پ 09 فروردین 1403 ساعت 12:05

چه سری چه دمی عجب پایی!/حمید نادری

چه سری چه دمی عجب پایی!/حمید نادری

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : حکايت منظوم روباه و کلاغ را که نمايان‌گر شخصيت‌هاي متملق و چاپلوس است در کتاب‌هاي درسي خوانده‌ايم. از همان دوران دبستان در قالب هاي مختلفي مانند همين حکايت روباه و کلاغ به ما آموختند که تملق و چاپلوسي، از رذايل اخلاقي است که به هيچ وجه شايسته يک فرد […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : حکايت منظوم روباه و کلاغ را که نمايان‌گر شخصيت‌هاي متملق و چاپلوس است در کتاب‌هاي درسي خوانده‌ايم. از همان دوران دبستان در قالب هاي مختلفي مانند همين حکايت روباه و کلاغ به ما آموختند که تملق و چاپلوسي، از رذايل اخلاقي است که به هيچ وجه شايسته يک فرد مومن و اخلاق مدار نيست و اصولا بايد گفت يک فرد سالم و متعادل به لحاظ رواني، نه اهل تملق گويي حمید نادریاست و نه اهل تملق شنيدن.

واقعيت اين است که تملق و چاپلوسي به عنوان بيماري که به پيکر جامعه آسيب مي رساند شناخته مي شود، بيماري که آفت ها و آسيب هاي زيادي در پي دارد. ريشه اين بيماري شخصيتي و فرهنگي هم به نظام تربيتي خانواده و شکل گيري پايه هاي شخصيتي برمي گردد و هم به زيرساخت هاي فرهنگي يک جامعه و متاسفانه بايد بپذيريم در جامعه ما نيز به طور آشکار اين بيماري نماي زشت خود را نشان مي دهد. در تاريخ هم بسياري از نمونه هاي اين مسئله و ناهنجاري هاي آن به چشم مي خورد.

رشد فرهنگ تملق و چاپلوسي به شيوه برخورد و رويارويي فرد يا افرادي بستگي دارد که مورد تملق و چرب زباني قرار مي گيرند. کم نشنيده ايم از پادشاهان و حکامي که به طور آشکار از کساني که به صورت مبالغه آميز و بيمارگونه به مدح و ستايش آن ها مي پرداختند، حمايت هاي بسياري نشان مي دادند.گفته مي شود زماني که اميرکبير به صدر اعظمي رسيد قاآن شاعر دربار بود، اين شاعر پيش از صدارت اميرکبير در وصف «حاج ميرزا آقاسي» که در پست صدراعظمي بود، چنين بيتي سرود: «پناه دولت اسلام حاجي آقاسي/ که همچون دست فلک، خامه اش گهربار است» با انتصاب اميرکبير، قصيده اي طولاني سرود و براي امير خواند تا به اين بيت رسيد: «به جاي ظالمي شقي، نشسته عادلي تقي/ که مومنان متقي کنند افتخارها» معروف است اميرکبير اجازه نداد وي ادامه قصيده را بخواند و با او تند برخورد کرد و گفت: کسي که تا ديروز از نگاه تو پناه اسلام بود حالا شده است ظالمي شقي؟!

همان طور که اشاره شد شيوه برخورد با افراد متملق در ترويج يا از بين رفتن اين فرهنگ مذموم بسيار اثرگذار است. از آن جا که در برخي از سازمان ها گاهي انتصاب ها ممکن است براساس شايسته سالاري صورت نگيرد چنين اخلاقي در برخي‌ها شيوع پيدا مي کند. در واقع اگر کسي براساس توانمندي ها، دانش و شايستگي هاي خودش انتخاب شده باشد به چاپلوسي و تملق نيازي ندارد ولي گاهي ممکن است افراد براساس روابط در پست ها و جايگاه ها قرار گيرند که همين افراد براي حفظ جايگاه خود به افراد چاپلوس احتياج دارند.بيش از آن که فرد متملق در بروز اين رفتار مقصر باشد، فردي که مورد تملق واقع مي شود مقصر است که زمينه و فرصت اين کار را براي فرد متملق فراهم مي کند تا ديگران اين کار را انجام دهند. علت اين امر را هواي نفس است که دوست دارد ديگران از او تعريف و تمجيد کنند.متاسفانه برخي مديران با وضع قوانين دست و پاگير و گاهي سختگيرانه و همچنين دخالت دادن حب و بغض هاي شخصي زمينه اين کار را فراهم مي کنند.

نبود امنيت شغلي عامل جدي در شکل گيري اين رفتارها در سازمان‌ها ست و تا مشکل بيکاري و اشتغال حل نشود اين فرهنگ در جامعه وجود خواهد داشت. از سوي ديگر گاهي افراد براساس شايستگي هاي شان در عزل و انتصاب ها ارزيابي نمي شوند و يک نظام و سازماندهي درستي وجود ندارد. روي کاغذ ساختارها و شرح وظايف و شرايط احراز پست ها نوشته مي شود ولي در برخي سازمان ها به آن ها عمل نمي شود. شرقي ها با تعارف زندگي مي کنند و اغلب توان «نه گفتن» راندارند و مجموعه اين عوامل باعث بروز چاپلوسي ميشود.

بارها از نزديک شاهد اين گونه برخوردها و رفتارها بوده ایم و متاسفانه گاهي مديران خود عامل و مروج اين فرهنگ ناپسند هستند؛ براي مثال گاهي برخي افراد را آن قدر مورد توجه قرار مي دهيم که ديگر امکان هرگونه انتقاد و نقد از آن ها را مسدود مي کنيم. اصل تعريف و تمجيد از ديگران، نه تنها ويژگي بدي نيست که اگر افراد ويژگي هاي مثبت ديگران را ببينند و آن ها را برجسته کنند، بسيار خوب است و افراد مثبت انديش و خوشبين داراي اين ويژگي هستند. تملق معطوف به هدف و يک رفتار تقويت شده است.گاهي در کودکي، تملق گويي تقويت مي شود و در شخصيت فرد مي ماند ممکن است فرد اين رفتار را بر حسب اتفاق و يا با الگوگيري يعني مشاهده در رفتار ديگران آموخته باشد.

افرادي متملق مي شوند که در درجه اول با احساساتشان صريح روبه رو نمي شوند يعني ترجيح مي دهند ويژگي خوب ديگران را به زبان بياورند حتي اگر واقعا اين طور نباشد. معمولا افراد منفعل- پرخاشگر بيشتر اين رفتار را نشان مي دهند، يعني کساني که خشم خود را منفعلانه بروز مي دهند و در رفتار خود قاطع نيستند. معمولا افراد قاطع متملق نيستند.شخصيت هاي منفعل، اعتماد به نفس ندارند و از عزت نفس کافي برخوردار نيستند و به چاپلوسي گرايش دارند و کارهايشان را با تملق پيش مي برند افرادضداجتماع نيز مي خواهند به هر قيمتي شده است به منافع و اهداف خود برسند، حتي اگر لازم باشد ديگران را پل رسيدن به اهداف خود کنند، آن ها به خاطر پايمال کردن ديگران احساس عذاب وجدان ندارند و اگر احساس کنند تملق و چاپلوسي آن ها را به هدفشان مي رساند حتما اين کار را مي کنند.

متملق و تملق شونده از ناسالم بودن اين رفتار آگاه هستند ومتملق شونده نگران پايان اين ماجراست چون مي داند مورد چرب زباني قرار گرفته و تملق کننده هم منتظر رسيدن به هدف خودش است. اين رابطه بيمار- بيمار است. فردي که اعتماد به نفس ندارد، دوست دارد ديگران از او تعريف کنند، از سويي تملق جلوي بروز خشم فرد مورد تملق را مي گيرد. اين چاپلوسي ها به اين معنا نيست که فرد متملق هيچ گاه ناراحت نمي شود بلکه اين افراد اگر فرصتي بيابند از اين کار دست برمي دارند و در جايي ديگر و به شيوه اي ديگر خشم خود را بروز مي دهندوقتي افراد جامعه مي بينند ديگران با تملق به اهدافشان مي رسند، آن ها هم ياد مي گيرند.
«کساني که در جايگاه هاي مديريتي قرار مي گيرند بايد از عزت نفس کافي برخوردار باشند و از سوي ديگر بايد بپذيريم وقتي فقط از سوي ديگران مورد تعريف قرار مي گيريم و ايرادها و عيب هايمان را ندانيم به سوي بيراهه حرکت مي کنيم. افراد متملق اجازه نمي دهند فرد مورد تملق به عيوب خود آگاه شود و آن ها را رفع کند. افرادي که در جايگاه هاي مختلف قرار مي گيرند بايد بدانند هميشه کاستي ها و ضعف هايي وجود دارد و کساني که اين کاستي ها را بيان مي کنند همواره قابل اعتمادتر هستند، البته منظورمان افراد منفي باف و بدبين نيست.»

ياد سخنان اميرالمومنين، علي(ع) مي افتم که در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه نه تنها مردم را از مدح و ستايش مديران جامعه باز مي دارد، بلکه آنان را ترغيب مي کند که انتقاد کنند و آن چه را حق مي بينند آزادانه مطرح سازند و مسائلي که براي اصلاح امور به نظر آنان مي رسد گوشزد کنند تا در حکمراني خطايي رخ ندهد.و البته اين باور را هم داريم که مديريتي علي وار منتقداني سالم و متعادل به بار مي آورد. همه به فکر اصلاح خويشتن باشيم.متملقان دارای ویژگیهای زیرهستند:

– افرادی فرصت طلب هستند
– دروغگویی بر ای آنان معمولا عادی است.
– در برخورد با دیگران پایبند و مقید به افکار خود نبوده و مرتبا تغییر موضع می دهند.
– براحتی از مکانیسمهای روانی فرافکنی استفاده می نمایند . بعبارتی حوادث و پديده هایی که برای آنان خوشایند نیست به شیوه های مختلف به بیرون از خود مرتبط می دهند.
– مرتبا رنگ عوض می نمایند.
– هم و غم آنان منافع شخصی است.و منافع فردی را بر جمعی ترجیح می دهند.
– خیلی زود فراموشکارند و بدین سبب دروغ های گفته شده را فراموش می نمایند.
– خیلی خودمانی بگویم خالی بندی زیاد می کنند .
– رخسار بخصوصی داشته بطوریکه با اندک تامل بر چهره آنان می توان تشخیص داد که متملقند.
– بسیار فرصت طلبند.
– همچون پیر خود جان نثار خان برره ای هنگام برخورد با کسانیکه باید به آنان ادای دين (از بابت رسیدن به اهداف شوم خود) گردد؛ از الفاض و جملاتی استفاده می کنند که خود آن الفاض فریاد می زنند حرمت کلمه شکسته شد.
– تروریست شخصیت هستند.وای به حال کسانیکه از جانب متملقان اينگونه تشخیص داده شود که موی دماغ آنان هستند، لذا به شگردهای مختلف تخطئه شخصیت می نمایند.!!!
– خیلی خطا کارند.
– چشم دیدن افراد سالم و درستکار را ندارند.

6 پاسخ برای “چه سری چه دمی عجب پایی!/حمید نادری

  • هانه رنگینه در تاریخ مرداد 14, 1394 گفت:

    با درود بر آقای حمید نادری که با بیان شیوای خود جنبه های ریاکاری و نفاق را در محیط های اداری بیان کردند.متاسفانه وقتی شایسته سالاری در جامعه حاکم نباشد زمینه های بروز و ظهور این رفتار ها بیشتر می شود. زندگی کوتاه تر از آن است که آدمی لحظات عمر خود را با رفتار های منافقانه بگذراند.

  • یک دوست در تاریخ مرداد 14, 1394 گفت:

    بسیار زیبا وروان اما در پس این نوشتار برخی جانبداریهای سیاسی هم دیده می شد ای کاش بجای فرفکنی وجانبداری از کسان دوستان جوان ما بدنبال تحلیلهای مستدل برای رسیدن به یک توسعه پایدار بود از این شخص حمایت کردن وبه ان شخص دیگر تاختن ان هم در لفافه فقط تنش وتشنج می افریند از نویسنگان جوان انتظار این است وارد این بازیها نشوند شاید خود خبر ندارند امنا مردم بهترین داور هستند!!!!!!!!!!!!

  • پاوه در تاریخ مرداد 13, 1394 گفت:

    با این مطالب میخواهی چه چیزی را ثابت کنی ؟
    نان به نرخ روز خور ؟؟؟؟ چه کسی ؟
    نماینده که عذرخواهی کرد چرا شما کاسه داغ تر از اش شدی

  • تشنه عدالت در تاریخ مرداد 13, 1394 گفت:

    گل گفتی ، اما چاره چیست دنیای امروزی جای افراد هزار چهره است وانسان های سالم در ادارات بخاطر داشتن عزت جایگاهی نداشته ومغرور قلمداد می گردند. وروز، روز
    افراد نان به نرخ روز خور است . یا باید دین انتخاب کنید یا منافق گری ، و…..

    • شیفته عدالت در تاریخ مرداد 13, 1394 گفت:

      مرز بین تملق وچاپلوسی با محبت واقعی،دوستی صادقانه، تشویق سازنده،ترغیب به جا،دیپلماسی … باید تعین گردد چون این به صورت نسبی مقبول است وآن به صورت مطلق مضموم!!!

  • پوریا در تاریخ مرداد 13, 1394 گفت:

    آقای نادری کوو گوش شنوا

پاسخ دادن به یک دوست لغو پاسخ