پ 09 فروردین 1403 ساعت 20:11

حَمدی برای حمید / حبیب اله مستوفی

حَمدی برای حمید / حبیب اله مستوفی

چه باک ار سخن هست و من نیستم       من آنم که جز در سخن نیستم                           چــــــــــــــو نقشـی در آیینـه روزگـــــار       نمودی زمن هست ومن نیستم  ( پرتوکرمانشاهی) پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه؛ خبر کوتاه، جانکاه و تأمل افزا […]

چه باک ار سخن هست و من نیستم       من آنم که جز در سخن نیستم

                          چــــــــــــــو نقشـی در آیینـه روزگـــــار       نمودی زمن هست ومن نیستم  ( پرتوکرمانشاهی)مستوفی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه؛ خبر کوتاه، جانکاه و تأمل افزا بود “در روستای (نوکجو) بخشِ (روتک) از توابع شهرستان خاش در گردبادی دیواری لرزید و معلمی لرزه را به جان خرید وجانِ سه دانش آموزعزیز رانجات داد و آنها را به آینده این جهان سپُرد وخود  نیک نام ، رهسپار جاودانگی جهانی دیگر شد. آموزگار رفت تا آموزش دیده ها بمانند ومشعل دانش و آگاهی اگرچه در سخت ترین شرایط ودر عمق محرومیت ،حتی در مدرسه بی دیوارنیز دست به دست راهی عصرها و نسل ها شود.

بر این باورم که کم از شهادت ندارد آنچه حمید پُر شهامت انجام داد.او به عطوفت در اوجِ معلم شهادت داد. در طلیعه اردیبهشت ماه و بر  پیشانی بهار و هفته بزرگداشت مقام معلم جدای از برنامه های متعارف ،امسال پرچم پر افتخار معلمی در روستای نوکجو و سرزمین یَلان (سیستان وبلوچستان) به زیباترین صورت ممکن به اِهتزاز درآمد.

معلم منبع قدرت و چشمه عطوفتمعلم فداکار

جدای از تجلیل و در مقام تحلیل، جامعه فرهیخته و فرهنگی باید قدرت و در همان حال عطوفت معلم را باور کند. معلم کمبود دارد اما برای تأثیر گذاری وشخصیت بخشی (مهندسی اجتماع) هیچ کم ندارد اگر قلمرو فیزیکی اومحدود به چهار دیواری کلاسی دوازده متری است اما او نه با گچ وسیمان بلکه با جانِ انسان روبروست و  اتصالش با قلوب و ماندگاریش در روح و روان دانش آموزانش در حصارهای تنگ مادی محصور نمی ماند و ترجمان این آموزه مولانا می شود که:

موج های تیز دریاهای روح     هست صد چندان که بُد طوفان نوح

معلم با نحوه تدریس، نوع رابطه با دانش آموز، تشویق وتنبیه، لبخند و اخم،پوشش ظاهر وکوشش از سرِوجدان و….نقش بی بدیل خود راحتی در دنیای پر قیل وقال امروزکه به یُمن تکنولژی در آن “دورها نزدیک ونزدیکان از هم دور شده اند” ومرجع ها متنوع ودچارتغییر در گروههای مرجع شده ایم، بر ذهن و ضمیر دانش آموز آینده سازحَک می کند واین بهترین مصداق قدرت است.داستان معلم روسی احمد شاه قاجار را در اوانِ مشروطه به یاد آوریم که فاتحین تهران خواستار عزلش شدند اما روسیه حاضر نشد وسفیرش گفت حاضر است نصف قشون را از قزوین خارج کند به شرطی که معلم به کار خود ادامه دهد .

اما این هنگامه یعنی تعامل معلم ودانش آموز گاهی جامه ای دیگر به تن می کند و اوج می گیرد وموج ایجاد می کند وچنانکه اشاره شد موج هایی از جنس روح ، معلم را در اینجا می توان به مادر تشبیه کرد که در خانه غمخوار وکم برخوردار است حتی اگر کسی غمگین او نباشد او  غم گُسارهمه است .علی محمدیان

وقتی معلمی (علی محمدیان ) معلم مدرسه شیخ شلتوت مریوان برای جلوگیری از خجلتِ ماهان رحیمی دانش آموز سرطانی (مشغول شیمی درمانی) می سرِخود را می تراشد تا هم شکل او شود ونشاط را به بدن بیمارش  تزریق کند، یامعلمی دیگراز گیلان(حسن امید زاده ) رُخ در رُخ آتش ،چهره می سوزاند تا پاسدار دانش آموزانش از آتش شود،

زمانی که معلم ارجمندی(خانم مهناز مقدم نیا ) درنیشابور مبتلا به دیسک کمر مزمن درکلاس درس بر تخت بیماری تعلیم و تربیت را فرو نمی نهد وسرانجام وقتی که حمید گنگوزهی دلاور بلوچ دختران خُردسالش را بامادرجوانشان تنها می گذارد تا سه نفر از دانش آموزانش سالم در آغوش گرم پدرومادرخود قرار گیرند و……  براستی که عقل و ذهن دربرابر این سوال سهمگین قرار می گیرند که : با یاری جستن از کدامین کلمات وبا چه تحلیلی باید به شرح این تابلوهای شکوهمند پرداخت؟ جز اینکه بگوییم  بهترین مصادیق عطوفت .مهناز مقدم نیا

لاجرم باید بپذیریم که:

نخست اینکه: معلم آمیزه و واجد قدرت و عطوفت است.

دوم آنکه: رابطه دانش آموز ومعلم عمیق ترین رابطه هاست ،تاسرحد ایثار و فراتر ازمحدودیت های تنگ مادی.

سوم: جامعه باید قدر دان معلم واین رابطه نیکودر دنیای پر طمطراق امروز باشد.

چهارم: فراهم نمودن امکانات مادی وبسترهای مناسب برای ارتقای منزلت وتنظیمِ معیشت معلم بویژه در مناطق محروم ضروری وتأثیر گذار است و وظیفه همه بویژه مسئولین محترم ومراکز تصمیم سازی است.

و کلام آخر: پس از حمد وستایش پروردگار سبحان که صحنه گردان کل امور است ، بهترین ستایش ها ودرود ها نثار همه معلمان پاکباز بویژه مرحوم حمید گنگو زهی باد که نام نیکش در این جهان سَمَر گشته و فداکاریش در جهان دیگر ان شاء الله به ثمر می نشیند

کسی را بدین مایه ارزندگیست   که مرگش گشاینده زندگیست

               بهـــار را بیاد آر از آن ســــرو ناز    که افتاده هم سرفراز است باز   (ابتهاج )

3 پاسخ برای “حَمدی برای حمید / حبیب اله مستوفی

  • حصیب حسنی در تاریخ فروردین 22, 1395 گفت:

    شد آموزگاری از آن پیشه ام که بهبود خلق است اندیشه ام

    کار معلم انسان سازی است زیرا با روح و روان دانش آموزان سر و کار دارد و قدر معلمین را فقط مرغان سحر(معلمان) دانند و بس. درود بر تمامی معلمان ایران زمین وتشکر ویژه از آقای مستوفی بخاطر متن های مغز دارشان

  • دانش آموز زخمی در تاریخ فروردین 21, 1395 گفت:

    ما که خاطره ای جز کتک خوردن از معلم ها نداریم
    هیچ وقت نمیتونم به معلم احترام بزارم چون با کتک خوردنهای همینها بود که من مدرسه را رها کردم در حالی که علاقه مند کسب دانش بودم .
    بسیاری از معلم هامو نمیبخشم و منتظر رسیدن قیامت هستم
    وقتی روز معلم میشود من حالم بد میشه
    زمان ما منظورم 15 تا 20 یا 25 سال گذشته باید به مدرسه گفت شکنجه گاه و به معلم گفت شکنجه گر .
    از میان معلمها افراد بسیار کمی هم بودند که خوب بودند اما خیلی کم بودند
    معلمی شغل انبیاست اما کدام پیامبر با تول هنارین دست بچه 10 ساله رو سرخ و کبود کرده ؟ کدام پیامبر مداد لای انگشت پسر بچه 7 ساله گذاشته که مثل یک فرشته پاک و معصومه ؟ کدام پیامبر دست بچه 8 ساله رو توی برف گذاشت و بعد که دستانش یخ زد با چوب تو کف و پشت دستاش زد به جرم اینکه تو حیاط مدرسه دویده بود ؟؟؟ حتما میگید برا تربیت بوده ؟ تربیتی که با تنبیه بدنی طفل معصوم همراه باشد به ولله جز عقده درونی هیچ نفعی برای کودک بیچاره ندارد .
    ننگتان باد ننگ

  • حیدراسلامی نیا در تاریخ فروردین 21, 1395 گفت:

    باتشکرفراوان از نگارنده ی محترم جناب آقای حبیب اله مستوفی وتمجید حرکت انسان دوستانه ی این معلم فداکار مرحوم حمید گنگو زهی که با نثار جان خود نوید بخش دوباره حیات به دانش آموزان خود گردید .یادش گرمی و روحش قرین رحمت ابدی باد