س 28 فروردین 1403 ساعت 23:43

شهر نشینی، اهداف و برنامه ریزی /آدم غلامی

شهر نشینی، اهداف و برنامه ریزی /آدم غلامی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : شهرنشینی و اهداف و برنامه ریزی بخش نخست مقدمه: در زندگی گروهی و تجمع انسانها در یک مکان ، روستاها و شهرها شکل گرفتند. نظر به محدودیت منابع و بازه زمانی اندکی که در اختیار داریم ضرورت دارد تا منابع خویش را در دوره های مختلف ، مورد ارزیابی […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : شهرنشینی و اهداف و برنامه ریزی

بخش نخست

مقدمه: در زندگی گروهی و تجمع انسانها در یک مکان ، روستاها و شهرها شکل گرفتند. نظر به محدودیت منابع و بازه زمانی اندکی که در اختیار داریم ضرورت دارد تا منابع خویش را در دوره های مختلف ، مورد ارزیابی ، مطالعه و برنامه ریزی قرار دهیم. اندیشیدن در خصوص دیروز ، آدم غلامیامروز و فردایمان ، ذهن ما را به نسبت حال ،گذشته و آینده بیدار کرده و ما را از قرار گرفتن در وضعیت انفعالی باز می دارد.

پرسش: چرا شاهد شهری زیبا و جذاب نیستیم؟ چرا هدر رفت منابع آبی ما(آب بدون درآمد) زیاد است؟ چرا با وجود صرف هزینه های بسیار در قالب مسکن مهر ، (از نظر اقتصادی) طرح نامناسب و غیر قابل توجیه خوانده می شود؟ چرا بعد از احداث سد خاکی داریان ، تازه موضوع نجات یا عدم نجات چشمه “بل” به میان می آید؟ چرا پس از خشک شدن تالابها و شکل گیری ریز گردها و تبدیل شدن زمین به شوره زار موضوع موجه یا غیر موجه بودن یک سد مخزنی مورد توجه قرار می گیرد و قس علی هذا. عملکرد بهینه در بهره بردن از منابع مختلف موجود ، داشتن شهری زیبا و جذاب ، کم کردن فواصل فردی و اجتماعی ، داشتن رویکرد مناسب زیست محیطی و همگونی طرح و برنامه با طبیعت در حوزه های مختلف ، توجه به رشد اقتصادی و درآمد سرانه بالا و باز توزیع درآمدها ، نظام جامع تأمین اجتماعی و غیره و غیره ، همه و همه می توانند چالشی جدی را شکل دهند و همزمان به عنوان یک موضوع مورد توجه قرار گیرند و آن “شهر نشینی ، اهداف و برنامه ریزی” است.

هر چند در این نوشتار رویکرد ما محلی است اما ضرورت دارد تا درک درستی از موضوعهای کلان در حوزه شهری داشته باشم. (از جمله اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، شهرسازی و…) به نظر می رسد در رابطه با اجتماع خویش سه چالش بسیار جدی پیش رو داریم:

چالش اول: اجتماع امروز و ساختارهای کهن ما.

چالش دوم: تلاش امروز و بسترهای موجود و نیاز فردای ما. آیا آنچه تا امروز انجام داده ایم می تواند بستری مناسب و مطمئن برای رسیدن به فردای ما باشد یا خیر؟

چالش سوم: رویکرد ما در خصوص آینده چه خواهد بود؟ (در بخش توسعه مورد توجه قرار خواهد گرفت) در اولین قدم به گذشته های دور گریزی می زنیم و آن را با امروز و فردای خویش پیوند می دهیم.

انسان ماقبل تاریخ و پس از انقلاب کشاورزی: “از نظر آناتومیکی برآورد شده است که انسانهای امروزی از حدود 200 هزار سال قبل وجود داشته اند حال آنکه آغاز دوره کشاورزی به 8000 سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد به عبارت دیگر بازه زمانی که گونه انسانی صرف زندگی در جوامع متمرکز بر پایه کشاورزی کرده است تنها 5 درصد از تجربه زندگی گروهی اش را شامل می شود.(2) “به واقع آنچه که بسیاری از انسان شناسان مساوات خواهی شدید می نامند طی هزاران سال پیش از انقلاب کشاورزی الگوی غالب سازمان دهی جامعه در نقاط مختلف جهان بوده است”.(2) با شروع دوره کشاورزی ، سکونت گاههای متمرکز شکل گرفتند ، حیوانات اهلی شدند ، تراکم جمعیت بالا رفت و رژیم غذایی تغییر نمود. خوراک مازاد بر نیاز بوجود آمد و به همین مناسبت قحطی، کاهش سطح بهداشت ، ساختار اجتماعی طبقاتی متفاوت ، نیاز به منابع آب بیشتر ، بیماریهای همه گیر ، تنزل جایگاه زنان و شبکه های داد و ستد بوجود آمد و تمام اینها عواملی در شکل گیری جنگ و ستیز گردید.(2)

“کتاب خواستگاههای کشاورزی نوشته باستان شناس استیون میفن این رخداد تاریخ بشر را چنین توصیف می کند:”این دگرگونی و تغییر مسیر(انقلاب کشاورزی و تبعات ناشی از آن) موجب شد تا انسانهای کنونی در قیاس با سایر موجودات و انسانهای پیش از آن سبک زندگی کاملا متفاوتی را پی گیرند”.

این مهمترین چرخش و تغییر مسیر در داستان گونه ماست این تغییر مسیر به سوی کشاورزی به مراتب تأثیر بنیادی تری از مهار آتش ،ماگناکارتا(فرمان کبیر یا فرمان آزادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 1215)،اختراع ماشین چاپ،اختراع ماشین بخار ، شکافتن اتم یا نظایر آن بر خط سیر حیات انسان داشته است”.(2) دیرینه شناسان در پاره ای موارد ساختارهای کهن را مورد هدف قرار داده و بر این باورند که با وجود ساختارهای نامناسب و غیر متناسب با پیشینه ی گونه بشر ، نمی توان حیات بشر را سامان دهی نمود.(مقصود از ساختار مجموعه قواعد و مقررات و قرار دادهای فردی یا اجتماعی است که در تار و پود اجتماع بشری نقش ایفا می کنند مانند خانواده) گروهی دیگر که معتقد به سیر تکاملی حیات بشرند با پذیرش ساختارهای موجود تلاش دارند تا در راستای بهزیستی اجتماعی و با پاسداشت ساختارهای کهن و سیر تکاملی آنها ، حیات کنونی را سامان دهند. انقلاب کشاورزی و دوره های پس از آن به سرعت سپری شدند ؛عصر موتور فرا رسید و شهرهای جدید به سرعت شکل گرفتند آنچنان سریع که فرصت نیافتیم تا خود را با عصر جدید پیوند زنیم ؛ همچون از خواب پریده ای تلخکام گشتیم ؛ مظاهر تمدن دلربا و جذاب بود اما پیوند میان ما و تمدن چندان تعریفی نداشت بلکه تلخی کام بر صورتمان هویدا بود همچون تلخی تهِ خیار آنگونه که “هدایت”(3) نهیب می زند ، و آنگونه که “بالزاک”(4) توصیه می کند گاه ناگزیر عینک ته استکانی بر چشم می زنیم تا مظاهر تمدن ما را نرباید و دلشاد و در نهایت تلخکام از اینهمه زرق و برق نگردیم.

برای کشورهای توسعه یافته چند صده گذشت تا توانستند از قرون وسطی به عصر جدید برسند اما بر ما زمانی اندک گذشت(5) ، ناخوداگاه به صنعت و تکنولوژی رسیدیم در حالیکه چندان در ایجاد آن مشارکتی نداشتیم.

بازنگری دیرینه شناسان در تجمع های انسانی ماقبل تاریخ در راستای آسیب شناسی ساختارهای موجود و در جهت بهبود اوضاع اجتماع بشری و اصلاح ساختارهای امروز و دیروز است. کسانی بر این باورند با وجود داشتن توسعه اقتصادی (در دنیای پول و سرمایه) از جمله عوامل عدم توفیق در حیات بشر ، عدم انطباق ساختارهای موجود با کهن روانِ جمعی انسان در ماقبلِ تاریخ و هزاره ها پیش از انقلاب کشاورزی است و دیگران بر این باورند که سیر تکاملی حیات بشر پیش و پس از انقلاب کشاورزی سندی محکم در تکوین حیات بشر و مبنایی درست برای پایه ریزی اهداف و برنامه ریزی در راستای آنهاست.(2) شهری و روستایی: مقصود ما از شهر نشینی و تجمع گروهی بشر در یک مکان ، مشارکت در استفاده از منابع موجود از یکطرف و بهره وری از آن در راستای “رفاه” و “آرامش” عمومی است و بر این باوریم که تاریخ مالکیت و آسیب های مرتبط با آن ریشه در انقلاب کشاورزی ندارد بطوری که رد پای مالکیت و نزاع و کشمکش را می توان در دوره شکار و اعماق تاریخ و پیش از آن جستجو نمود. به نظر می رسد نقطه توافق در زندگی شهری نوین بازنگری در موضوع تجمع بشر و تشکیل سکونت گاههای بزرگ با رویکردی اشتراکی است و اشتراک در رفاه و آسایش عمومی با بهره گیری از ظرفیتهای اجتماعی و مشارکت حداکثری افراد میسر می شود.

به دلیل تمرکز سرمایه و توزیع نامناسب آن میان تمامی گروههای ساکن در یک محدوده جغرافیایی، روستا را مکانی می شناسیم که کمتر از شهر از امکانات و خدمات بهره مند گشته است. در چنین مدلی روستاها و شهرهای دورتر از مرکز معمولا محرومتر از مناطق مرکزی هستند. در یک نگرش نوین و با رعایت اصل مساوات در ارائه خدمات و امکانات و توزیع مناسب سرمایه ملی در محدوده کشوری ، روستا صرفا به جایی گفته می شود که به دلیل فراوانی زمینهای حاصلخیز ، امکان سرمایه گذاری در آن فراهم است(سرمایه گذاری در بخش کشاورزی) اما از جهت دسترسی به خدمات و امکانات ، تفاوتی با شهر نخواهند داشت.

بنابراین ضرورت دارد تا در راستای اهداف شهر نشینی و جهت فراهم نمودن بسترهای لازم ، با برنامه ریزی صحیح چنین فواصلی(شهری و روستایی) را کمتر نماییم تا انسان بتواند در یک محدوده جمعی با یک هویت واحد ، مورد توجه قرار گیرد. این موضوع در بخش های بعدی و در قسمت اهداف اجتماعی ، اقتصادی و … مورد توجه قرار خواهد گرفت.

نخستین گام : در جوامع با سیستم متمرکز ، برنامه ریزی و مدیریت متداولا از یک طرف در مرکز صورت گرفته و از طرف دیگر متوجه مرکز است. با توجه به اینکه نوع مدیریت ما در مدارهای بیرونی جغرافیای کشوری، غالبا اجرایی است(همین خود از عوامل مهم عدم همراهی این نواحی در مسیر توسعه پایدار می باشد) بنابراین اولین قدم در موضوع توسعه پایدار ، بازنگری در شیوه مدیریت نواحی دور از مرکز است.

در این راستا تفکیک بخش های اجرایی شهرهای حاشیه ای از بخش مطالعه ، پژوهش و برنامه ریزی از اولویات است به عبارت دیگر در جهت همگام شدن مناطق دور از مرکز با توسعه پایدار و در راستای تحقق عدالت اجتماعی ضرورت دارد تا دورافتاده ترین مناطق مرزی نیز از اتاق فکر و بخش مطالعه ، پژوهش و برنامه ریزی برخوردار باشند. (منابع در بخش پایانی ارائه خواهد شد)

یک پاسخ برای “شهر نشینی، اهداف و برنامه ریزی /آدم غلامی

  • حسنی در تاریخ خرداد 31, 1394 گفت:

    سلام جناب مهندس
    نوشته ات بیشتر به یک جزوه دانشگاهی شبیه است تا یک مطلب در خور سایت محلی همانند سلام پاوه!
    هنر ، بومی نمودن و عملیاتی نمودن طرحها و پروژه ها در خصوص توسعه شهر یا بهتر بگویم ویرانه پاوه و شهرها و روستاهای تابعه است. اما صبر خواهیم نمود و ادامه مطالب تان را خواهیم دید به این امید که رویکردها و طرحهای با قابلیت اجرا داشته باشد.
    ان شاالله