ج 10 فروردین 1403 ساعت 06:07

آنچه حق پاوه بود،به این شهر داده نشده است…

آنچه حق پاوه بود،به این شهر داده نشده است…

به گزارش سلام پاوه : در حاشیه بزرگداشت مقام معلم و تجلیل از بازنشستگان آموزش و پرورش شهرستان پاوه، در تاریخ 14 اردیبهشت 1395 و در سالن اجتماعات امام خمینی (ره)، گفتگویی کوتاه با محمدحسین عباس آبادی، مدیر سابق اداره آموزش و پرورش پاوه داشتیم که همراه با اشک ها و احساسات ایشان و بازنشستگان […]

به گزارش سلام پاوه : در حاشیه بزرگداشت مقام معلم و تجلیل از بازنشستگان آموزش و پرورش شهرستان پاوه، در تاریخ 14 اردیبهشت 1395 و در سالن اجتماعات امام خمینی (ره)، گفتگویی کوتاه با محمدحسین عباس آبادی، مدیر سابق اداره آموزش و پرورش پاوه داشتیم که همراه با اشک ها و احساسات ایشان و بازنشستگان بود… از آقای عباس آبادی راجع به احساسات و اشک هایشان که در حسن سخنرانی در پشت تریبون ریختند پرسیدیم و ایشان در این گفتگوی کوتاه، از اشکها و خاطرات و نظراتشان راجع به شهر پاوه گفتند…عباس آبادی

محمد حسین عباس آبادی : اشک های من اشک شوق و اشک وصل بودند. من به خانه خودم برگشتم.من پیش معلم های خودم آمدم. من جایی آمدم که در عمل انسانیت را یاد گرفتم . من جایی آمدم که پاکی ها را آموختم. آثار درسی که در پاوه گرفتم تا پایان زندگی همراه من خواهد بود. قبل از اینکه به پاوه بیایم و در سال 64 مسئول آموزش و پرورش پاوه بشوم، اینگونه تصوری از پاوه نداشتم که واقعا پاوه مهد پاکی ها و مهد جوانمردی ها و راستی هاست. به گونه ای دیگر فکر می کردم زیرا تبلیغات زیادی وجود داشت که شهر پاوه گروهک های زیادی وجود دارند و اینجا شهر نا امنی است، بنده با این دید مثبت و با رغبت به پاوه نیامدم.

اما هنگامی که آمدم هر لحظه و هر روزش برای من کلاس درس بود. من در پاوه درس انسانیت، درس مدیریت، درس درستی آموختم و به نظر من پاوه نگینی درخشان در کل کشور و مخصوصا نگینی درخشان در غرب کشور است. اشک من اشک شوق و اشک دیدار یار و امروز توفیق بزرگی نصیب من شد و از طرفی دیگر اشک تاسف است که متاسفانه مدیران ما آنچه را که در شان پاوه است را نسبت به این شهر انجام نداده اند.

قبل از انقلاب پاوه ای ها درمقابل حمله اوباش و اشرار ایستادند و شهر را تسلیم آنها نکردند. بعد از انقلاب هم این مردم شرافتمندانه در مقابل گروهک ها از شهر و دیار خودشان دفاع کردند و در حالیکه پاوه از هر طرف در محاصره بود؛ این داغ را بر دل دشمن گذاشتند که بتوانند در شهر پاوه نفوذ و رسوخ کند.عباس آبادی

بنده تاسف می خورم که آنچه که حق و لیاقت پاوه بود به این شهر داده نشده است . دیشب که به اینجا می آمدم در ده کیلومتری پاوه تابلویی دیدم که شما اینک وارد شهر پاوه شده اید، چرا باید شهر پاوه اینقدر محدود شود؟! شهری که این همه استعداد انسانی و طبیعی در آن وجود دارد. چرا به طور مثال و نمونه باید همکار بنده بالای سن برود و در همین جلسه بگوید که دو فرزند بالای سی سال سن من با وجود تحصیلات، بیکار هستند؟

در هر حال این است داستان تاثیری که بنده از شهر پاوه پذیرفتم. بار اول توفیق یافتم که در 9 شهریور سال 1364 به سمت ریاست آموزش و پرورش پاوه به این شهر بیایم و تا مهر 1366 در همین سمت فعالیت داشتم. سپس به شهر هرسین رفتم و در سال 1370 به پاوه برگشتم و تا دی ماه سال 1372 دوباره در پاوه به سمت ریاست آموزش و پرورش پاوه ادامه کار دادم. سوای رشته تحصیلی بنده که مدیریت است، من درس های عملی ام را در کارگاه مدیریتی پاوه یاد گرفتم.

هر لحظه زندگی من در پاوه مملو از خاطرات خوب است. یک روز به مدرسه ابتدایی دخترانه مرکز شهر به بازدید رفتم، دخترها دست همدیگر را گرفته بودند و راجع به کربلا و امام حسین شعر می خواندند(قه قله بازی گری گرین/حسن و حسین کوژیاگن/ له شاری کربلاگن…) من سرود را که شنیدم اشک در چشم هایم جاری شد و بسیار متحیر شدم که چقدر این مردم اهل بیت را دوست دارند.

این در ذهن من حک شد. فراخوان برای حضور در جبهه اعلام شد و همکاران فرهنگی ما بیشترین تعداد شرکت کننده را در سال 1366 نسبت به سایر شهرها در این فراخوان داشتند. خاطره بد بنده هم مربوط به بمباران های سال 1365 اطراف شهر را بمباران کردند و این خاطره بد را هیچ گاه فراموش نمی کنم.

برای اینکه آسیبی به همکاران و دانش آموزان نرسد و به دلیل اینکه بمباران ها در ساعت های میانی روز شدت بیشتری داشت معمولا صبح ها کلاس ها را از 7 و نیم صبح تا 9 صبح برگزار می کردیم و بعد از ظهر ها از 3 و 4 بعد ا ز ظهر به بعد برگزار می کردیم…

لازم بذکر است در آغاز و لابه لای صحبتهای آقای عباس آبادی بارها شاهد اشکهای فرهنگیان بازنشسته حاضر در کنار ایشان بودیم . اشکهایی که حکایتهای بسیاری را از دلتنگی و فراغ و شور و شوق بهمراه داشت . آرای معلم فرهیخته آقای عباس آبادی تاریخی از فرهنگ والای این دیار را لمس کرده بود و اینک در جمع همکاران دیروز فقط اشک بود که حلقه اتصال بود.

درود خدا بر خادمان راستین به مردم شهرستان پاوه .

گفتگو از : فرهاد صالحی ، کوثر فخری

عباس آبادی

IMG_2940

IMG_2946

عباس آبادی

IMG_2966

عباس آبادی