ج 10 فروردین 1403 ساعت 02:12

گفتگویی صمیمانه با(داد طوبی حسینی) جراح محلی (شکسته بند)شهر پاوه

گفتگویی صمیمانه با(داد طوبی حسینی) جراح محلی (شکسته بند)شهر پاوه

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : هنوز هم دستهای زحمتکش و زمختش را به خاطر می آورم. چقدر دوستش داشتم. تقریبا هر روز به دیدنش می رفتم، زیرا بیشتر وقت ها مهمان داشتند، آنهم نه یک مهمان معمولی! مهمانانی که به امید رهایی از درد و شفا پیدا کردن به نزدش می آمدند. هنوز هم […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : هنوز هم دستهای زحمتکش و زمختش را به خاطر می آورم. چقدر دوستش داشتم. تقریبا هر روز به دیدنش می رفتم، زیرا بیشتر وقت ها مهمان داشتند، آنهم نه یک مهمان معمولی! مهمانانی که به امید رهایی از درد و شفا پیدا کردن به نزدش می آمدند. هنوز هم بوی چایی های همیشه حاضر و دم کرده منزلش، بوی خوب غذاهای سنتی، بوی خوب نان محلی تازه، بوی خوب بام گلی خانه اش روزهای زیبای کودکی ام را خوشبو کرده اند… حس کنجکاوی ام ناخودآگاه مرا به ملاقات های هر روزه بیمارانش می کشاند.

آخر پدر بزرگم یک جراح محلی(شکسته بند) بود. قدیمی ترهای منطقه خیلی خوب به یادش می آورند؛ دستهای معجزه گرش بی هیچ مربی و تعلیمی تقریبا همه بیماران و مراجعینش را شفا می داد. هیچ گاه خاطره مرگش از صفحات زندگی ام گم نمی شود، روزی که به خاطر سر زدن به بیمارش که یک پیرزن نابینا به اسم سلما بود به روستای هجیج رفت و دیگر برنگشت…

اما راستش را بخواهید این مطلب، داستان و خاطره زندگی پدربزرگم «حاج سید محمود جراح» نیست! داستان زنی است که به یاد و خاطره ی خوبی که همگان از او تعریف می کردند، تصمیم گرفتیم به دیدارش برویم. زنی که شاید زیباتر باشد اگر اسم «مادر مهربان پاوه» را برایش انتخاب کنیم. فکر می کنم با خاطراتی که از پدربزرگم تعریف کردم احتمالا بیشتر شما متوجه منظور من از مادر مهربان، شده باشید! کسی که از طبیبان و جراحان(شکسته بندهای) قدیمی دیارمان به یادگار مانده و همه او را به مهربانی و حاذق بودن در حرفه اش می شناسند.

این گفتگوی کوتاه و خودمانی، مختصری از زندگی خانم سیده طوبی حسینی است که پنجاه سال از عمر 82 ساله خود را صرف خدمت به مردم دیارمان کرده است.

اولین باری که با چهره مهربان و نورانی «داد طوبی» برخورد کردیم، در حال نماز خواندن بود. با اینکه با فلش های ممتد دوربینمان در هنگام نماز خواندن مواجه شد؛ با آرامش و وقار نمازش را به پایان برد.

خاتو طوبی

خاتو طوبی

چهره دلنشین و زیبایی داشت که از آرامش درونی اش حکایت می کرد… صفا و صمیمیت و برخورد مهربانانه «داد طوبی» هر لحظه بیش از پیش ما را به دوران طلایی مهر و محبت گذشتگان دیارمان رهنمون می کرد. اندکی بعد، نقاشی پدر گرامیشان را به ما نشان دادند.

خاتو طوبی

منزل «داد طوبی» و پسرانش نزدیک قبرستان «مرقد حاجی» است. چهار فرزند پسر و چهار فرزند دختر دارد و آنان را نعمت هایی الهی می داند که به او ارزانی شده اند. پسرش «کاک علی حاتمی»، که بازنشسته آموزش و پرورش می باشد؛ یکی از افراد خیر و مردم داری است که بدون هیچ چشمداشتی، به مردم شهر برای کفن و دفن امواتشان در «مرقد حاجی» و در هر زمانی که بتواند و حضور داشته باشد؛ کمک می کند. یکی دیگر از پسرانش(کاک امیر) که دست راست مادر در فعالیت هایش است، می گوید که مادرش «متولد 1312 است و بیشتر زمان زندگی اش را صرف کمک به مردم کرده است. جالب است که پنجاه سال خدمت بی وقفه و بدون هیچ چشمداشتی، مادرمان را نه تنها خسته و ناراحت نکرده؛ بلکه هر روز مشتاق تر از روز پیش برای یاری رساندن به مردم از خواب بر می خیزد…»

خاتو طوبی

«داد طوبی» خاطره اولین باری که یک فعالیت شکسته بندی داشته است را اینگونه برایمان تعریف می کرد؛ «یک روز در حالیکه نان می پختم، پسرم علی به نزدم آمد و گفت؛ مادر جان بیا این گربه بیچاره را نگاه کن که چه بلایی به سرش آمده است. وقتی گربه را دیدم؛ متوجه شدم که یکی از پاهایش شکسته است. پارچه ای به سر گربه کشیدم و با توجه به شنیده هایم از قدیمی ترها و طبیبان محلی، تخم مرغی را شکستم و با یک پارچه به پایش بستم. خلاصه بعد از مراقبت دو هفته ای و عوض کردن دوبار پانسمان پای گربه با تخم مرغ، یک روز دیدم که دیگر پایش خوب شده و از آنجا رفته است. شاید این فعالیت اولین شروع من برای شکسته بندی دست و پاهای شکسته بود. به توانایی خودم برای این کار پی بردم و به دیگران هم گفتم اگر دست و پا شکسته ای را می شناسید، به من معرفی کنید و خدارا هزاران مرتبه شکر می کنم که تا به حال کسی ناامید و بدون شفا ازخانه من بیرون نرفته است.

خاتو طوبی

البته کار درمان افرادی را که احساس کنم از عهده درمانشان بر نمی آیم بدون رودربایستی به بیمار می گویم که نمی توانم و نیاز به پلاتین، عمل جراحی و … است. این را هم بگویم که حرفه ای شدنم در کارم را مدیون کسانی چون مامو محمود خانگایی(حاج سید محمود فخری) و لالو صاله نوریاوی(صالح فتاحی) می دانم. بارها برای کمک به نزدشان رفته ام. این را هم بگویم که واقعا شغل و حرفه ای هم که در پیش گرفته ام، روز و شب نمی شناسد. گاهی نصفه های شب، گاهی 2 یا سه بعد از نیمه شب هم مراجعه کننده به منزلمان آمده و کارش را راه انداخته ایم.

هنوز صحبت هایمان با «داد طوبی» به نیمه نرسیده دو نفر بیمار به نزدش آمدند. البته عکس رادیولوژی نیز همراهشان داشتند. بعد از نگاه کردن به عکس های رادیولوژی با ذره بین مخصوصش اینبار دست های شفابخشش به آهستگی و با تبحر مشغول به کار شدند! ابتدا پای یک دختر جوان را جا انداخت و با تخم مرغ محلی بست.

خاتو طوبی

سپس شکستگی پای یک پسر نوجوان را به کمک پسرش «کاک امیر» جا انداخت و باز هم مانند دختر جوان، پای او را نیز با تخم مرغ بست… «داد طوبی» در حالیکه به بیماران رسیدگی می کرد، احوال دست خوب شده«کاک فرهاد صالحی» را نیز جویا شد. گویا حدود ده سال پیش مدیریت سایت سلام پاوه نیز از بیماران قبلی داد طوبی بوده اند… اما جالب تر از همه این ماجراها و طبابت های قدیمی و محلی، داستان تعریف کردن خواب ایشان مرا متعجب کرد.

خاتو طوبی

خوابی که به قول خودشان راه درمان نازایی کسی را به ایشان الهام کرده بود. ظاهرا «داد طوبی» خیلی خوب با داروهای سنتی و محلی آشنایی دارند و بر اساس همین آشنایی، توانسته اند به درمان نازایی حدود 12 نفر اقدام کنند. همچنین مریضی نوزادان را(به قول ایشان آزار بچه ها که ویژگی های آن همان اسهال و استفراغ و تب است) هم درمان کرده اند.

از «داد طوبی» سراغ درمان شکستگی های حیوانات را گرفتیم. ایشان پاسخ دادند که پای آهو(که ل)، پای کبک محلی(ژرژ)، پای عقاب (هه لوی کوهی) را هم شکسته بندی کرده اند. البته پای آهو یا همان که ل را خبرنگاران همین سایت سلام پاوه، رسانه ای کرده بودند و از طرف انجمن سبز چیای مریوان هم لوح تقدیری به ایشان به خاطر این کار اهدا شده بود.

کل وحشی

خاتو طوبی

کار زیبای دیگری که «داد طوبی» انجام داده بودند و تحسین ما را برانگیخت، کارخیرخواهانه ی دیگری از ایشان بود . آنهم آوردن یکی از صندوق های انجمن التیام(حمایت از بیماران سرطانی) به منزلشان بود. اگر شخصی به اصرار قصد داشت برای درمانش مبلغی پول پرداخت کند به آن شخص پیشنهاد انداختن پول در صندوق انجمن التیام را می داد.

خاتو طوبی

همه کلام «داد طوبی» در یک جمله خلاصه می شد. آن جمله زیبا را به لهجه و کلام شیرین ایشان بازگو می کنم؛ «حۆرمەتو خەڵکی گێرە تا حۆرمەتت گێران». (به مردم احترام بگذار تا به تو احترام بگذارند.). نوع حرف زدن و عمل و برخورد ایشان هم با احترام و مهربانی بود؛ چه با کسانی که برای دیدن و گفتگویی خودمانی به نزدشان رفته بودیم و چه با آن سه نفر بیمار مراجعه کننده و همراهانشان.

لحظه ای که خواستم از ایشان خداحافظی کنم، ناخودآگاه دستشان را بوسیدم. نمی دانم به احترام حرمت هایی بود که ایشان برای مردم سرزمینم قائل بودند یا به حرمت دست هایی که مرا به یاد خاطره های کودکی ام می انداخت یا شاید هردوی آنها. درهرصورت آن چهره زیبا و معصوم و آن لچک زیبای سبزش و آن شال سفیدی که به سر داشت را هیچ گاه از خاطر نخواهم برد. مردمان قدرشناس سرزمینم نیز «مادر مهربان دیارشان» را از یاد نخواهند برد…

کوثر فخری خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه

شنبه سوم بهمن ماه 1394

عکس طیفور حاتمی

خاتو طوبی

خاتو طوبی

خاتو طوبی

خاتو طوبی 18

خاتو طوبی

خاتو طوبی 2

خاتو طوبی 4

خاتو طوبی 1

خاتو طوبی

خاتو طوبی

خاتو طوبی 14

خاتو طوبی 13

خاتو طوبی

خاتو طوبی

32 پاسخ برای “گفتگویی صمیمانه با(داد طوبی حسینی) جراح محلی (شکسته بند)شهر پاوه

  • ناشناس در تاریخ آبان 9, 1398 گفت:

    ایا کسی کرمانشاه شکسته بند سراغ نداره

  • مهدی در تاریخ فروردین 8, 1395 گفت:

    با سلام باتشکر از گزارشتون براتون امکان داره بگید چطور میشه با این خانم ارتباط برقرار کرد ادرس یا شماره تلفن ایشون رو میشه بدید .برای ویزیت شدن بیمار باید چه کار کنیم خیلی ممنون میشم

  • وفا فرهادی در تاریخ بهمن 12, 1394 گفت:

    با سلام خدمت همه دوستان گرامی گویا مطلب مال چند وقت پیشه ولی من تازه امشب دیدم ضمن تشکر از شما بابت این گزارش خدمت خانواده آقای حاتمی ارادت و ادب خود را معروض می دارم و از خدای متعال برای داد طوبی طول عمر با عزت و سلامتی خواهانم و نیز باید بگویم که دستان جادویی داد طوبی، شفابخش پای از جا درفته ی بنده نیز بوده اندو از خدا می خواهم که به حق سالم کردن آن همه شکستگی، هرگز دلش نشکند. اگر داد طوبی خودش هیچ کار دیگری جز پرورش فرزندانی چون کاک علی شیرین کلام و کاک امیر دلسوز نکرده بود نیز الگوی شیرزنی ازتبار اصالت و دیانت بودندکه ای کاش خواهران جوانمان با الگوپذیری از چنین کسانی قله های عزت را تسخیر کنند.

  • احمد در تاریخ بهمن 12, 1394 گفت:

    سلام براین مادر فدا کار ومهربان ایا بهتر نبود این مادر مهربان در زمان جوانی در بیمارستان استخدام می شد که هم خدمتی به مردم می کرد و هم برای خود درآمدی می داشت و امروز بصورت بازنشسته با خیال راحت تر به مردم خدمت می کرد و در صورت عدم توانایی کار ،حقوق بازنشستگی دریافت می کرد /

  • محسن ولدبیگی در تاریخ بهمن 12, 1394 گفت:

    منیش به نوره ی خوم ده ستی داده توبی ماچ ده که م و له خوای په روه ر دگار داوا ده که م دور له که ساسی و زه بونی عومری پر خه یر و به ره که ت به سه ر خوی مال و مندالیدا بر ژینی

  • فریدون در تاریخ بهمن 5, 1394 گفت:

    بنده نیز به نوبه خودم از زحمات بیدریغ وبی منت ایشان کمال تشکر وقدر دانی را دارم من بارها فرزندانم و آشنایانم را هم نزد ایشان برده ام وهمگی به یاری خداوند و دست مبارک ایشان بعد از سه روز شفا یافته اند

  • یاد در تاریخ بهمن 5, 1394 گفت:

    یاران دلداران نه توی دل داران بی یاد یاران یاران مه ویارام یاد بزرگان بخیر که در این راستا مانند حاج طوبی زحمت کشیدند مرحومان سید محمود خانقاه
    حاج ابابکر بکری.حاج صدیق زوراسنا
    .لالو فتح الله احمدی.لالو فرج احمدی.لال صاله نوریاو
    کاک قادر نادری.درویش محمد محمدی
    و……

  • صداقت در تاریخ بهمن 5, 1394 گفت:

    حرکت این خانم محترم را خوب نگاه کنید هم به فکر بیماران ومراجعین خود می باشد وهم به فکر بیماران سخت درمان التیام واقعا جای تقدیر وتشکر ویژه داردکه همه مردم منطقه از این مادر مادران تقدیر نمایند سیده وحاجیه و…….

  • پاوه ای در تاریخ بهمن 5, 1394 گفت:

    سلام و خسته نباشید دارم خدمت عوامل این پایگاه
    جا داره منم به نوبه خودم از زحمات بی پایان این مادر دلسوز و مهربان و فرزندان گرانقدرشان تشکر و تقدیر بجا بیارم.
    وجود صندوق التیام در منزل این بزرگوار خیرخواهی هرچه بیشترشان را نمایان میسازد. چقدر زیبا میشه اگه هر کسی که جهت مداوا به منزلشان مراجعه میکنه مبلغ هر چند نا چیزی رو داخل صندوق برای کمک به هم نوعان بیمارشون بندازن.
    از راه دور دست مادر دلسوز اورامانات رو میبوسم و امیدوارم تمام مردم قدر این مادر مهربان و فرزندانش رو بدونن.
    از حضرت حق عمری سرشار از سلامتی و عزت رو براشون خواستارم

  • عادل شریفی در تاریخ بهمن 5, 1394 گفت:

    خدا عمرشو طولانی کنه
    مصاحبه زیبا و خواندیی بود ممنون .
    تو نیکی می کن و در دجله انداز
    که ایزد در بیابانت دهد باز

  • بانه وره در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    از بانه وره تا پاوه خدمت حاج طوبی وپسرشان کاک امیر عرض سلام دارم من واقعا نمی توانم جبران زحمت این دو نفر را بکنم خانمم دستش از آرنج جا به جا شده بود اورا به بیمارستان بردم به من گفتند سریع باید این خانم را به کرمانشاه نزد متخصص ببری پیش حاج طوبی بردم وهمسرم را نجات داد خداطول عمر به ایشان وفرزندشان عنایت فرماید وبه من هم توان جبران زحمات این خانواده محترم رابدهد

  • مسعود مرادی (داریان) در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    با سلام من هم به نوبه خود از زحمات داد طوبی تشکر میکنم. امیدوارم همیشه تندرست باشند. البته بزرگ زنان و مردان دیگری هم در دیارمان دست شفابخش و تجربه و تبحر زیادی در زمینه انواع بیماری ها دارند از جمله داد نازاری که در زمینه بیماری های چشمی تبحر دارند. بنظر می رسد یک همت بلند لازم است تا در زمینه مکتوب کردن این تجارب تجربی پزشکی و انتقال آن به نسل های بعدی انجام شود.

  • شهروند کرمانشاهی در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    من یک شب از سلطان استحاق برگشتم که خانم پا شکست بود بردم بیمارستان پاوه گفتند باید عمل جراحی بکنی خیلی خراب شکسته تو بیمارستان یک نفر بود که گفت برید پیش جراح کوردی حاجی خانم حسینی معرفی کردن ایشان ما مداو کردن من به نوبه خودم دست این مادر میبوسم و تشکر ویژه از ایشان دارم کارمند بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه

  • ناشناس در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    ده ستا وه ش کاره که تا فره به یاگین ایمه یچ به نوگه و ویما سپاس بنه ماله و مرحوم حاجی فر یحی حاته می مه که رم وده سه کانو داده توبای ماچ مه که رم

  • نزدیکان داده طوبی در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    با تشکر از گرد آورندگان گزارش وخسته نباشید خدمت داده طوبی،باید به عرض برسانم که خدمات داده طوبی منحصر به شهرستان پاوه نمی باشد بلکه از شهرستانهای مجاور نیز برای مداوا به خدمت ایشان می آیند شیرینی کار بدون توقع داده طوبی زمانی بیشتر نمود پیدا می کند که گاه گاهی بعضی از افراد که از نظر مالی توانایی رفتن به پیش متخصص و ارتوپد را ندارند با مراجعه به ایشان بدون پرداخت حتی یک ریال مریض خود را مداوا می کنند.

    • محمد در تاریخ شهریور 11, 1396 گفت:

      لطفا آدرس یا یک شماره تماس از ایشان بگذارید یا از طریق ایمل به بنده اطلاع دهید
      با تشکر

      SLV.SCU1@gmail.com

  • بهروز شفيعي در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    درود بر تمامي مادران!
    مادر مهربان !اين دستي كه اكنون مي نويسد سالها پيش كه در يك مسابقه فوتبال خورد شده بود و خداوند متعال به واسطه شما شفايش بخشيد. سپاسگزارم از اينكه شكستگي هاي ٤ نسل خانواده ام را درمان نموده ايد. سرفراز و سربلند دنيا و قيامت باشيد.

  • aa در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    باسلام و خسته نباشید خدمت مدیریت محترم سایت سلام پاوه و سرکار خانم داد طوبی حسینی.
    امیدوارم ایشان صد ساله دیگر عمر کنند.باید فرزندان ایشان قدر این سرکار خانم را دانست کاش می شد ما جوانان هم مثل سرکار خانم طوبی حسینی درزندگی خود برای دیگران پزشکی کنند.
    ایشان بیسار خانم محترم و دلسوزیی هستند بنده این خانم را می شناسم و ثابت می کنم هیچ جوانی و یا هیچ پیرمردی عرضه کاری که سرکار خانم طوبی حسینی می کند ندارد.
    شهروندان گرامی ما باید قدر همشهریان خود را بدانیم.
    جناب آقای امیرحاتمی بسیار خوشحال شدم که شما چنین مادر مهربان وزحمت کشی دارین مامیدوارم همیشه در زندگی خود موفق باشد.
    باتشکر بیانیه ی شهروند پاوه ایی

  • دالانی در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز……………………………….. مرده انست که نامش به نکویی نبرند
    داد طوبی همه دوسش دارند خداوند بهش طول عمر با عزت بده مطلب بسیار بسیار زیبا و قابل تاملی بود.تشکر از شما بزگواران که قدردان بزرگان دیارمان هستید.

  • فرهنگی در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    خداوند حافظشان باد

  • غريبه در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    تجليل شما از حاجيه طوبي حسيني را ارج نموده و زحمات شما را سپاس مي گوييم واقعا كه اسم مادر مهربان سزاوار و شايسته داده طوبي بوده و هست زحمات ايشان ستودنيست و قابل تمجيد.بعنوان يك شهروند دستان ايشان را مي بوسم و براي خود و خانواده اش از درگاه حضرت احديت بقاي عمر توأم با عزت را خواستارم.

  • پیمان در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    ضمن قدردانی و سپاس از حاجی طوبی عزیز برای ایشان طول عمر باعزت از درگاه خداوند عزوجل خواستارم و امیدوارم همه ما گوشه ای از خصلت های نیکوی این مادر مهربان و شیر زن قهرمان را در خود پرورش دهیم

  • محسن در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    سلام ما هم از زحمات و خدمات بی شایبه و خیرخواهانه حاجی طوبی که به حق یکی از شایسته ترین زنان خطه اورامانات میباشد . تقدیر و تشکر میکنیم و برای چنینی مادر بزرگوار و متدین ارزوی سلامتی و طول عمر با عزت را داریم .

  • همسا در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    خانواده مرحوم حاجی فراح و داد طوبا خدماتشان منحصر به مداوای بیماران و کفن و دفن اموات نیست،بلکه در امور اجتماعی و مطالبات حق و حقوق اجتماعی و فرهنگی خود و جامعه نیز فعال و هزینه های آن را نیز پرداخت نموده اند.
    داد طوبا همواره مشوق و حامی فرزندان و نوادگان خود در عرصه های اجتماعی بوده و به تمام معنا شیرزنی است که از هیچکس و هیچ قدرتی واهمه نداشته و تنها به خداوند و توانایی های خود متوسل بوده است.

  • شهروند در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    با سلام و دستمريزاد به نگارنده محترم و عوامل زحمتكش سلام پاوه.درود فراوان به شما عزيزان كه وظيفه همه مردم اورامان را ادا نموديد.ياد و تجليل از اين مادر مهربان وظيفه تمام شهروندان اين ديار است بر دستان شفا بخششان بوسه نثار ميكنيم و زحمات ايشان را ارج مي نهيم باشد كه در راه رضاي خداوند و كمك به همنوعان,خود و خانواده زحمتكششان سربلند باشند.هر چند كه خانواده مرحوم حاج فرح حاتمي در طول دوران خود هميشه خدمتگزار مردم بوده اند.سخاوت مرحوم حاج فرح از دير باز با اهداء زمين به قبرستان عمومي و زحمات شبانه روزي خود در گذشته و پسران در حال ستودني و غير قابل توصيف مي باشد.خداوند منان به اين خانواده توفيقات روز افزون عطا فرمايند.

  • امینی در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    دستان زحمتکش داد طوبی را میبوسم و برایشان سلامتی و سعادت ارزومندم،همچنین از خانواده ی محترمشان قدردانی میکنم به پاس دلسوزی های صبورانه شان
    مهرتان مستدام داد طوبی

  • احسان در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    پنج شش ساله بودم که رفتم پیششون , پام به قول خودمون (گا شیه بی) , الان بیست و پنج سالمه , هنوزم سردی اون تخم مرغی رو که شکستن و با پارچه به پام بستن کاملا یادمه , هیچ دردی هم نداشت و اینش برام خیلی عجیب بود چون تجربه رفتن پیش شکسته بندای دیگه رو هم داشتم . و هرگز از یاد من نرفتن و نمیرم . امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشند

  • سرده ای در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    دستان وش بو
    کوثر خانم وش نویسنو.سپاس
    ای هه ر مانه هر ادامه بدیده و ایشالا موفق بیدی.

  • مریوان در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    من به نوبه خودم دست این مادر بزرگ را میبوسم انشاله طول عمر بیشتری را از خداوند منان را براشان دارم و ازحمات شبانه کاک علی تشکر ویژه دارم

  • سیاری در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    من هم به نوبه خودم از زحمات داد طوبی که واسه دست دخترم کشید تشکر و قدردانی میکنم دستی که بعد از یک هفته پاوه و کرمانشاه رفتن خوب نشد اما با دستهای شفابخش داد طوبی ارام گرفت.فقط در یک کلام خدا خیرش بدهد الهی امین

    • sahel در تاریخ اسفند 17, 1402 گفت:

      میشه لطفاً آدرس یا شماره تلفنش رو بهم بدید🙏🏻🙏🏻

  • امیره صالحی در تاریخ بهمن 4, 1394 گفت:

    چقدر زیبا و دلنشین بود کوثرجان به وجد آمدم من خودم هم بیمار داد طوبی بوده ام سال 73 حیف که داد طوبی ها خیلی کم و الان نایاب هستند این همه زیبایی در وجود این مادر نشات گرفته از ایمان قلبی و تربیت خانوادگی دارد تنش سلامت از همه شما عزیزان و مخصوصا نگارنده متن نهایت تشکر را دارم قلمت پویا ومانا بانوی عزیز

پاسخ دادن به امیره صالحی لغو پاسخ