:ابو زید عبدالرحمن بن محمدبن خلدون حضرمی (732-808)م.معروف به ابن خلدون پدر علم تاریخ فلسفه و اهل تونس 2 عامل را در تشکیل تمدن اسلامی موثر میداند:1-عصبیت 2-دین.کژال میرآبادی

عصبیت:قوه ی بسیار نیرومندی که از دید ابن خلدون میتواندعامل ظهور تمدن باشد،وی ساختار اجتماعی را به 2 گونه تقسیم بندی میکند1-ساختار زندگی قبیلگی 2-ساختار زندگی شهری از ویژگیهای زندگی قبیلگی:عدم سکونت وگاه سکونت در چادر،شبانی و گله داری است،عصبیت مهمترین شاخص این ساختار است یعنی بین افراد قبیله با یکدیگر و نیز بین آنها با رئیس قبیله پیوند محکمی وجود دارد و معمولا این پیوند،پیوند نسبی است که افراد نسبت به نزدیکان و خویشاوندان غرور قومی داشته واز رئیس خود اطاعت و فرمانبرداری محض دارند واین در حالی است که هیچ قوه ی جبریه ای آنها را وادار به این فرمانبرداری نکرده وبا رضایت درونی صورت میگیرد،در این شرایط اگر جنگی درگیرد افراد با جانفشانی و ایثار تمام از کیان و هستی و موجودیت قبیله دفاع می کنند.در عصبیت قبیله ای فردیت معنا ندارد و آنچه حرف اول را می زند اهمیت فرد برای اجتماع قبیله ایست و این نیرویی است که از دید ابن خلدون باید جدی گرفته شود،

به عنوان مثال عصبیت میان قبایل عرب چنان قوی بود که حتی در مواردی طوایفی که هیچ گونه پیوند نسبی نداشتند از طریق حلف(هم سوگندی)و ولا(دوستی)باهم متحد می شدند و به دلیل برقراری این پیوند عاطفی قوی به محض اینکه کوچکترین ستمی به طرف قرارداد می شد این احساس برانگیخته،و متجاوز مجازات می شد.

2-دومین محرک و عامل تمدن ساز “”دین”است ،دین از این جهت تمدن ساز است که باعث می شود انسان تعلقات دنیوی خود را کنار گذاشته و سبکبار شود در این شرایط چنین فردی حاضر است دست به جانفشانی زده و ایثار و از خود گذشتگی شاکله ی اصلی وی گردد،چنانکه تاریخ رشادتها و از جان گذشتگیهای مسلمانان صدر اسلام را به خوبی به خاطر دارد زمانی که فرمان جهاد صادر شد ازتمام تعلقات خود گذشتند،و خالصانه قدم در میادین جهاد گذاشتند.اگر این عامل “دین”باعصبیت جمع شود باعث پیدایش بزرگترین تمدن که همانا “تمدن اسلامیست”می گردد،عرب شبه جزیره عصبیت قبیله ای داشت دین را هم پذیرفت پس این دو عامل در کنار هم باعث شد که شخصی چون حضرتابوبکر صدیق(رضی الله عنه) تمام دارائیش را درراه اسلام صرف کند ودر مدت زمان اندکی چین تا اندلس تحت لوای اسلام قرار گیرد.

برگرفته از مقدمه ی کتاب “العبر و دیوان المبتدا والخبر فی ایام العرب والعجم والبربر”

نویسنده:کژال میرآبادی دانشجوی تاریخ اسلام دانشگاه شهید بهشتی

14 پاسخ برای “عوامل تمدن ساز از دیدگاه ابن خلدون/کژال میر آبادی

  • هادی محمودی - کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه خوارزمی در تاریخ مرداد 17, 1395 گفت:

    سرکار خانم میر آبادی :
    در اینکه ابن خلدون بزرگترین نابغه ی تاریخ در عالم اسلام واولین فردی است که نظریه ی فلسفی و جامعه شناسی را پایه گذاری کرد هیچ شکی نیست .
    حتی بسیاری از جامعه شناسان و فیلسوفان غربی معتقند بزرگترین نابغه تاریخ و و اولین شخصی است که از نظر علمی به بیان عوامل ظهور و سقوط تمدن ها میپردازد .
    خیلی از نظراتی بیان شده از رو نا آگاهی و ناشناختن این شخصیت و آثار این نابغه بزرگ است .

    اما ذکر 2 نکته لازم است :
    اولا اینکه ان خلدون در مقدمه این عوامل را منحصر به تمدن اسلامی نمیداند و این عوامل را مربوط به ایجاد همه تمدن ها میداند .
    ثانیا به نظر بنده علمی ترین نظریه ایی که در خصوص پیدایش و تطور تمدن اسلامی بیان شده است ؛ نظر محققین تاریخ اسلام دانشگاه کمبریج است :

    به نظر این محققیقن اصلی ترین عامل ایجاد تمدن اسلامی اصل زیر بنایی دین اسلام است که آن را از سایر ادیان منفک میکند .
    اصولی نظیر نمازهای پنجگانه ؛ نظافت ؛ اصل شورا در حل مسائل ؛ برنامه ریزی برای جهاد ؛ تاکید در ایجاد مراکز علمی پژوهشی ؛ جمع آوری و توزیع زکات و…

    در حقیقت انجام این اصول و احکام اسلامی بدون ایجاد شهر و شهرنشینی غیر ممکن است و اسلام در بستر یک شهر به حقیقت میرسد و احکام آن به درستی اجرا میگردد .

    پس اسلام اصولا یک دین شهری است و ایجاد و تطور این تمدن به اصول این دین ربط دارد .

    (( تاریخ اسلام کمبریج – جلد 1 ؛ فصل دوم ))

  • ایکس در تاریخ مرداد 14, 1395 گفت:

    نمی دانم چه اصراری است که آنچه را که نیست هست بدانید تنها و تنها منطق برره چنین می تواند حکم کند. فلسفه صده ها پیش از ابن خلدون وجود داشته و فلسفه تاریخ و یا تاریخ فلسفه هیچ ارتباطی به ابن خلدون ندارد اما آنچه شما جامعه شناسی می خوانید تنها و تنها گوشه ای از فلسفه سیاسی است که حاکمان باستان ایران بارها و بارها بدان متمسک شده و قوام پادشاهی را تضمین نموده اند بنابراین عصبیت قومی و قبیله ای و حمیت و هر نوع قرارداد خونی یا سیاسی در جهت تثبیت حاکمیت صورت پذیرفته و اساسا ارتباطی به جامعه شناسی ندارد افسوس و صد افسوس که ما هنوز تفاوت جامعه شناسی و فلسفه سیاسی را بدرستی درنیافته ایم و افسوس و صد افسول امروزه نیز مبانی فلسفه سیاسی نابجا به نام مبانی جامعه شناسی مورد استفاده و استناد قرار می گیرد تا جاییکه تیوریهای کاملا سیاسی مارکس را مبانی نظری جامعه شناسی می دانند و این خطایی است آشکار که حتی اندیشمندانی چون زیباکلام را به خود گرفتار کرده است.
    با سپاس

  • کژال میرآبادی در تاریخ مرداد 13, 1395 گفت:

    با سلام ،جناب خالصی برنارد لوئیس تاریخ نگاردرمورد ابن خلدون میگوید ابن خلدون بزرگترین نابغه ی تاریخ در عالم اسلام واولین فردی است که نظریه ی فلسفی و جامعه شناسی را پایه گذاری کرد جامعه شناسی ابن خلدون موضوعاتی چون :علل تشکیل جامعه ،انواع جوامع،خصوصیات جوامع،نهادهای اجتماعی ،عوامل ظهور و نابودی جوامع رو شامل میشه ابن خلدون جوامع و تابع قوانین خاص میداند و در تعریف جامعه شناسی میگوید(مطالعه ی اشکال اجتماعات انسانی) و چون قوانین عینی بر جوامع حاکم است پس شناخت این قوانین خود در درک تحولات اجتماعی موثره وبرای دستیابی به قوانین اجتماعی به تبیین رخدادهای تاریخی میپردازد ابن خلدون در کتابش در بخش اول و دوم به جامعه شناسی و انسان شناسی در بخش سومش به جامعه شناسی وانسان شناسی سیاسی دربخش چهار و پنج به جامعه شناسی شهری و اقتصادی ودر بخش شش تحلیلی از جامعه شناسی تربیتی کرده.آیا باز هم میتوان در جامعه شناس بودن ابن خلدون شک کرد؟؟!!

  • خالصی در تاریخ مرداد 13, 1395 گفت:

    سیدجوادطباطبایی در کتاب” ابن خلدون و علوم اجتماعی” به صورت مستدل به رد این گزاره که ابن خلدون پدرجامعه شناسی جدید می باشد می پردازد و معتقد است که مقدمه ابن خلدون هم از لحاظ معرفت شناسی و هم از لحاظ روش شناسی فاقد پارامترهایی است که بتوان وی را پدر جامعه شناسی نامید..جامعه شناسی دانشی است محصول مدرنیته و در بستر گفتمانی قرن نوزدهم و در تلاش برای تمایزنهادن خویش با سایرعلوم متولد گردید و پدر علم جامعه شناسی کسی نیست جز اگوست کنت فرانسوی..مقدمه ابن خلدون را در بهترین حالت کتابی در حوزه الهیات سیاسی است که نگاه دوری به تاریخ دارد و در مایه کتابهایی در دانش اجتماعی عام است و نه جامعه شناسی جدید..اگرپدرعلم جامعه شناسی را ابن خلدون بدانیم آنگاه می توانیم به سبک بسیاری از جریان های متوهم و شرق زده کوروش کبیر را نیز بانی حقوق بشر و دموکراسی، مزدک را مبدع سوسیالیسم و خیام را پدرنیهیلیسم مدرن و پسامدرن بخوانیم…جامعه شناسی و علوم انسانی جدید بنیادهای معرفتی و روش شناسی بنیادا متفاوتی با سایردانش های پیشامدرن دارند که در تفاوتهای معنایی علم به معنای science و علم به معنای knowledge میتوان تمایز آن را با دانش اجتماعی پیشامدرن به وضوح مشاهده کرد

  • کژال میرآبادی در تاریخ مرداد 12, 1395 گفت:

    عرض ادب جناب معلم لطفا فقط یک منبع که اشاره کند به اینکه ابن خلدون کرد عراق است را معرفی کنید ممنونم

  • معلم در تاریخ مرداد 12, 1395 گفت:

    به هویت وملیت ایشان اشاره نکرده اید مطالعه جامع نداشتید بنده از ماموسا ملا قادر امام جمعه محترم شنیدم که ابن خلدون کرد عراق است و….

  • کژال میرآبادی در تاریخ مرداد 12, 1395 گفت:

    با عرض ادب جناب یاراحمدی،ابن خلدون هم اسوالد اشپینگلری و هم دور کانتی به مسائل نگاه میکند و معتقد است که این عصبیت و دین هردو تمدن ساز هستند وبه هم پیوسته،ومثال میاورد که اگر بین یک قبیله با مردم شهر جنگی درگیرد قطعا پیروز میدان جنگاوران قبیله هستند چون عصبیت در آنها بیشتر است این عصبیت چیزی غیر از افراط گرایی و بنیاد گرایی به معنای امروزی ومد نظر شماست

  • کژال میرآبادی در تاریخ مرداد 12, 1395 گفت:

    باسلام جناب ایکس:ابن خلدون تونسی اولین نظریه پرداز اسلامی و پدر جامعه شناسی،فلسفه ی تاریخ وعمران است.ابن خلدون یک منحنی ترسیم کرده که نقطه ی ظهور تمدنها را تا نقطه ی انحطاط بیان کرده یعنی عوامل تمدن ساز و تمدن سوز را به طور کامل بیان کرده و جالب این است که موکدا عوامل ظهور تمدنها را در این دو عامل میداند،عصبیت و دین

  • محمدیاراحمدی در تاریخ مرداد 12, 1395 گفت:

    باسلام،و خسته نباشید بابت زحمتی که کشیدیت،،اما باید عرض کنم که عصبیت متعصب عرب هیچ تاثیری در شکل گیری تمدن اسلامی که نداشته هیچ بلکه بدترین ضربات رو هم به پیکره امت اسلامی با افکار افراطی خودش وارد کرده،،،حتی این اخلاق متعصب عراب به دیگر کشورهایه از جمله ایران هم سرایت منفی داشته متاسفانه،،،

  • ایکس در تاریخ مرداد 11, 1395 گفت:

    با سلام
    ابن خلدون پدر تاریخ فلسفه نیست حتی پدر فلسفه تاریخ هم نیست بلکه نظریاتی در حوزه ی اجتماع داشته است.
    نمی توان گفت از نظر ابن خلدون عصبیت و دین عامل ظهور تمدن هستند بلکه از نظر ابن خلدون با فروکش نمودن عصبیت و سست شدن اراده های جمعی تمدنها کم کم افول خواهند نمود بنابراین عصبیت و دین علت شکل گیری تمدن نیستند بلکه تنها و تنها عاملی در تداوم حیات اجتماعی هستند همچون هزاران عامل دیگر. همین موضوع در فلسفه غرب بخصوص در فلسفه ی هگل مورد توجه قرار گرفته است با این وجود نباید فراموش کرد چنین نظریاتی چندان بنیان محکمی ندارند.
    با تشکر

  • دانا مهرنوس در تاریخ مرداد 11, 1395 گفت:

    جالب بود
    دستتون درد نکنه
    استفاده کردیم

  • حامد در تاریخ مرداد 11, 1395 گفت:

    چه مقاله خوب و جالبی.. دستتون درد نکنه…زحمت کشیدید..استفاده بردیم

  • فرهنگی???????? در تاریخ مرداد 11, 1395 گفت:

    طرح سراسری کتاب تابستانی باتخفیف ویژه درسراسر ایران باحمایت وزارت فرهنگ وارشاد تا15مردادماه ادامه دارد
    در شهرستان پاوه کتابفروشی @روجیار@مشمول این طرح میباشد
    کتابهای رمان/تاریخی/علمی/فلسفه/هورامی/کردی/وکتابهای کودک ونوجوان
    کتابهای این کتابفروشی رامیتوانید از20تا25درصد تخفیف تهیه نمایید
    ادرس @پایین تر از اداره پست کتابفروشی روجیار
    مهلت طرح فقط تا15مردادماه میباشد
    باتشکر از سایت فرهنگدوست سلام پاوه

  • حاجی در تاریخ مرداد 11, 1395 گفت:

    مطلب کوتاه بود و مختصر… من که نفهمیدم هدف از ین مقاله و بحث چی بود!!!!!!……!!!!!!؟