اقلیتی ملتساز… / مریم محمودی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:من یک ایرانی هستم. یک کؤرد هستم. یک مسلمان هستم و …همه ما چنین جملاتی را اگر نه در قالب حاضر، به صورتهای مشابه بارها و بارها به کار بردهایم و با بیان آنها در صدد معرفی خود به دیگران بودهایم. از نظر مفهومی پاسخ به سوال “چه کسی هستم؟”، هویت […]
- ۱۴ اسفند ۱۳۹۴
- کد خبر 30747
- 10 دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:من یک ایرانی هستم. یک کؤرد هستم. یک مسلمان هستم و …همه ما چنین جملاتی را اگر نه در قالب حاضر، به صورتهای مشابه بارها و بارها به کار بردهایم و با بیان آنها در صدد معرفی خود به دیگران بودهایم. از نظر مفهومی پاسخ به سوال “چه کسی هستم؟”، هویت فرد را در سطوح و انواع مختلف تشکیل میدهد. این پاسخ میتواند مبنی بر مؤلفههای مختلفی از جمله خانواده، زبان، دین، نژاد، قومیت، سرزمین و جغرافیای خاص و … باشد. هویت خصیصهی محوری انسان است و زمانی که فرد با دیگران تعامل پیدا میکند، به دست میآید.
در واقع هویت نوعی خود آگاهی فردی یا جمعی برایمان فراهم میکند، که این خودآگاهی بنیادی میشود تا بر طبق آن عمل و رفتار نماییم و در عین حال خود را از دیگران متمایز سازیم.در بین تمام اجتماعات انسانی تاکید بر برخی مؤلفههای هویتساز و استفاده از آنها برای تمایز خود با دیگران رواج فراوانی دارد. این مساله در عین مزایا و فواید آن، بعضا باعث شکلگیری شکافهای زیانباری در بین مردم میشود. این شکافها چه در سطح خرد و چه در سطح کلان کشوری و بین المللی خسارات جبران ناپذیری به بارآورده میآورد که از حوصلهی بحث حاضر خارج است.
نوشتهی پیشرو به بررسی آثار تمایزسازی خود بر حسب مؤلفههای مختلف هویتی در سطح منطقهی پاوه و اطراف میپردازد و در انتها راهکارهایی را برای به حداقل رساندن این مسأله ارائه میدهد.
همانطور که ذکر شد خود متمایزسازی آثار مفید بسیاری دارد. از اهم فوایدش شکلگیری اتحاد و انسجام در بین جمعی خاص است که خود را حول یک ما تعریف میکنند. برحسب مؤلفههای زبان (گویش)، جغرافیا و برخی ویژگیهای فرهنگی، هویتهای جمعی مختلفی در سطح منطقه ما شکل گرفتهاند که بعضا اتحاد و انسجامهای مفیدی را نیز در پیداشتهاند. این اتحاد و انسجامها هم گاهأ منتج به پیشرفت و توسعه گروه مورد نظر در زمینههای مختلفی شدهاند که به خودی خود ستودنی است.
اما زمانی که این تمایزسازیها باعث ایجاد شکافهای متعددی در وجوه شخصی و جمعی زندگی فرد شوند، زیانها سربرمیآورند. در ادامه به پارهایی موارد که در سطح منطقه ما نمود بارزی دارند اشاره میشود:
♦ همه ما به خوبی در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد فعال شدن هرچه بیشتر این شکافها میشویم. شکافهایی که باعث میشوند افراد در انتخابشان به نوعی عمل کنند که صفت عشیرهگری، طایفهگری و … به خود بگیرد و در نهایت نتیجه صندوق آراء حاکی از اتحاد و همدلی مردم نباشد.
♦ این تمایز یابیها باعث شده در تعاملات اجتماعیمان از جمله دوستیابی، کسبوکار، ازدواج و … کمتر به سرمایههای اجتماعی و فرهنگی فرد توجه کنیم و تنها ابعاد اکتسابی هویت افراد را مورد توجه قرار دهیم.
♦ متمایز کردن خود از دیگران براساس مؤلفههای هویتی ذکر شده، نوعی تعصب بدور از واقیعت و جمود فکری بر پایه تعریف دیگران بر اساس خصلتهای خاصی را شکل داده، که در تمام زندگی روزهمره اکثریت ما نمود بارز مییابد. در کلکلها و بحثهای بی فایده و بی اساس شاهد برتری دادن خود بر دیگری هستیم که با پرخشاگری، کشمکش و بعضا کینهتوزیهایی بین خانوادهها همراه است.
♦ نه تنها در زندگی عادی و روزمره شاهد تاثیر شکافها هستیم، در مناسبتهای مختلف رسمی و غیر رسمی و نیز در ادارات مختلف و رفتار بین ارباب رجوع و مسئولین، این شکافها رفتارهای سوءگیرانه و حاکی از تعصب را در بین افراد شکل دادهاست.
♦ این تمایزسازیها و شکاف ناشی از آنها ضربه مهلکشان را زمانی میزنند که عدم انسجام و همبستگی در سطح شهر و منطقه را در زمینههای مختلف به بارمیآورند.
اگر هویتهای خرد و کوچک در عین حفاظت از خود نتوانند در یک هویت کلی و واحد حل شوند و خود را حول یک مای بزرگتر تعریف کنند، قطعا آیندهایی جز رکود و عدم توسعه در بر نخواهد داشت چرا که هیچ توسعهای بدون وجود مردمی واحد و منسجم که پشتیبان روند توسعه باشد شکل نمیگیرد.
با توجه به مسائل ذکر شده باید به دنبال راهکارهایی بود که این زیانها را به حداقل ممکن برسانیم و در پی ساختن هویتی یکپارچه و مشترک برای تمام مردم سطح منطقه باشیم. توجه و اهتمام به نکاتی ریز در زندگی روزمرهمان میتواند در برونرفت از وضعیت موجود کارساز باشد.
♦ اگر بپذیریم همهی ما به یک هویت جمعی بزرگتر تعلق داریم و احساس تعلق خاطر مشترک و تعهد به این جمع را در خود تقویت کنیم و زین پس از بحث و جدلهای حاکی از تفرقه و اختلاف بپرهیزیم، به حق دین خود را به آینده فرزندانمان ادا کردهایم.
♦ تکلیف اصلی بر گردن پدران و مادران جوان منطقه است، اگر به کودکانمان بیاموزیم که بر مبنای کرامت انسانی به آحاد افراد جامعه احترام بگذارند و هیچ مؤلفهایی را دستمایه کهتری دیگری قرار ندهند قدمی بس بزرگ برداشتهایم.
♦ مدارس، کلاسهای زبان، باشگها و سالنهای ورزشی هریک میتوانند مکانی باشند برای ترویج تساهل و مدارا در بین نوجوانانمان. کافی است معلمی معتقد به هویت مشترک داشته باشیم تا دهها و صدها فرزندمان در آینده خود را براساس مبانی هویتی ذکر شده از دیگران متمایز نکنند.
♦ اگر اعتقادات راجع به آینده و سرنوشت مشترک را در خود تقویت کنیم، قطعا به یک میزان هزینههای لازم برای تداوم حیات این اجتماع را خواهیم پرداخت.
انسجام و یک پارچگی زمانی شکل میگیرد که با الهام از “کریستین دریک” شهر خود را یک کل تعریف کنیم و تکتک ما به عنوان واحدهای متنوع و منفک در عین حفظ تفاوتهایمان با دیگران، در یک جهت عمل نماییم.
توجه داشته باشیم ما اقلیتی هستیم که در سطح کلان پایههای ملتی بزرگتر را تشکیل میدهیم. زنگ خطر اینجاست اگر در سطح خردی چون شهرستان و روستا به دامن زدن اختلافات بپردازیم، در سطوح کلان ملی قادر به ساختن ملتی قوی و پیشتاز در زمینههای مختلف نخواهیم بود. خود را حول هر مای ملیایی تعریف کنیم نیازمند کاستن و در نهایت ریشهکن کردن اختلافات منطقهایی مبنی بر زبان(گویش) و جغرافیا هستیم تا یک مای ملی تشکیل دهیم که پشتیبان توسعه کل مملکت و آیندهساز فرزندانمان باشد.
مریم محمودی، کارشناس ارشد علوم سیاسی
با سلام
ضمن تشکر از سرکار خانم محمودی، امیدوارم همچنان به نوشتن مطالب علمی و پربار شان ادامه دهند و به وزین تر شدن رسانه های منطقه کمک نمایند
سلام و خسته نباشی خدمت شما
من اعتقاد دارم که مطلب شما از فیلتر های جامعه ادر مورد بحث داوری عبور نمی کند خانم محمودی شما به عنوان یک کارشناس ارشد علوم سیاسی زمانی مطلبی رو به واقعیت های جامعه تعمیم داده می شود که ذکر منابع در ان بیان شود و چرا شما از ذکر منابع خوداری کردید نمی دونم چرا … چون مطالب شما بعضی کلمات یا جملات در ان به کار گرفته شده که من بعید میدانم بدون منبع باشند و من از شما سرکار خانم خواهشمندم یا تالیف کننده باشیم یا نویسنده یا جمع اوری کننده یا ترجمه
و من در جای خود به خاطر اینکه شما پایان نامه ارائه دادید و میدانم که بحث بدون ذکر منابع نمره ای از طرف اساتید به شما داده نمی شود چون هم داور نشسته است و هم استاد راهنما و هم مخاطب……
و در اخر به احترام مطلب شما سکوت میکنم و خواستارم در بیان مطالب دیگر خود یک تجدید نظر فرماید و ارزوی موفقیت برای شما و ان شا… تحصیلات خود را در کارشناسی ارشد خلاصه نکنید و شما رو بر روی کرسی دکترا ببینیم…
سرکار خانم یا جناب آقای ذره بین
ضمن تشکر از توجه و نقد شما
قطعا مطالب علمی نیاز به رفرنس درون متن و برون متن داره و بنده هم با این مساله کاملا آشنا هستم. منتها در یادداشتهای اینچنین که نویسنده فقط یافته ها و دانش پایه ایی خودش رو با مسائل پیرامونش تطبیق میده از نظر بنده نیازی به رفرنس نداره چون نویسنده سواد پیشینی در زمینه مورد نظر داره و از اون سواد استفاده می کنه.
از آرزوی پایانی شما هم قلبا سپاسگذارم.
درود خانم محمودی
به موارد جالب وکلیدی اشاره نمودید
زمانی که یک مدیر بنا به در خواست عده ای مزاحم در کلاس درس گوش می کند ومعلم را به داشتن لهجه و عدم مقبولیت و استیضلاح در دفتر مدرسه بخاطر داشتن لهجه و گویش دعوت و مورد باز خواست قرار می دهد چه انتظاری هست که عموم فراتر از این کار را انجام ندهند و حرکت های که در تلگرام شده مستاق همین مورد و اتشی زیر خاکستر ور درون بعضی افراد می باشد. و جامعه شهرستان از مدیریت این شخص تاوان می دهند وکسی نیست چرایی ان را باز خواست کند واین نشان می دهد مدیریت با حرف حق نیست و مردم اطراف ه نوز با رفتار تعدادی مدیر در سطح شهرکنار نیامده اند که انتخابات این ماهبیان گر واقعیت می باشد واز طرفی شهری که متواند خود شهر دارش را انتخاب کند این نتیجه برون داد شورای شهرش می باشد که در درون خود جالش هایی را دارند
یادداشتی زیبا و جالبی را نوشتید
امیدوارم حامعه ما به مرحله ای برسد که لزومی برای نوشتن و بحث کردن در مورد موضوعاتی اینچنین نباشد. چرا که گویش و زادگاه از صفات اکتسابی نبوده و نه مایه فخر است و نه مایه سرافکندی آنچه انسانها را متمایز میکند صفات اکتسابی و رفتار اوست
درود بر شما سر کار خانم محمودی براستی اشاره خوبی به بزرگترین معضل حال حاضر جامعه کرده ای هویت فرد وتعمیم ان به جامعه یکی از چالشیترین مباحث کنونی است که شما بزرگوار به زیبایی هر چه تمامتر به ان پرداخته وبه ارائه راهکار های لازم هم پرداخته ای به نظربنده این مقاله در این برهه از زمان بینظیر است دستمریزاد
از توجه شما بسیار سپاسگذارم جناب شمس گرامی
خانم محمودی شما باید از ریشه این معضلو از بین ببرید ک همان متعصب بودن و خود را بالاتر دونستن اصیلان///// میباشد. شکر خدا بین مردم در بخشها و دهستانهای پاوه مردم متحد و یکدل و خونگرم هستن.
سرکار خانم یا آقای …..
ضمن سپاس از توجه شما
این معضل رو بنده نباید ریشه کن کنم، همه با هم باید برای “ساختن ملتی قوی” از هیچ تلاشی فروگزار نکنیم.