پ 09 فروردین 1403 ساعت 13:54

نقدی بر چگونگی برگزاری مراسم گرامیداشت شهداء حلبچه در پاوه / صفر ولدبیگی

نقدی بر چگونگی برگزاری مراسم گرامیداشت شهداء حلبچه در پاوه / صفر ولدبیگی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : دوران ما دوره نقداست وهمه چیز باید به نقدسپرده شود. امانوئل کانت . پرداختن به مقوله بسیار خطیرنقد و بسط و گسترش فرهنگ نقد نویسی و نقد پذیری از مقدمات ضروری هرگونه رشد و تعالی فرهنگ یک جامعه به شمار می آیند. نوشتار کوتاه زیر به عنوان وظیفه ای […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : دوران ما دوره نقداست وهمه چیز باید به نقدسپرده شود. امانوئل کانت .

پرداختن به مقوله بسیار خطیرنقد و بسط و گسترش فرهنگ نقد نویسی و نقد پذیری از مقدمات ضروری هرگونه رشد و تعالی فرهنگ یک جامعه به شمار می آیند. نوشتار کوتاه زیر به عنوان وظیفه ای مدنی از کسی که تمام وقت شاهد و ناظر اجرامراسم بوده و به اجابت رغبت و تقاضای دبیر و اعضای همایش از عموم افراد برای نقد و بازخوانی این مراسم نگاشته شده است.صفر ولدببگی

در آغاز سپاسی ویژه از این دوستان عزیز فعال فرهنگی و ادبی دارم که هم و غم شان دوای دردی از پیکره رنجور فرهنگ و ادب کوردی بوده و میباشد و به حقیقت به حاشیه رفتن و راندن فرهنگ و ادب دغدغه اصلی و درد مشترک این جماعت نازنین است. نگارنده با اکثریت این عزیزان احساس دوستی و همرهی داشته و احترام و تعلقی ویژه برای اندیشه واهتمام فرهنگیشان دارم.

به خوبی بر بخشی از فضایی که مراسم در آن برگزار شده است واقفم و بنا به تجربه شخصی از سنوات گذشته و مراسمات مشابه می دانم که برگزاری چنین همایشاتی به حقیقت عبور از هفت خوان رستم است،بخصوص اگر این عده ازدوستان بانیان ومجریان چنین برنامه های باشندبازفضا به شدت حساس تروآسیب پذیرترمیگردد و مجبورند دست به عصاتر ولنگان ترقدم برداشته وبیان هرحرف وکلمه وگفته ای ،گرزسردوراندیشی واحتیاط ادا نگردد،بالقوه می تواند بهانه ای خلقانده وحداقل پیامدش ممانعت ازبرگزاری چنین مراسماتی درسنوات بعدی توسط این گروه وسایر جماعات دیگرمی باشد.

ولی باز مسئولین محترم شهری ،فرهنگی وسیاسی شهرستان ازسراعتماد والبته باچاشنی دلواپسی فراوان فضا را در اختیار شما قرار دادند و شما می بایستی برنامه ای غنی تر و دموکراتیک تر از آنچه ارائه نمودید به نمایش میگذاشتید.سعی دارم به صورت گزینه ای به برخی ازنقاط ضعف این همایش بپردازم:

۱-بنابه توضیحاتی که دبیرهمایش درسپاس نامه خود ارائه وانتشارداده والبته به عنوان نقطه قوت آنراذکرنموده، گویا یک هفته قبل ازبرگزاری همایش ،ارائه درخواست به مقامات ومراجع ذیصلاح داده اندو۳۰ساعت قبل آن مجوزصادرگردیده است ،حال سوال این است که واقعا برگزاری همایشی آنهم در این راستا ودرصدد اثبات توان وادعای شما واقناع نیاز و نظرشهروندان حقیقت جو ، یک هفته زمانی مناسب وکافی است؟ وبهترنمی بود ازچند ماه قبل این مقدمات صورت می پذیرفت تادامنه کیفیت و کمیت بالاتر رفته و هرگونه نقدی رانیزبه فرصت کوتاه ربط نداده و زمان راعامل ومحکوم نهایی ننمایید؟

۲-دوستان من ،خودشما بهتراز هرکس وجریان دیگری بخوبی واقفید که فضای فکری و واقعی کوردستان دراین چند دهه بشدت متغیرتر و پویاتر شده است. دردها و فجایع جامعه ما بیشتر و کشنده ترگردیده و به همان نسبت نیز نیاز به آگاهی، تعلق خاطر،مشارکت و سطح انتظار و مطالبه مردم نسبت به آلام وجریانات مناطق کردنشین فزون ترگردیده است ؛لذابهتربود این مراسم بااین محتوا ،باعنوان شب شعربرگزارمی گردید نه یک همایش؛ تاحداقل توقعات وانتظارات مردم نیزفروکش می نمود.وبار مسئولیت شما نیز سبک تر میگردید.حقیقتا اجرا چنین برنامه ای بیشتر متناسب با فضای فکری وفرهنگی دهه هفتاد شمسی میباشد(البته ارائه کاک کیهان ونعمت به مراتب ،سازگاتر با جو کنونی جامعه بودند.)

۳-شماخوددراین شهرجماعتی بوده اید که بیشترین رنج وناخرسندیتان به انحصارطلبی سایرجریانات مرتبط بوده وهمیشه اظهارشکایت وگله مندی از فضای تک قطبی جامعه داشته و در تمنای وصال جامعه پلورالیستی آرمانشهری بوده اید،وازبە حاشیه راندتان شکوه بسیارداشته اید،حال خود شما نیز با کمترین فرصت و کسب تریبون، هژمونی اندیشه ،سلیقه وعقیده خویش را برفضای مراسم بسط دادید. براستی این همه تسلط وتمرکزواحاطه اتان بر این مراسم ضرورتری داشت؟درست است که شما بیشترین سهم زحمت وتکاپو درایده واجرا همایش متقبل شده بودیداما این به معنا ومجوزی برای تصاحب کامل این مراسم ازجانب شما نمی باشد.بهتربود ازچندهفته قبل تربافراخوان پذیرش آثاردرسطح مناطق کردنشین ومشارکت دادن چهره های متنوع تر ازجریانات دیگرفکری، ازغلظت حضورخویش می کاستید.حتی از میان شعراونویسندگان خود شهرستان نیز،نه از آن نسل پیشکسوت متعهد ونه ازنسل جوان تر و پویاتر احدی را مشارکت نداده بودید.حتی مجری گری برنامه نیز با وجود توان و ذوق مجری در انحصارخودتان بود.

‌‌‌‌‌‌۴-علاوه برهژمونی شخص وشخصیتیتان ،هژمونی شعر و داستان نیز که حوزه مورد علاقه والبته معرفتیتان ، فضا را خسته کننده وتکراری نموده بود.به سبب واحترام لفظ همایش می بایستی ازسایربخشهای فرهنگی چون ایرادسخنرانی ،نمایش فیلم ،بیان خاطرات وتجربیات قربانیان وبازماندگان آن فاجعه بهره می گرفتیدتا فضای ترملموس ترو واقعی تربه مراسم داده وعمق تراژدی رابهترمنعکس می نمودید.

۵-ضرورتی حتمی و شایسته تر آن بود ازاندیشه ودانش صاحبنظران وتحصیلکردگان حوزه های علمی همچون ،حقوق،علوم سیاسی ،جامعه شناسی ،تاریخ وجغرافیا ،ادبیات ،دین

و مذهب ،روانشناسی و…برای توصیف و ترسیم هرچه بهترژینوساید کردها درتاریخ معاصرتاجنایات اخیراردوغان وحزب عدالت وتوسعه والبته تاکید بیشتر برعمق فاجعه حلبچه بهره مند می شدید؛وهرکدام ازاین متخصصان فن ازمنظروزاویه علم خویش  درقالب سخنرانی ،ارائه مقاله ونمایش عک

س وفیلم وپاورپونت بر زوایای پنهان این ژینوسایدها در قرن اخیرنوری تابانده و ازتاثیروتاثرگذاری این فجایع وعلوم بریکدیگرپرده برمی داشتند.

۶-ضمن اطلاع رسانی ضعیف درباره زمان ومکان برگزاری همایش بعلت استقبال خیل عظیم مشتاقان ،فضای فیزیکی سالن به علت تنگنای آن به شدت نامناسب بود تاجائیکه بسیاری ازعلاقمندان یاسرپا بوده یادرفضای بیرون ازسالن وعده ای نیزازحضورمنصرف وبه خیابان وخانه بازگشتنداگردرسالن امتحانات برگزار می گردید مفیدترمی بود.

درپایان ضمن سپاس مجدد ازدغدغه ،زحمات وتکاپوهایتان دوباره معترف می گردم که اگرهرجریان وجماعتی دیگرنیزاین مراسم رابرگزارمی نمود بە شخصه مطمئن نبودم که ازاجراءشما مردمی تروموفق تر،جلوە نماید.
صفر ولدبیگی دانشجوی دکترای علوم سیاسی

13 پاسخ برای “نقدی بر چگونگی برگزاری مراسم گرامیداشت شهداء حلبچه در پاوه / صفر ولدبیگی

  • محمد احمدی در تاریخ فروردین 14, 1395 گفت:

    با تشکر فراوان از نویسنده محترم
    نقد منصفانه ای بود. بحق لازم و حتی ضروری هم بود
    توجه خوانندگان محترم را یکبار دیگر به یکی از بندهای نقد آقای ولدبیگی جلب میکنم:
    شماخوددراین شهرجماعتی بوده اید که بیشترین رنج وناخرسندیتان به انحصارطلبی سایرجریانات مرتبط بوده وهمیشه اظهارشکایت وگله مندی از فضای تک قطبی جامعه داشته و در تمنای وصال جامعه پلورالیستی آرمانشهری بوده اید،وازبە حاشیه راندتان شکوه بسیارداشته اید،حال خود شما نیز با کمترین فرصت و کسب تریبون، هژمونی اندیشه ،سلیقه وعقیده خویش را برفضای مراسم بسط دادید. براستی این همه تسلط وتمرکزواحاطه اتان بر این مراسم ضرورتری داشت؟درست است که شما بیشترین سهم زحمت وتکاپو درایده واجرا همایش متقبل شده بودیداما این به معنا ومجوزی برای تصاحب کامل این مراسم ازجانب شما نمی باشد.بهتربود ازچندهفته قبل تربافراخوان پذیرش آثاردرسطح مناطق کردنشین ومشارکت دادن چهره های متنوع تر ازجریانات دیگرفکری، ازغلظت حضورخویش می کاستید.حتی از میان شعراونویسندگان خود شهرستان نیز،نه از آن نسل پیشکسوت متعهد ونه ازنسل جوان تر و پویاتر احدی را مشارکت نداده بودید.حتی مجری گری برنامه نیز با وجود توان و ذوق مجری در انحصارخودتان بود.

  • لالو در تاریخ فروردین 8, 1395 گفت:

    ضمن تقدیر وتشکر فراوان از نگارنده محترم به جهت نقد موشکافانه وبسیار به جایشان.
    بنده به عنوان یکی از ناظران این برنامه ضمن تایید نقدهای آقای ولدبیگی اذعان میدارم که متاسفانه این برنامه فاقد فاکتورهای اساسی واصولی یک برنامه پرنسیب دار و درخورآن همه مشتاق بود !!
    بنده با مشورت با بسیاری از مدعوین این برنامه را یک برنامه ضعیف وخسته کننده ارزیابی نموده و این مسئله سبب شد تا حاضرین تاب نیاورده و کم کم سالن را ترک نمودند. یکی دیگر از نقدهای مهم ولازم بر این عزیزان این است که بسیاری از آنها، قویترین شعر، داستان و… راهنگام قرائت به ضعیفترین مطلب مبدل می نمایند چون در واقع توان، حنجره، و سبک خواندن و قرائت ودکلمه را نیاموخته اند ومتاسفانه همانند یک نوآموز مبتدی فقط در فکر درست تلفظ نمودن واژه ها هستند نه لحن و بیان احساس. که امیدوارم عزیزان نویسنده این مطلب را حتما در الویت کار خود قرار داده ویا نوشته خود را به یکی بسپارد تا با بیان و لحن خود گیرایی و احساس آن را دوچندان نماید.

  • ابراهیم مرادی در تاریخ فروردین 8, 1395 گفت:

    سلام جناب دکتر ولدبیگی عزیز

    همانگونه که جنابعالی بر آن واقفید هر کسی را یارای دست بردن به پروسه مقدس نقد نگاری نیست چرا که کاری است بس ماهرانه و عالمانه.
    از این رو هر نقدی به دیدی نافذ و جامع و قلمی رسا آن هم در لفافه ی انصاف نیاز دارد تا با رصد تمام ریزه کاری ها بر واقعیت هایی که از چشم همگان پنهان مانده نور بیندازد و آن ها را برجسته نماید.
    پس از یک سو لازم است بیان کنم که اظهار نظر در مورد متن شما در حوزه معلومات ناچیز من نیست و از دیگر سو با اینکه در مورد همایش و چگونگی برگزاری آن آگاهی ندارم اما نقد شیوا و منصفانه ی شما را زیبا یافتم چرا که کاستی ها ان را به خوبی در یافتید و به زیبایی هر چه تمام تر به رشته تحریر در آوردید و موضوعات مهمی را برای برگزای بهتر در سالیان آتی عرضه داشته اید.

    قلمتان شیوا
    علمتان فزونی
    و
    دست مریزاد

  • الله مراد در تاریخ فروردین 7, 1395 گفت:

    اتفاقا طبقه بالا جا زیادند.

  • رحماني در تاریخ فروردین 6, 1395 گفت:

    تشكر از دكتر ولدبيكي و بيانات بجاي ايشان

  • ناشناس در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    سڵاو کاکه سەفەر گیان!
    سپاس بۆ ڕەخنەکەتان. بێگومان هەر کۆمەڵگایەک به ڕەخنەوه دەپشکوێ و گەوره دەبێت و باڵان دەگرێت.
    بەڵام سەبارەت به ڕەخنەکەتان،
    دەبێ، ڕەخنەگر که دەست دەبا بۆ ڕەخنه، سەرجەمی باس و بابەتەکه تاوتوێ بکات و هەموو سووچ و قوژبنەکان ببینێت و چاوی ڕەخنەکەی لێڵ و پڕ لە وەهم و گوماناوی نەبێت.
    ئەمن بۆ خۆم دەبینم که ئاستی نیزیکایەتیتان لەو دۆستانە هەتا چە ئاستێکە و لە هەناوی باسەکەتدا سپاسیان دەکەی. گەرچی له زۆر جێدا به پارێزەوه لەگەڵ ئەو دۆستانەدا هاوتەریبن؛ بەڵام، پێم وابێ دڵگرانیتان بەنیسبەت ئەمەوه بووبێت که ئەو دۆستتانه له هەرمان و کردەیەکی وادا کە جێی سرنجی ئیوەمانانیشە پرس و ڕاوێژیان به ئێوە نەکردووە، بۆیه هەستاون بەنووسینی ڕەخنەکەوه. کەچی ئەم بەڕێزانە ساڵگارێکە پێکەوە خەریکی چالاکین و لە گەڵاڵەکردنی باسە فەرهەنگیەکاندا زۆر ئاستەنگیان لە بەرڕێ بووە بەڵام جەنابت کەسێکت بە پاوانخواز و چی و چی تر تاوانبار نەکردووە بۆ پاڵپشتی ئەوان شتکێت نەدرکاندووە …
    دەی خۆ برای من! ئیتر ئەمه ئەمڕۆکه لای هەموان ڕوونه که جیاوازی نێوان کۆڕ و سیمنار و کۆنگره و هەمایێش و شەوه شیعر بزانن. تۆ بڵێی ئەمانە پاش ئەم هەموو ساڵە ئەو جیاوازیە جیا نەکەنەوە؟!!! هەم ئێوه و هەم ئەوان و همیش خەڵکانی تر، لایان ڕوونه که ئەو کۆڕه یادکردنەوەی تراژیدیای هەڵەبجه بوو، ”ساڵیادی تراژیدیای هەڵبجه”، (ئەوەش لە بەنێرەکەیاندا بە ڕوونی نووسرا بوو.) ئەوە دواتر ئێوە و کەسانێکی ترن ئەتانەوێ ناوی کونگرە و هەمایش و … بەسەردا بسەپێن. من بەڕاستی ئێتر ئەوە نازانم کە چە سێحرێکە؟
    ئەدی سەرم سووڕماوه که چلۆن ئێوه وەک خۆڵکردنە چاوی خەڵک و بۆ ڕەواییدان به باسەکەتان و تەنیا به ئاماژەدان به وته نابەرپرسانەکانی بەڕێز عەدنان مورادی له ژێر ناوی سپاسنامەی دەبیر، ئەم کۆڕه بەچی دەشوبهێنن!!!! …
    ئەمن دڵنیام له کاتی نووسینی ڕەخنەکەتاندا و لە کاتی هەناردنی باسەکەتان بۆ سایتەکان بەباشی زانیوتانه که وتەکەی کاک عەدنان تەعبیر له بیروڕای به ڕێوەبەرانی کۆڕەکه ناکات. بۆ نەتپرسیوە جەنابی دەبیر بۆچی بەیانی کۆتایی کۆڕەکەی بەو جۆرەی لە ڕێزی بەرنامەکاندا هاتبوو حازر نەبوو بیخوێنێتەوە؟ بۆچی نەتپرسیوە برای بەڕێزم ئەمە کەی یەکەم کۆڕی هەڵەبجە بووە لە شاری پاوەدا؟!!
    با لەوەش گەڕێین برای ئازیزم!
    کاکه خۆ ئێوه به پێی ئەزموونی کاری چەندین ساڵەتان لەوه شارەزان که هەمایش و کۆنگره و…. ماوه و دەرفەتی چەندین مانگەی پێویسته، ۳۰ سەعات ماوه بۆ ئەم کۆڕه بۆ ئەم یادکردنەوەیە چ پەردەچێک دەدا تاکوو دەبیر و چوزانم دەبیرخانەی بۆ دابین بکرێت. تەنانەت ئەو کۆڕە بانگشەی بابەتی نەداوە تا دەبیرخانەی بۆ بکاتەوە. (ئەمه زیاتر له گاڵتەجاڕ و جەفەنگ دەچێت)
    دەکرا بۆ باسەکەتان شتی عالتر و بەڵگەمەندترتان دەستنیشان بکردایە.
    پاشانیش، خۆ ئەو بەڕێزانە، کە ئێوە بە دۆستی خۆت ناوت بردوون نه فەراخانیان داوه بۆ بەرهەم و نه مۆڵەتیان بووه تا وەک ئەنجۆمەن بتوانن کەسانی تر بەشداری کاره بکەن. پاشانیش چە پێویستییەک هەیە دەبێ هەموان بەشدار بن، بە تایبەت بە وتەی ئێوە پیشکسوەتان کە ئێمە همیشە لە وتەکانیان کەڵک وەردەگرین، دەی با ئەمجارە کەسانێک بن ئێمە لەم شارە زۆر کەم دەیانبینین.
    ئەمەش بێڕێزی کردنه بەو دۆستانه که داواکارن ئەو دۆستانه لەو ماوەکەمەدا لە کەسانی پسپۆڕ و ئەکادیمی و دوکتۆر کەڵک وەربگرن. کەچی ئاوان تا ئەو شوێنەی من ئاگادر بم لە توانا و هێزی گرووپی خۆشیان کەڵکیان وەرنەگرت، ئەگینا دەیانتوانی شتی باشتریش بورووژێنن. هەر چن دۆستان و هاوڕێی باشیان لە شارەکانی تر هەیە و دەیانتوانی سوودیان لێوەر بگرن هەتا بە قەولی ئێوه فێر ببن!!! تازە هێنانی کەسێکی تر لە شارێکی ترەوە بۆ کۆڕێک کە ئەمان بەحاڵ توانیویانە شتەکە مسۆگەر بکەن و خۆیان بسەپێنن بەو ئاسانیە نابێت، کە جەنابت دەفرمویت؟!
    کۆتا قسه ئەوەیه، پێم وابێ وەک له سەرەتادا وترا کەسانی وەک ئێوه و ئەوان زۆر لە یەک دوور نەبن، نزیکایەتی کاری و فکری زۆرتان پێکەوه بێت و بۆ کارتێکەری قووڵی جوڵانەوەکان دەکرێ و ده شبێ بۆ کاری هاوبەش له هەوڵدا بن و به مەش ناوچەکه له ڕووی کاری ڕۆشنبیریی و فەرهەنگیی و ئەدەبییەوه زۆرتر دەبووژێتەوه.
    برا له پشت برا بێ،
    مەگەر …

    ئاتەژگا

  • بیطرف در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    1 – بعضی از این برادران تا جایی کە من بە یاد دارم نزدیک یک دهە هست کە در این شهر پشت تریبون نرفتە اند!!! اما کسی آن را نمی بیند!!!
    2- شما کە جوان جوان می کنید بهتر از بدانید بیشتر جوانان شاعیر در میان این گروە هست، تنها اینها هستند کە بە فکر جوان و نسل تازە هستند، در مراسم نیسانە فقط جوانان و کود
    کان حضور داشتند. یا منظورتان از جوان فقط شخص خودتانە!؟
    3- من با یکی از این فعالان دوست هستم گفت این یادبود، نە همچون همایش کە بعضیها می گویند، پکیجی بود کە گروە ما در کوتاەترین زمان ممکن تقدیم کرد. گفت این مراسم در آن زمان کوتاە فقط می توانست بیشتر جنبەی سمبلیک داشته باشد و ما در این بارە نقش راە خود را داریم.
    4- مگر قرار است در این شهر اگر هر مراسمی باشد باید و الزامی است همە باشند؟ این از آن حرفها ست. بە نظر من باید مراسمات از طریق طیفهای مختلف جداگانە برپاشوند تا بینندە بهتر بتواند قضاوت کند.
    5- بە نظر من آنها آگاهانە از کسی دعوت نکردند و نوشتەای ازکسی دریافت نکردند تا دیگر شائبەای دروست نشود. آنها همچو جمعی از فعالین فرهنگی ادبی درخواست دادند و خود آن را هم انجام دادند، دیگر لطفا نیت خوانی نکنید کە آنها چە هدفی داشتند شما کە غیبگو نیستید. اگر مسالەی کرد هم باشد آفتاب آمد دلیل آفتاب…..

  • هژیر در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    رەخنەیەکی بە جی بو هیواادارم ئە وبە ریزانەبۆ کۆرانی داهاتویان لە بە رجاویان بگرن

  • عزیزی در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    درود
    نقد شما بزرگوار بسیار به جا وسازنده بود
    به ظاهر بسیاری از عزیزان همشهری که در
    مراسم شرکت داشتند، راضی بودند
    ومراسم را اندکی متفاوت تر وشاید بهتر
    میدیدند، با علم به اینکه کمتر از سی ساعت
    به اجرای همایش ،مجوز داده شده بود
    در تائید فرمایشات شما؛
    اگر شب شعر بود ، میبایستی فراخوان
    میدادید وباکمال احترام به چهره های
    شناخته شده وپیشکسوت،
    در عرصه فرهنگ وادب،
    از شعراونویسندگان نوپا که اتفاقا
    بسیاری از این عزیزان توانمند هستند
    استفاده میکردید.
    وقت انرسیده که بااندکی از خودگذشتگی
    مجال بیشتری به این عزیزان داده شود.
    وبا این حقیقت کنار امد که دید تک بعدی، ومشارکت مداوم چهره های
    صدالبته فرهیخته اما تکراری، اهداف مراسم
    به نتیجه ای عالی نمیانجا مد، ورضایت مندی
    مردم شریف وفهیم ومخاطبان دانا وبی طرف
    را فراهم نمیکند
    درپایان ؛اگر شب شعر بود ،بایستی فراخوان
    داده میشد واز میان اثار ارسالی انتخاب میشد
    با داوری بیطرفانه،که اینچنین نبود.
    اگر همایش بود؛ که( عذر بدترازگناه،)، درسطح
    همایش نبود وباید بیشتر کار می شد،
    باتشکر از تمامی عزیزانی که این برنامه را ترتیب
    دادند ،امیداست درسالهای اتی ، دید انحصاری،
    تک بعدی، خود را کنار گذاشته ، ومقداری زودتر
    به فکرابراز همدردی با اتفاقات ناگوار باشید تا ،گذر از هفت خوان مجوز،
    رات که لازمه این چنین مراسم هایست زودتر
    گرفته وهربار ،،،،،،دیر دادن مجوز را،،،،، دلیل برعدم به کارگیری دوستان دیگر اعلام نفرمایید
    وقت انرسیده که همه ما نقد راتاب بیاوریم،وبا
    اندکی همت وتلاش در رفع ضعفهایمان
    گام برداریم.
    سپاس از شما جناب دکتر ولدبیگی

  • انور ولوبیگی در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    من انطور که مایلم نمی نویسم بلکه ان طورکه توانش را دارم می نویسم. ( سامرست موام)
    هرکس موجی ولو اندک در این مرداب بیافریند بی شک به حیات می اندیشد . نیک اگاهیم دربرگزاری هر نوع تجمعی در رابطه با موضوعاتی از این قبیل این ما هستیم که باید از خویش مایه بگذاریم
    تا به حداقل دستاور قانع باشیم. و اگر فضای لازم برای برگزاری همایش ها وجود داشت قطعا ازهرجهت بهتر برگزار می گردید اما براستی برگزاری چنین مراسمی با این ظرفیت ها کاری است ارزشمند که بر هیچ کس پوشیده نیست . وداشتن نقاط قوتش ارزشمند ونقاط ضعفش طبیعی خواهد بود . چون به قول نیاکان “کار نیکو،،،”
    تفاوت فرهنگ ما شرقی ها با فرهنگ جوامع پیشرفته در نگاه به نقد نهفته است. باید فضایی ایجاد کنیم تا در ان نه کودکی خرد سال بلکه هرانکه واقع بین است بانگ بر ا رد اینکه پادشاه لباسی بر تن ندارد وقتی کمی دقت می کنیم فلسفه حاکم بر جهان بینی امان انگار بدجوری تمام حوض های ما را متاثر نموده است تیز بینی ودقت دوستانی چون کاک صفر وارایه نظراتی سازند در رابطه با برگزاری چنین همایش هایی باید به فال نیک اش گرفت چون با وجین کردن در
    مزرعه فرهنگیمان پر بارتر خواهد بود. ضمن تشکر از فعالین فرهنگی دیارمان امید است همگی با احساس مسولیت موفق تر از گذشته ظار شویم.

  • حقیقت... در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    با تشکر فراوان از آقای ولدبیگی که نقدهای بسیار به جا و مناسبی ارائه دادند…
    بنده با اطمینان فراوان میتوانم بگویم که هیچکدام از این عزیزان تا دوماه پیش اصلا به فکر حلبچه و سالگرد نبودند… فقط یک هفته مانده به سالگرد حلبچه تازه یادشان افتاد که حلبچه ای وجود دارد و همچنین اگر قرار نمیبود تئاتر نمایش برگزار کند اصلا و ابدا آنها به فکر اجرای همایش نمیبودند… چند نفر فقط برای ارائه شعر و موسیقی خود آن همایش را ترتیب دادند و همچنان که شما فرمودین میبایست تبلیغات میکردین و از اقشار مختلف جامعه دعوت به همکاری مینمودین… اما اینها فقط در صدد به نمایش گذاشتن هنر خود بودند نه اینکه دلسوز برای برگزاری همایشی بزرگ که در حد ملت کرد باشد…

  • مامو در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    دکتر قلمت مستدام باد….

  • ناصر مرادی در تاریخ فروردین 5, 1395 گفت:

    بسیار عالی بود.
    با تشکر از آقای دکتر ولدبیگی

پاسخ دادن به ناشناس لغو پاسخ