پ 09 فروردین 1403 ساعت 15:27

نیمی از جامعه و یک انتخاب/ یسری مرادی

نیمی از جامعه و یک انتخاب/ یسری مرادی

پایگاه خبری، تحلیلی سلام پاوه: مهمترین عامل تداوم حیات بشری و پایداری نظام سیاسی_اجتماعی، مشارکت اعضای آن نظام است. از مهم ترین پیش شرط های رسیدن به توسعه،استفاده از تمام امکانات و منابع موجود، از جمله نیروی انسانی است که زنان را هم به عنوان نیمی از جامعه نباید نادیده گرفت.زنان به عنوان یک نیروی […]

پایگاه خبری، تحلیلی سلام پاوه: مهمترین عامل تداوم حیات بشری و پایداری نظام سیاسی_اجتماعی، مشارکت اعضای آن نظام است.

یسری مرادیاز مهم ترین پیش شرط های رسیدن به توسعه،استفاده از تمام امکانات و منابع موجود، از جمله نیروی انسانی است که زنان را هم به عنوان نیمی از جامعه نباید نادیده گرفت.زنان به عنوان یک نیروی اجتماعی قوی هم درنقشی که در خانواده دارند و هم در مسئولیت های اجتماعی شان عنصر مهم در رسیدن به توسعه متوازن و پایدارند.

از انجا که مشارکت سیاسی و اجتماعی ،فرایندی مبتنی بر حضور آگاهانه و فعال است، و به عنوان عضو جامعه و نظام در صحنه های سیاسی و اجتماعی و ایفای نقش های اجتماعی محوله است،آگاهی بخشی به عنوان بخش عمده ای از مشارکت منجمله مشارکت زنان مورد توجه قرار میگیرد.

مشارکت سیاسی زنان گرچه تابع نظام عمومی  مشارکت سیاسی جامعه است، اما در عین حال متاثر از مجموعه عوامل و امکانات خاص فرهنگی، اجتماعی،اقتصادی و سیاسی است.

مشارکت سیاسی زنان را میتوان در دو سطح توده و نخبه طبقه بندی کرد.

مشارکت در سطح توده ها مانند شرکت در انتخابات، شرکت در گروه ها و انجمن های سیاسی، محیط زیستی و خدمات انسان دوستانه دید.

مشارکت در سطح نخبگان هم عموما به زنان دارای تحصیلات عالیه ،آگاه ،متخصص و با علاقه و تعهد اجتماعی است. مانند نمایندگی مجلس، شرکت در قوه مجریه به ویژه وزارت خانه ها و همچنین حظور در احزاب در سطح نمایندگان حزبی.

با نزدیک تر شدن به روزهای انتخابات تب انتخاب کاندیداها گرم تر شده، وضعیت به وجود آمده بعد از رد صلاحیت ها، رسالت انتخاب اصلح را سنگین تر از پیش کرده است.وجود چهرهای نا آشنا و نبود چارچوب حزبی فعال در ایران در کنار رد صلاحیت ها بحث انتخابات را پیچیده کرده است.

به قول اندره هیود انتخابات خیابانی دو طرفه است که به حکومت و مردم، نخبگان و توده ها فرصت میدهد تا بر هم نفوذ بگذارند.انتخابات روشن ترین فرصت رسمی کشور است تا مردم بر فرایند سیاسی اثرگذار باشند.

با توجه به این تعریف، بهترین فرصت طرح مطالبات از سوی مردم و گروه های اجتماعی است تا در نهایت کسانی را انتخاب کنند که نزدیک ترین دیدگاه را نسبت به آنان دارند.

زنان هم به عنوان نیمی از جامعه خارج از این معقوله نیستند،زنان در انتخابات حق مساوی با مردان برای انتخاب کردن دارند هر چند در جوامع مرد سالار این حق گاهی تحت تاثیر فضا ماهیتش متحول شده و رای زنان در ادامه رای مردان خانواده است.اما مسئله مهم تر در بعد انتخاب شدن است که در جوامع مردسالار این حق توسط قانون،مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تهدید میشود و در عمل فرصت های برابر برای انتخاب شدن از میان میرود.

_مشارکت سیاسی زنان در ایران:

پیشینه واکنش به وضعیت سنتی زنان در ایران به اواخر قرن 19 و جنبش مشروطه باز میگردد.در این جنبش به لزوم دخالت زنان در امور اجتماعی تاکید شد. مشروطه درسال 1285 (ش) به ثمر رسید و مردم حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را برای نمایندگی مجلس یافتند. به رغم فداکاری زنان در روند مشروطه در نظام نامه انتخابات شاهد قوانین مردسالار و تضییع حقوق زنان بودیم.

دوران پهلوی اول که عصر رویارویی آشکار سنت و تجدد بودیم در مسئله حقوق زن در زمینه قانونگذاری همان راهی را ادامه دادند که در دوره قاجار پیش گرفته بودند.

دوره دوم پهلوی با اعطای حق رای به زنان و رشد و توسعه آموزش بانوان و تصویب قانون حمایت از خانواده، زنان ایرانی به سطحی از دانش اجتماعی دست یافتند که قادر بودند در مجالس و مجامع داخلی و بین المللی حضور یابند.

اما فقط زنانی به مجلس راه یافتند که بی چون و چرا مطیع شاه بودند. بنابراین طرح نمایندگی زنان بیشتر یک فریب تاریخی بود.

با وقوع انقلاب اسلامی و سهم عمده ای که زنان در پیروزی این انقلاب داشتند، خواهان مشارکت برابر با مردان بودند.

شاید بحث جنگ تحمیلی بر روند رو به رشد این خواسته اثر گذار بود اما در مجالس پنجم و ششم و روی کار آمدن دولت اصلاحات با گفتمان توسعه سیاسی،نقش زنان در مجلس اندکی پر رنگ تر شد و این دو مجلس بیشترین نماینده زن در ادوار مجلس را داشته است، هرچند این تعداد ده درصد مجلس را هم نمایندگی نمیکرد(14 نفر بیشترین تعداد )

این دوره زنان با شور و آگاهی بیشتری به انتخابات چشم دوختند، کمپین مشارکت در نامزدی انتخابات به راه افتاد و در پی کسب 30 درصد کرسی های مجلس است، اما هرچند مشارکت در ثبت نام این دوره رشد داشت اما حتی در ثبت نام  به 30 درصد نزدیک هم نشد و اماری نزدیک به 12 درصد ثبت نام زنان به نسبت مردان بود. ضربه بعدی رد صلاحیت گسترده زنان کاندید مجلس دهم بود، هر چند زنان همچنان امیدوار به بالاترین تعداد نماینده در مجلس دهم هستند.

بحث مشارکت زنان در انتخابات ناشی از یک سری عوامل فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و اقتصادی است.

این عوامل را اگر بخواهیم در محیط جامعه مد نظر مان یعنی اورامانات بررسی کنیم به چند شاخص اصلی میرسیم.

جامعه اورامانات مانند بسیاری از نقاط ایران هنوز نگاهی مردسالارانه دارند. هر چند معتقدم بخش اعظم این نگاه ناشی از نگاه کلی جامعه است. به عنوان مثال رسانه ها که از آنها به عنوان رکن چهارم دمکراسی نام میبرند نگاهی مرد سالارانه در جامعه تبلیغ و تزریق میکنند. یک تحقیق دانشگاهی در مورد نقش زنان در تبلیغات تلوزیونی نتایج جالب و قابل تاملی دارد. 10 درصد تبلیغات تلوزیونی زنان نقش اول را دارند و جالب اینکه 90 درصد همین هم به نقش مادر و زن خانه دار میپردازد. یعنی سوق دادن نگاه جامعه به وظایف زن در خانه و خانواده. در حالی که مردان مدیر، مهندس، پزشک و… بودند. پس تکلیف رسانه مشخص شد.

مبحث مهم دیگر مدارس اند. کتاب های درسی ما هم از قاعده کلی مردسالاری جامعه جدا نیستند.

نمیخواهم زیاد وارد این مباحث شوم اما نکته دیگر حائز اهمیت توان بالاتر اقتصادی مردان نسبت به زنان در جوامع مرد سالار است، اولا شرایط کاری برابر وجود ندارد، ثانیا درامد ها برای زن و مرد یکسان نیست، بحث ارث زنان که نصف مردان است و در کل نگاه جامعه که مرد را مالک و تصمیم گیر اصلی مالی خانواده می دانند زنان را از تصمیم گیری به سمت کاندید شدن دور نگاه میدارد.

جای آن نیست که به باز کردن بیش تر این موضوع بپردازم پس این عوامل نگاه جامعه را به صورت کلی مردسالار کرده است. و اورامانات از این قاعده مستثنا نیست.

اما بحث اصلی ما نه نامزد شدن که مشارکت توده هاست، چرا که در انتخابات این دوره اورامانات یک نامزد زن داشتیم که تائید صلاحیت نشد پس بحث مان را بر مشارکت در رای دادن می کشانیم.

زنان به عنوان حداقل نیمی از جمعیت رای دهنده( که برخی امارها نشان از مشارکت 60 درصدی زنان دارد) باید انتخابات را بهترین فرصت برای احقاق حق خود بدانند. جایی که هر رای و تصمیم آنها میتواند بر روند قانونگذاری یا تغییر قوانین اثرگذار باشد. نیاز امروزه ما انتخاب نمایندگانی است که نگاهی فرا جنسیتی به مقوله زنان داشته باشند، نگاهی انسانی. ما به عنوان زنان این جامعه باید در این انتخابات مطالبه محور عمل کنیم.نگاه نامزدها را به سمت مسئله زنان سوق دهیم و نظراتشان را در مباحث زنان و حقوق آنها در قانون جویا شویم. نماینده ای که موضع اش در مورد قانون جنجالی حمایت از خانواده مشخص نباشد،نماینده ای به فرصت های برابر تحصیلی و شغلی برای همه ی جامعه از زن و مرد معتقد نباشد، نماینده ای که خود را از داشتن مشاور امور زنان بی نیاز بداند، نماینده ای که ایجاد ngo  ها و سازمان های مردم نهاد را در برنامه هایش نگنجاند، نماینده ای که به تغییر رویکرد صدا و سیما و کتابهای درسی معترض نباشد، نماینده ای کارا برای تغییر وضعیت زنان نخواهد بود. فارغ از جنسیت اش مرد یا زن.

زنان اورامانات این دوره نگاهی مطالبه محور برای انتخاب نماینده ای دارند که چهار سال میتواند گامی مسیر رو به رشد برابری زن و مرد در قانون و جامعه را به پیش ببرد.

من معتقدم همانگونه که توسعه سیاسی ما یک روند رو به رشد است مسئله زنان هم همین صورت است. زنان امروز با زن ده سال پیش تفاوت دارد حتی اگر تفاوتش تنها در نوع نگاهش باشد، همین گام های کوتاه میتواند ما را به سمت جامعه ای انسان سالار و شایسته سالار فارغ از نگاه جنسیتی سوق دهد.

اعتقاد من بر این است که قشر تحصیل کرده جامعه باید خلا بین نخبه_ توده را در جامعه پر کرده و پل ارتباط بین این دو باشد در جامعه ای که احزاب کارآمد وجود ندارند و جامعه مدنی شکل نگرفته، من به دنبال این پل ارتباطی هستم تا زنان نخبه و تحصیل کرده ما بتوانند بر توده جامعه اثر گذار باشند. آگاهی بخشی رسالت اصلی ما به عنوان بخش تحصیلکرده و الیت جامعه است تا مفاهیم و مطالبات را به زبانی ساده برای توده تعریف کنیم و این آگاه شدن از حق انسانی بزرگترین پیروزی است.

نویسنده : یسری مرادی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی

7 پاسخ برای “نیمی از جامعه و یک انتخاب/ یسری مرادی

  • دختر اورامان در تاریخ بهمن 30, 1394 گفت:

    قبل از هرچیز از دغدعه مند بودن نگارنده سپاسگذارم.
    اما از نظر من دیدی بیرونی داشتن به قضایا صحیح نیست. جناب احسان دید خوبی به قضیه داشتند. دغدغه چند درصد از زنان ما آگاهی و مشارکت سیاسی است؟ چند درصد از زنان ما حاضرند فیلم های جم را با خواندن یک جلد رمان، نمی گویم یک کتاب فلفسی، معاوضه کنند؟ برای زنان ما طلا و لباس های زرق و برق دار و ازدواج مهم است یا آگاهی و دانش و جایگاه اجتماعی؟ الا ماشاالله از این مثال ها فراوانند.
    من زنان بسیاری را می شناسیم که تنها معیارشان برای تعیین جایگاه یکی از هم جنس هایشان زیبایی یا طلاهایش یا موقعیت شوهرش است.
    دغدغه ی من تغییر این نوع تفکرات است نه افزایش آگاهی و مشارکت سیاسی و به عنوان یک زن هرگز به دنبال مشارکت سیاسی نبوده و نیستم. اما از اینکه در جمع های خانوادگی مان یک زن نیست از تازه های نشر به جای تازه های مغازه های پارچه فروشی پاوه صحبت کند، از اینکه یک زن نیست بتواند برای فرزند چهار ساله اش خدا را خوب تشریح کند. از اینکه زنی را نمی شناسم که حفاظت از محیط زیست را به فرزندش بیاموزد. یا زنی را نمی شناسم که با دختر چهارده ساله اش به دوچرخه سواری برود و یا زنی را ندیده ام که بازی با کودکش را به تماشای فیلم ترجیح دهد و …. افسوسها می خورم.

  • هاووڵاتی در تاریخ بهمن 25, 1394 گفت:

    نەنوسین زۆر جار باشترە لە نوسین و جار وباریش دەبێ خۆمان نەدەی لە قەرەی بابەتانێکا کە لە ئاستی ئێمەدا نییەن. بریا ئەمە وتارەتان هەر نەنوسیبایا،

  • احسان خلیلی در تاریخ بهمن 25, 1394 گفت:

    مسائل فراوانی رو مورد اشاره قرار داده اید که هر کدام به طور مشخص درصدی از این مشکل و معضل را تشکیل میدهند . ولی یک سوال برای من همیشه بی جواب مانده است. علل معلومند و طبیعتا زمانی که علت معضل معلوم باشد درمان و راه حل هم قابل شناسایی هستند. منتها اینکه چرا ما نمیتوانیم به این معم برسیم جای سوال دارد. به عقیده من دلیل اصلی اینست که این موضوعات دغدغه یومیه هیچکس نیستند. هیچکس حاضر نیست تا سهم خود از بهای واقعی این راه حل را بپردازد. ما ملتی هستیم که احمد شاملو درد ما را هر چند به طعنه اما دقیق بیان کرده است:((غم نان اگر بگذارد)).البته جدیدا غم سریال جم و وای فای هم به آن اضافه شده. خانم مرادی تحول در یک جامعه سنتی به مدرنیته باید از افکار مردمش شروع شود ما راه را اشتباه رفته ایم در ظاهر و پوشش و نحوه زندگی و … ما متجدد هستیم اما افکار ما سنتی مانده و دقیقا به همین خاطر نگاه به زنان هنوز سنتی است. نمیتوان تمام ایراد را به گردن یک علت انداخت اما تا زمانی که روشنفکری جوانان ما چه دختر و چه پسر تا قبل ازازدواج باشد وبعد از آن رجعت دوباره به زندگی معمولی و متاسفانه بدون کتاب صورت بگیرد نمیتوان انتظار داشت که تحولی چشمگیر ببینیم. از شما میپرسم به عنوان یک خانم و نیز یک فرد تحصیلکرده و صاحب اندیشه، آیا دغدغه دختران ما امروز برابری جنسیتی و حق فعالیت سیاسی برابر است؟ فکر میکنید آیا هیچ کدام از بانوان شهر ما پس از شنیدن خبر حضور 8 زن در کابینه دولت امارات یک ساعت به فکر فرو رفتند که چرا آنها نمیتوانند مثل زنان اماراتی باشند؟آیا برای هیچکدام مهم است که احزاب سیاسی اروپای شرقی به دنبال جذب حداکثری خانم های نخبه هستند و مصادیر امور را به زنان میسپارند و از خود میپرسند چرا ما یک حزب سیاسی با نگاه برابر در عمل نداریم؟ سرکار خانم مرادی تحول در فکر شروع میشود نه در مجلس و کارزار سیاسی و اجتماعی مجازی. تا زمانی که بانوان ما سطح فکر و خواست خود را بالا نبرند هر حرکتی در این زمینه عقیم میماند کما اینکه تا امروز مانده است

  • لیست نهایی کارگزاران در تاریخ بهمن 24, 1394 گفت:

    آخرین خبر از جزب کارگزاران:
    قرار است تا اواسط هفته لیست نهایی کارگزاران منتشر شود و در صورت موافقت دکتر محمودی، حکم دبیرکلی حزب کارگزاران در منطقه اورامانات برای ایشان صادر شود.

  • بهزاد حکیمی نیا در تاریخ بهمن 23, 1394 گفت:

    نگاه فمینسیتی به مشارکت وحضور زنان درست نیست. به نظر بنده یادداشت فوق رویکرد مناسبی را در موضوع زنان جامعه داشته است. چرا که در لایه‌های کهن فرهنگی ما زنان همواره جنس دوم بوده‌اند و با یک جهش سیاسی اتفاق دلخواه نخواهد افتاد. به نظر می‌رسد باید گام‌های کوچکی شروع شود و این گام‌ها بهتر از از خود زنان شروع شود و آنها به فرزندان خود بیاموزند که تفاوت‌ها اساساً قراردادی هستند و هویت تاریخی ما این تفاوت‌ها را آفریده‌اند. باید در سبک‌های جامعه‌پذیری تجدید نظر کرد. بخش مهم جامعه پذیری در خانه اتفاق می‌افتد، هرچند نمی‌توان نقش نهادهای کمکی از جمله مدارس و… نادیده گرفت. به هر حال نباید ناامید شد، چرا که حضور زنان حداقل در ده سال اخیر در حوزه‌های عمومی به واسطه تحصیلات آکادمیک، هم بهتر و هم باکیفیت‌تر شده است و نوید می دهم جایگاه زنان در ده سال آینده نیز بهتر از امروز خواهد بود و مسیر رو به رشدی در انتظار بانوان است .

  • جعفری در تاریخ بهمن 23, 1394 گفت:

    باتشکراز خانم مرادی به خاطر مقاله علمی و وزین شان که به بررسی موضوعی مهم و ضروری پرداخته است جا دارد از این خواهر محترم بپرسم کجای این نوشته جای تاسف داشت ؟

  • یک زن در تاریخ بهمن 22, 1394 گفت:

    با سلام
    آنچه از ماست بر ماست. واقعا متاسفم برای این خواهر و امثال اینها. نمی دانم چرا کمی فکر نمی کنید تو به عنوان یک زن که افتخارت این است که نیمی از جامعه هستی چرا در دولت تدبیر و امید هم یک وزیر ندارید چرا کاندید می شوید تأیید صلاحیت نمی شوید چرا به شما توجه اصولی نمی شود کدامیک از مدیران شهرت در رده نه خیلی بالا زن هستند در کدام تصمیمات کلان شهری یا روستایی تو از تو استفاده کرده اند بیا ما زنا بیش از این نگذاریم کلاه بر سرمان برود هر چند به نظر بنده این خودمان هستیم که کلاه می دوزیم و خودمان هم آن را بر چشمان خود می گذاریم و مثل دور از روی شما کبک نمی خواهیم حقیقت را ببینیم و مردها قاه قاه به ما می خندند و ما را احمق تصور می کنند براستی آنچه بر ماست از ماست

پاسخ دادن به جعفری لغو پاسخ