ج 10 فروردین 1403 ساعت 19:19

داس مرگ بر خرمن پناهجویان

داس مرگ بر خرمن پناهجویان

به گزارش سلام پاوه و به نقل  از تهران- ایرنا- گسترش بحران و ناامنی به ویژه در کشورهای خاورمیانه سبب رهسپاری موج های انسانی به سمت مقصدهایی به ظاهر امن چون کشورهای اروپایی شده است. این در حالی است که پیش روی بسیاری از این مهاجران، مرگ، تهدید، تحقیر، فقر، گرسنگی و ناامنی آماده ی […]

به گزارش سلام پاوه و به نقل  از تهران- ایرنا- گسترش بحران و ناامنی به ویژه در کشورهای خاورمیانه سبب رهسپاری موج های انسانی به سمت مقصدهایی به ظاهر امن چون کشورهای اروپایی شده است. این در حالی است که پیش روی بسیاری از این مهاجران، مرگ، تهدید، تحقیر، فقر، گرسنگی و ناامنی آماده ی میزبانی است.

رخدادهای پنجشنبه ی گذشته نخستین فاجعه ی انسانی نیست که مهاجران از سرزمین های بحران زده را به کام مرگ می فرستند و آخرین هم نخواهد بود. این تنها شمار و شیوه ی مرگ آنان است که گاهی بیشتر و گاهی کمتر خبرساز می شود. در یکی از مهمترینِ این رخدادها، جسد 71 پناهجوی سوری در کامیونی در جاده های اتریش نزدیک به مرز مجارستان کشف شد؛ مردان، زنان، پناهندگانکودکان و سالمندانی که با فرار از کشور جنگ زده ی خود به دنبال سرپناهی در برابر آتش خشونت و افراط بودند اما در هلاکتگاه قاچاقچیان انسان و قلمروی بی اعتنایی دولت های اروپایی گرفتار آمدند.
همزمان، شناور 400 پناهجوی دیگر که از شمال آفریقا راهی ساحل های جنوبی اروپا بودند، در آب های لیبی غرق شد تا 200 تن دیگر در ورطه ی مرگ گرفتار آیند.

پیش از این، منابع اروپایی از موج بزرگ مهاجرت پناهجویان به اروپا در تابستان 2015 میلادی خبر داده بودند. «آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد» تنها شمار مهاجرانی را که سال جاری میلادی با گذر از مدیترانه قصد رسیدن به اروپا را داشته اند افزون بر 300 هزار نفر اعلام کرد. همچنین، در ماه اوت گذشته نزدیک به 108 هزار پناهجو از مرزهای اروپا گذشته و رقمی بی سابقه را به ثبت رساندند.
در این میان، آمار تازه ی «سازمان بین المللی مهاجرت» آماری تکان دهنده است که می گوید در یک سال گذشته دست کم سه هزار و 500 پناهجو در راه رسیدن به اروپا جان باخته و صدها هزار نفر در شرایط دشوار اردوگاه های موقت چشم انتظار تعیین تکلیف خود هستند.
در یک کلام، آژیر قرمز بحران برای پناهجویانی که اروپا را به عنوان گریزگاهی برای فرار از سرزمین نابسامان و آشوب زده ی خود انتخاب کرده اند به صدا در آمده است. با این حال، چشم اندازی برای فروکش این روند یا تغییر سیاست های کلان دولت های اروپایی در برخورد با سیل این مهاجران به چشم نمی خورد.

در این زمینه لازم است به چند نکته اشاره کنیم:

1- روی آوردن مهاجران به سمت قاره ی سبز دلیل های گوناگونی دارد. برخی همچون شهروندان کشورهای بالکان به دنبال زندگی بهتر و یافتن شغل راه کشورهای غرب اروپا را در پیش می گیرند و در صورتی که موفق به دریافت مجوز اقامت به صورت قانونی نشوند راه های غیرقانونی را می آزمایند. در همسنجی با این مهاجران، شمار بسیاری در کشورهای خاورمیانه و پیرامون آن نه رفاه بلکه جان خود را از تلاطم آوارگی و کشتار بر می دارند تا به سویی امن تر بگریزند اما گاه سرنوشتی چونان مسافران عرابه ی مرگ در جاده های مجارستان و اتریش پیدا می کنند. پس از تحولات خونبار سال های گذشته در کشورهایی نظیر سوریه، لیبی، سومالی، افغانستان و … شمار پناهجویان رشدی چشمگیر و صعودی داشته است.

2- در زمینه ی واکنش دولت های اروپایی در برابر پدیده ی پناهجویی، ملاحظه ها و مولفه هایی مطرح است که تا حدی بیان کننده ی ویژگی های این واکنش است. اروپایی که به تدریج غبار بحران اقتصادی را از قامت می تکاند و در بخش هایی از آن هنوز نابسامانی های اقتصادی پابرجا است، هزینه های پذیرش پناهجویان را سنگین و غیرقابل تحمل می داند به ویژه اینکه شمار روزافزون مهاجران بر چالش های اقتصادی دولت های اروپایی خواهد افزود.

ورود مهاجران همچنین می تواند دربردارنده ی تهدیدهای امنیتی باشد به ویژه مهاجرت هایی که از مبدا کشورهای درگیر با پدیده ی تروریسم نظیر سوریه، عراق و افغانستان صورت می گیرد. دولت های اروپایی همچنین در سال های گذشته بر چالش های ناشی از هضم نشدن گروه های مهاجر در فرهنگ کشور پذیرنده و برخی نگرانی های سیاسی، مذهبی و اجتماعی تاکید داشته اند و به این ترتیب مجموعه یی از علت های فرهنگی، اجتماعی، هویتی، اقتصادی و نیز سیاسی- امنیتی بر مساله ی پذیرش مهاجران در اروپا سایه افکنده است.

3- رهبران اروپایی هرگز روی راهبردی منسجم درباره ی مساله ی پناهجویان اتفاق نظر نداشته اند و این موضوع زمینه های بروز شکاف هایی را در اروپا پدید آورده است.
برخی کشورهای جنوب اروپا خواهان مشارکت فعالتر دولت های شمال در زمینه ی چالش پناهجویان بوده اند و در برابرِ بایسته های مربوط به رسیدگی و تعیین تکلیف مهاجران به ویژه غیرقانونی ها بر مسوولیت پذیری بیشتر این دولت ها پافشاری دارند. این در حالی است که دولت های شمال تا حد امکان از پذیرش مسوولیت در این زمینه شانه خالی کرده اند.

از سوی دیگر رویه های دولت های اروپایی در رویارویی با پناهجویان قابل توجه می نماید. در کنار انگلیسی ها که خواهان شدت عمل بیشتر در برابر گروه های پناهجو شده اند، شماری از دولت های شرق اروپا به وسیله ی برخورد فیزیکی با مهاجران غیرقانونی، کشیدن سیم خاردار و … در صدد برخورد با آنان برآمده اند. این در حالی است که کشورهایی چون آلمان رویکردی نرمتر در همسنجی با این کشورها در پیش گرفته و در کشورهایی چون ایتالیا تلاش هایی برای نجات مهاجران غریق در آب های ساحلی صورت گرفته است. با این حال، در مجموع نگاه دولت های اروپایی به پناهجویان به چشم سربارانی است که پذیرش آنان چالش های بسیاری را به بار خواهد آورد.

4- در نگاه کشورهای اروپایی به پدیده ی مهاجرت غیرقانونی و پناهجویی شهروندان کشورهای بحران زده، مسوولیت مفهومی تحول یافته یا حتی فراموش شده است. بر اساس کنوانسیون 1951 ژنو، اعضای سازمان ملل موظفند در برابر درخواست پناهجویانی که امنیت آنان به خطر افتاده یا به دلیل مسایل نژادی، فعالیت های سیاسی، باورهای مذهبی و … قادر به ماندن در کشور خود نیستند، به آنان پناه دهند. صرف نظر از این هنجار بین المللی که البته ضمانت اجرایی برای آن تعیین نشده باید به این نکته توجه داشت که شرایط کنونی بسیاری از کشورهای مبدا پناهجویان، نتیجه ی مستقیم یا غیرمستقیم کنش دولت های مقصد مهاجرت های غیرقانونی است.

صرف نظر از دیدگاه های مطرح در نظریه های توسعه و شکاف شمال- جنوب که بر مسوولیت دولت های شمال در عقب افتادگی کشورهای جنوب انگشت می نهد باید گفت وضعیت کنونی کشورهایی چون سوریه تا حد زیادی متاثر از نقش غربی ها در تداوم بحران و ناامنی است.

در این پیوند، نه تنها اقدام عملی و جدی از سوی دولت های غربی برای پایان آشوب و اقدام های خشونت بار گروه های افراطی صورت نمی گیرد، بلکه می توان آشکارا شاهد شانه خالی کردن این دولت های از پذیرش مسوولیت پیامدهایی بود که مستقیم یا غیرمستقیم به اقدام آن ها باز می گردد.

نکته ی قابل تامل تر البته رفتار برخی دولت های منطقه است که درهای خود را به روی پناهجویان بسته و از هرگونه مسوولیتی در این زمینه گریزانند؛ پناهجویانی که بیشتر آنان مسلمان و زخم دیده ی جنگ افروزی همین دولت ها هستند.

در چنین فضایی بیش از هر چیز اقدام فوری برای رسیدگی به وضعیت بحرانی پناهجویان از سوی نهادها و اعضای جامعه ی بین المللی ضروری به نظر می رسد. البته آنچه ضروری تر و مبنایی تر است پایان دادن به پراکنش خشونت و ناامنی از کانون هایی است که پی در پی و به شکل های مختلف چه در کشورهای خاورمیانه و چه در جاده های اروپا قربانی می گیرد.

*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**9279**2054