ج 10 فروردین 1403 ساعت 09:31

از نسیم اردیبهشت تا نسیم فرهنگ هورامان / حبیب اله مستوفی

از نسیم اردیبهشت تا نسیم فرهنگ هورامان / حبیب اله مستوفی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : این نوشته برآمده از تصمیم به حضور در مراسم آغاز فعالیت موسسه فرهنگی ادبی نسیم هورامان در تاریخ اول اردیبهشت ماه 94 است که در آن مجلس بصورت خطابی و به زبان هورامی وبا عنوان (ئی نه سیم تا ئه و نه سیم )ارائه گردید. امیدوارم گوش و هوش […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : این نوشته برآمده از تصمیم به حضور در مراسم آغاز فعالیت موسسه فرهنگی ادبی نسیم هورامان در تاریخ اول اردیبهشت ماه 94 است که در آن مجلس بصورت خطابی و به زبان هورامی وبا عنوان (ئی نه سیم تا ئه و نه سیم )ارائه گردید.

امیدوارم گوش و هوش را نواخته و بابی را برای جستجوی بهینه توسط کنکاش گران علاقه مند گشوده باشد. بدیهی است اینک که به درخواست حبیب اله مستوفیجوانان نوخاسته و گرم پوی سایت سلام پاوه (با تشکراز زحماتشان ) در قالب نوشتار عرضه می شود، پیرایش و ویرایشی را از سر گذرانده است.

گفتن از فرهنگ و چرایی و چگونگی تاثیر و تأثر آن درعین سهولت بسیار سخت و شایسته دقت است. حتی اگر نسیم فرهنگ هم مورد نظر باشد(نسیم به معنای جریان ملایم هوا). نگارنده به عنوان یک معلم مانند سایر علاقه مندان به مباحث فرهنگی همیشه و با کمترین بهانه از فرهنگ گفته و یا نوشته است  و آن را وظیفه خود دانسته وبه آن مفتخر و مبتهج است. به بیان شیوای سعدی:

گویند مگو سعدی چندان سخن از عشقش
من گویم و بعد از من گویند به دوران ها

از سوی دیگر دقیق بودن مباحث فرهنگی ، در پیچیدن در آنها را شایسته تاملی ویژه میسازد. به بیان زیبای سید عبدالرحیم مولوی:

تو یه‌ند نازکیت جه حه‌د ویه‌رده‌ن
بینایی خه‌یال راگه‌ش گم که‌رده‌ن
گه‌رد ئالوده‌ن ده‌ور مه‌زار له‌یلی
ئاوپاشی و مالاش لازمه‌ن خه‌یلی

در متن دعوتنامه مراسم آغازفعالیت موسسه آمده بود که هم زمان ، بهار طبیعت و نسیم فرح بخش نوروزی مژده تولد نسیمی دیگر را داد. موسسه فرهنگی ادبی نسیم هورامان، این جمله سبب رویش پرسشی در ذهن می گردد.

تشابه و تفاوت نسیم بهاری(نوروزی) و نسیم فرهنگی

الف : مشابهت

ویژگی بارز نسیم، آرام بودن است. هر جریان هوایی اگر ملایم نباشد، نسیم محسوب نمی گردد. نسیم نوازش گر است و نوازش گری جز با نرم خویی و البته گرم پویی، مراسمامکان پذیر نیست. خصوصیت دیگر نسیم آنچنان که در ادبیات نمود ویژه یافته، عبور بر همه کس و همه جا بصورتی یکسان ، بدون مطالبه یا توقعی خاص است. نسیم صفا می بخشد و می گذرد. این دو ویژگی در فرهنگ و حرکت های فرهنگ مدار نیز باید رعایت شود. حرکت های فرهنگی هم به تدریج و آرام شکل گرفته و پیش می روند. این اندیشه که می توان به سرعت فرهنگ خلق کرد و یا فرهنگی را زدود، در میدان عمل عقیم و تحقق ناپذیر است. آنچه در تار و پود زبان، هنر، آداب و رسوم و فولکلور درآمده، نشیب و فرازهای فراوانی را طی نموده و چون چتری گسترده، فراگیر شده است و دستکاری و دستبرد را بدون ملاحظه، برنمی تابد. از سویی دیگر فعالان فرهنگی، فرهنگ دوستان و فرهنگ مداران نیز چونان نسیم بهاری کوشش و جوشش خود را بی مطالبه و چشم داشت، انجام داده و همچنان باید انجام دهند اگر چه در ایم مسیر دچار سختی ها و مشکلات و طعن طاعن و لوم لائم شوند.

ب: تفاوت

نسیم بهاری اگرچه بسیار فرح بخش و بهجت زا است، اما در نگاه نخست ظاهر نواز است یعنی جسم را تحت تاثیر قرار می دهد. در حالی که نسیم فرهنگی و آنچه تحت عنوان فرهنگ در جامعه جاری می شود، باطن نواز است و قلوب را به خود جذب می کند، تا جایی که انسان ها در راه پاسداری از ادامه وزش این نسیم در طول تاریخ زیباترین تابلوها را خلق کرده اند و برای نگاه داشت این گنج، بسی رنج برده اند.

چنانکه حافظ گفت:

عشق تو در درونم و مهر تو در دلم
باشیر اندرون شد و با جان به در شود
خاستگاه های فرهنگ هورامان

فرهنگ را وابسته به اموری متنوع دانسته اند که شرح مبسوط آن در حد این نوشته و نیز در گُنجای بضاعت اندک نگارنده نیست. در این میان 5 مورد دارای اهمیت است که در مورد فرهنگ هورامان در نهایت اختصار به آنها اشاره می شود.

زبان و ادب- آیین و دین- معیشت و اقتصاد- تاریخ و رویداد- پیرامون و جغرافیا

زبان و ادب

در مورد زبان و ادبیات هورامی و قدمت و غنای آن تردیدها بسیار اندک است، ترکیب واژه ها و آواها بیانگر این موضوع اند، چنانکه گفته اند، بیت زیر بر سنگ قبری مربوط مستوفیبه هزار سال قبل کشف شده است:

ئه‌گه‌ر مه‌زانی ئینه چی مه‌رده‌ن
نازه ناخوونش ئاو دزش که‌رده‌ن    (نفل ازمصاحبه آقای ایوب روسه م ازفعالین فرهنگی اقلیم کردستان  )

درک این بیت امروز برای ما بسیار دشوار نیست و  (ئاو دز) و(نازه ناخوون) نا آشنا نیستند.
شمس قیس رازی (اوایل سده هفتم هجری ) در اثر مشهور خود المعجم فی معاییر اشعار عجم می نویسد ” خوش ترین اندازه ها فهلویات است که آهنگ آن را اورامنان خوانند و آوای اورامن یا اورامنان نمودار آهنگ مردم اورامان کردستان است.

پرهیز از جدل و پرداختن به عمل

مدتهاست که در مجالس یا درمقالات و نوشتار، موضوعی دست مایه ی بحث های طولانی و به باور نگارنده فرصت سوز می گردد و آن اینکه آیا هورامی یک زبان و یا لهجه ای از زبان کردی است.؟ من در مقام قضاوت در این مورد نبوده و نیستم(به دلیل قلت بضاعتم در این باره) اما در این مورد به نقل ابیاتی از اقبال لاهوری بسنده می کنم. چنانکه می دانیم تیشه آهنین به هنگام کندن کوه در برخورد با سنگ گاهی جرقه ای ایجاد می کند، در این میان برای گروهی این سوال پیش می آید که آیا این اخگر(جرقه) از سنگ ساطع می شود یا از تیشه؟ مدت ها در این باره صحبت می شود و در نهایت بدون نتیجه تنها به نکندن کوه منجر می شود.

به ضرب تیشه بشکن بیستون را
که فرصت اندک و گردون دو رنگ است
حکیمان را در این اندیشه بگذار
شرر ازتیشه خیزد؟ یا ز سنگ است ؟

دین و آیین

منطقه هورامان بت پرستی را هیچگاه نپذیرفته وساکنان دیرین آن به پندار، گفتار و کردار نیک پایبند بوده اند. از زمانی هم که پذیرای آخرین برنامه رهایی بخش انسان نواز(اسلام) شده اند، از آن به نیکی پاسداری نموده و در این زمینه بزرگان بزرگوار و آثاری گرانسنگ از خود به یادگار نهاده اند. علما، عرفا، ادبا و شعرای نامبردار و صاحب نظردر این باب قابل اشاره ، تجلیل و البته تحلیلند که موضوع این نوشته نیست.

معیشت و اقتصاد

هورامان به درستی سرزمین صخره و سنگ نامیده شده وشاید ازدیدگاه مهمانان سرزمین های دیگر، زیست گاهی مناسب تشخیص داده نشود، اما این مردم در جدال با صعوبت و سختی، سرفراز بوده و خودکفایی را به بهترین شیوه ممکن رقم زده و به فرهنگ تبدیل نموده و از جبر جغرافیا نهراسیده اند.

تاریخ و رویداد

در این باره انبان هورامان سرشار از نیک نامی و نیک نامان است که باید موضوع نوشته ای مستقل قرار گیرد. اگرچه بسیاری از تاریخ سازان هورامان و وقایع  تأثیرگذارش آشکار و روشن است، اما چه بسیار وقایع واشخاص که هنوز درغبار تاریخ منتظر کوشندگان جسوری هستند که با جستجو در اسناد، نقاب از چهره آنها بگشایند. به عنوان نمونه بنگرید به این بیت کوتاه از میرزا احمد جفار فرزند بهرام میرزا بیگ مستوفی(معمر مسجد دخان در 208 سال پیش از این) که وقتی مانند هرفعال فرهنگی دیگر مورد طعن معاصرین واقع می شود چنین می سراید:

کاش افتد از رخ لیلی نقاب
تاشود معلوم که مجنون عاقل است

ویا قرآن مسجد دخان مربوط به 700 سال پیش که هنوز از نگارنده اش بی اطلاعیم و تنها می دانیم که بانویی بوده است مریم نام.
درشرح کوشش ها وجوشش ها برای اعتلای زبان وادب وفرهنگ شایسته است ازهمکار همیشه در یاد وان شاالله مورد مرحمت پروردگار مرحوم یوسف رسول آبادی یادی کنیم که چنانکه خود درابیاتی زیبا سرود هورامان برایش گلی زیبا بود که آن را برای تداوم به نسیم سپرد.

گولیوه‌م دا ده‌مو وایو عه‌زیزم    /    دلم کالا سه‌رو مایو عه‌زیزم
          به موومو مه‌یله‌که‌و تو تا ده‌سم بی /   سواخم دا جه کول لایو عه‌زیزم

جغرافیا و پیرامون

جغرافیا همیشه نخستین پدیدار و شاید مهمترین تاثیرگذاردر هورامان بوده است. کوه و دره، نشیب و فراز، چشمه و جویبار تابلوهای نمایان این سرزمین سپند و تاریخی اند. تاجایی که دربسیاری از موارد جغرافیا در این سرزمین، تاریخ را هم رقم زده است. بر این باورم که بهترین گزارش را در مورد جغرافیای هورامان ماموستا گوران در اشعار خود بیان نموده که اشاره به کل آنها را موجب اطاله کلام می دانم، تنها چند بیت مورد نظر است:

کومه‌له شاخیک سه‌ختو گه‌رده‌ن که‌ش
ئاسمانی شینی گرتوته باوه‌ش
سه‌ر پوشی لوتکه‌ی به‌فری زور سپی
به دارستان ره‌ش ناو دولی کپی
جوگه‌ی ئاوه‌کان تیایا قه‌تیس ماو
هه ر ئه‌رون ناکه‌ن پیچی شاخ ته‌واو
توله ریی باریک تووناوتوون پشکن
ریبوار ئه‌خاته ئه‌ندیشه ی بی بن
ناو ریگا ته‌ق ته‌ق لا ری به‌ردی زل
که هیشتا گه‌ردون پیی نه‌داوه تل
گا سه‌ره و ژووره گا سه‌ره و خواره
تالی و شیرینی دونیای ریبواره

تیغ دو دم جغرافیا
کوه نماد سرسختی، صلابت و وقار است و دره های تنگ و تاریک می توانند موجب تفکر و تامل شوند، اما فاصله صلابت و وقار با احساس غرور و عدم پذیرش دیگری وخودحق پنداری چندان زیاد نیست یعنی از کوه همان گونه که می توان درس شکوه گرفت، به همان نسبت ممکن است شخص را دچار خود محوری کند. دره نیزاگرچه موجب تفکرتآمل است اما می تواند افق دید را  نیزکاهش دهد و تنگ نظری پدید آورد که پسندیده نیست.

پرهیز از نگاه موزه ای به فرهنگ هورامان

هورامان سرزمین اسطوره و نمادهای بکر و زیباست. عشق به این دیار برهر باشنده ی در آن بایسته و شایسته است. نویسنده پرکار جناب آقای دکتر محمد علی سلطانی در سال 56 در وصف پاوه و هورامان چنین سرود:

نخستین سر گذارم بر در درگاه پاکانت
سرشک گرم ریزم برمزار جمله نیکانت
بود فخر قرمسین تاق بستان و نمی داند
که اینجا بکر مانده صد هزاران تاق بستانت
سویس و نیس و هاوایی، حقیقت را اگر خواهی
توهمچون نوعروس و جملگی آیینه گردانت
دمی از هولی و کوه مکالت را نخواهم داد
به دنیایی خصوصا لحظه های طرف میدانت

ماموستا ابراهیم ستوده در مسافرتی به پاوه در دهه شصت چنین سرود:

دانا په‌روه‌ره‌ن ئی خاکو ئاوه
دشه و نودشه و خانه‌گاو پاوه
ئه‌لحه‌ق هه‌ر فه‌ردی ویش لوقمانیوه‌ن
حه‌کیم ئاگاو حکمت زانیوه‌ن

اما نکته ای در این مورد نباید فراموش شود و آن اینکه حب وطن مهم و مورد تاکید آموزه های دینی و ملی است، چنانکه ملک الشعرای بهار گفت:

هرکه را مهر وطن در دل نباشد کافر است
معنی حب الوطن فرموده پیغمبر است
اما شیخ سعدی سالها قبل روایتی دیگر دارد و می گوید:
سعدیا حب وطن گرچه حدیثی ست درست
نتوان مرد بزاری که من اینجا زادم

باید از نگاه موزه وار به فرهنگ و نمادهای فرهنگی هورامان پرهیز کنیم. ویترین آراستن در جای خود شایسته  است و باید مورد بهره برداری قرار گیرد(زمینه های توریسم و….) اما ماندن و درجازدن ممکن است دوری از قافله  شتابان زمان را سبب گردد.

لزوم توجه به دنیای جدید و نسل نوظهور

در این که جهان امروز لباس های نو به تن کرده شکی نیست. اما این جهان جدید فرهنگ جدیدی را هم پدید آورده و به یاری پیشرفت های علمی و تکنولوژی وارتباطات ، نسل نوینی را نوید می دهد. این نسل در معرض فرهنگ های متفاوتی قرار دارد که نمی توان تعبیر نسیم را درمورد آنها به کار گرفت بلکه از توفان توفانی ترند؛ غفلت از آن زمین گیری را رقم می زند. چاره چیست؟ تعامل و تعادل براساس بصیرت و آگاهی، پذیرش یکدیگر و قبول تفاوت ها به بیان شیوای سید عبدالرحیم مولوی:

جه لای هه‌ر گه‌ردی وه سه‌داییوه‌ن
ده‌وای هه‌ر ده‌ردی وه ده‌واییوه‌ن
هه‌ر ته‌رزی په‌ی ویش بکه‌رو رازی
گیرو نه ده‌رون هه‌ر سازی گازی
بجوشو هه‌ر که‌س وه قه‌د ناله‌ی ویش
بنوشو هه‌ر که‌س و پیاله‌ی ویش

و کلام آخر:  خطاب به متولیان فرهنگ بویژه اداره محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی

مدیریت چوپانی و مدیریت باغبانی را از اصناف مدیریت دانسته اند. چوپان گوسفندان را می پرورد، محافظت کرده و سرانجام هم از آنها استفاده می برد. اما باغبان شرایط را فراهم می کند تا گل ها پرورش یابند و ثمر دهند و همه را منتفع گردانند. نمی خواهم بگویم مدیریت چوپانی هیچ وقت و هیچ جا بکار نمی آید، اما به جرأت می توان گفت که در عرصه فرهنگی آنچه کارساز و بایسته است مدیریت باغبانی است. مسئولین محترم فرهنگی در اداره ارشاد باید به سراغ کسانی بروند که بصورت فردی و اکثرا گمنام، مشغول فعالیت فرهنگی اند، نه منتظر باشند که آنها به سراغشان بیایند.  پایان کلام….. الحمدلله رب العالمین

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : مطلب فوق متن سخنان جناب آقای مستوفی است که در افتتاحیه موسسه فرهنگی ادبی نسیم فرهنگ هورامان به شیوایی و زیبایی خاصی بیان نمودند که بسیار مورد توجه حاضران قرار گرفت و بنا بر درخواست مجموعه سایت سلام پاوه از آقای مستوفی این سخنان را ایشان به صورت مطلبی برای سایت ارسال نمودند که جای تشکر و قدردانی بسیار را دارد .

2 پاسخ برای “از نسیم اردیبهشت تا نسیم فرهنگ هورامان / حبیب اله مستوفی

  • محمدآشنا عباس منش در تاریخ اردیبهشت 6, 1394 گفت:

    باید از نگاه موزه وار به فرهنگ و نمادهای فرهنگی هورامان پرهیز کنیم.
    و ماندن و درجازدن ممکن است دوری از قافله شتابان زمان را سبب گردد.

    عالی بود
    نگاه نافذ و زیبایی داشت و همه موارد لازم، مطرح شده بود.
    درود

  • امیر ظاهری در تاریخ اردیبهشت 5, 1394 گفت:

    نسیمی کز بن آن کاکل آیو مرا خوشتر زبوی سنبل آیو …
    نسیم کلامتان چونان گذشته گل نواز ودل فراز بود قلمتان پر جوهر وقلبتان پرگوهر.

پاسخ دادن به امیر ظاهری لغو پاسخ