پ 09 فروردین 1403 ساعت 17:38

نگاهی به محتوا و مضمونهای برگه و بروشورهای تبلیغاتی ((بخش دوم))

نگاهی به محتوا و مضمونهای برگه و بروشورهای تبلیغاتی ((بخش دوم))

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : بخش دوم :اولین بروشور توسط «ستاد اجرایی خدمات سفر استان کرمانشاه » و « اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه»  تحت عنوان « شهرستان پاوه : جاذبه های تاریخی و گردشگری»  به تاریخ سال 1394 چاپ و توزیع شده است . عنوان این  بروشور […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : بخش دوم :اولین بروشور توسط «ستاد اجرایی خدمات سفر استان کرمانشاه » و « اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه»  تحت عنوان « شهرستان پاوه : جاذبه های تاریخی و گردشگری»  به تاریخ سال 1394 چاپ و توزیع شده است . عنوان این  بروشور غلط انداز است چون جاذبه های تاریخی نوعی جاذبه  گردشگری  یا در واقع زیر مجموعه آن می باشند . اگر فرض را بر تاکید بر جاذبه های تاریخی نیز بگذاریم ، بهتر این بود که بر دکتر برهان ولدبیگی«جاذبه های اکوتوریستی یا طبیعی» منطقه تاکید می شد و نه جاذبه های تاریخی ، چون همه می دانند که وزن  و سنگ جاذبه های طبیعی در اورامان به مراتب بیشتر از جاذبه های دیگر است .

در معرفی شهرستان پاوه نوشته شده که « از جنوب به شهرستان  اسلام آباد و سرپل ذهاب و …… محدود می شود . شهرستان پاوه در کنار دره خانقا برافراشته شده و رود دره گلان از جنوب شهر می گذرد.  »   همه ساکنان  منطقه می دانند که محدوده جغرافیای سیاسی فعلی  شهرستان پاوه اساسا هیچ مرز مشترکی  با شهرستان های اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب ندارد و این مرز مشترک به اواخر دهه شصت برمی گردد . ثانیا ، پاوه در  کنار «دره خانقاه» برافراشته نشده ( انگار که پرچم باشد) بلکه با فرض درست بودن دره خانقاه ، پاوه بر فراز آن قرار دارد نه در کنار آن و ثالثا ، اصولا «دره گلان» در جنوب شهر پاوه وجود خارجی ندارد .

در مورد وجه تسمیه شهر پاوه در این بروشور نوشته شده است :« مردم پاوه وجه تسمیه پاوه را از نام پاوه سردار یزگرد سوم می دانند و بر این باورند که قلعه های دژ و پاسگه که هنوز در پاوه دیده می شود ، بازمانده برج و باروهای آن سردار است » ، اولا اکثریت مردم پاوه چنین باوری ندارند و معلوم نیست، تهیه کنندگان این بروشور به استناد کدام نظر سنجی چنین با قاطعیت اعلام کرده اند . ثانیا «قلعه دژ» اساسا در پاوه وجود خارجی ندارد و هیچ کس اسم آنرا نشنیده است. ثالثا، « قلعه پاسگه» نه در شهر پاوه ، بلکه در مسیر روستای دشه در حدود 5 کیلومتری جنوب غربی پاوه قرار دارد .

در بروشور آمده است که « غار لشگرگاه» از جمله جاذبه های این شهرستان می باشد . همه اهالی شهرستان پاوه و مخصوصا شهر پاوه می دانند اصولا چنین غاری وجود خارجی ندارد ، اما با فرض وجود ، انتظار آن بود که آدرس دقیق آن برای گردشگران در بروشور ذکر می شد تا از نزدیک به تماشای آن بروند .

در مورد «روستای هجیج » در بروشور نوشته شده است« این روستا در 40 کیلومتری شمال غربی شهر پاوه قرار دارد …. رودخانه سیروان از جاذبه های این روستا است».اولا، براساس یکی دیگر از بروشورهای توزیع شده ( که بعدا به آن خواهم پرداخت ) روستای هجیج در 20 کیلومتری پاوه قرار دارد ( البته بدون آنکه به جهت  جغرافیایی اشاره شده باشد) که این یک خلاف گویی آشکار است و متاسفانه برای گردشگری که به این اطلاعات متکی باشد ، می تواند پیآمدهای ناخوشایندی به همراه داشته باشد ؛ ثانیا ، «رودخانه سیروان» در جرگه جاذبه های گردشگری روستای هجیج قرار ندارد ، بلکه برعکس می توان گفت که روستای هجیج مشرف بر بخشی از رودخانه سیروان است و گردشگر می تواند ضمن دیدار از این روستا قسمت اندکی از رودخانه پر پیچ و خم و خروشان سیروان ، که بزرگترین رودخانه استان های کردستان و کرمانشاه است، را مشاهده نماید .

در مورد  معرفی رودخانه سیروان نوشته شده «  رودخانه سیروان از بخش رزاب و مریوان سرچشمه گرفته و پس از عبور از شمال غربی اورامانات آبهای دواب ، شمال ، هرتا  و رودخانه های ژارود، قشلاق رود ، لیله لوشه ، زمکان و دشت حر به این آب پیوسته و سپس در جنوب غربی پاوه خارج شده و وارد رودخانه دیاله و سد دربندی خان عراق می شود ». متاسفانه بخش اعظم این اطلاعات در مورد رودخانه سیروان مبهم و گنگ بوده و برای یک گردشگر سردرگم کننده است . انگار برای گردشگر درس جغرافیا تدریس می شود . علاوه براین باید  از نویسنده یا نویسندگان  محترم پرسید که «آب شمال »و «رودخانه ژارود»  و « لیله لوشه » در کجای سیروان قرار دارند؟ حیف نیست که سیروان با آنهمه عظمت و جاذبه های طول مسیر پرپیچ و خم اش این چنین به گردشگر طبیعت دوست معرفی شود . فقط باید افسوس خورد برای تهیه کنندگان این بروشور !!!!!

در مورد روستای شمشیر که ظاهرا یکی از روستاهای هدف گردشگری شهرستان است فقط به بیان این دو  جمله اکتفاء شده است :« این روستا در 5 کیلومتری نرسیده به پاوه ( البته معلوم نیست از کدام سمت جغرافیایی ، نرسیده به پاوه !!!) قرار دارد . از جاذبه های این منطقه!! (نه روستا) رودخانه شارا و مناظر طبیعی اطراف است».  بسیار جای تاسف دارد که برای معرفی یک روستای هدف گردشگری فقط به دو جمله  آنهم پر از  غلط اکتفاء شود ، در حالیکه برای معرفی «گل لاله واژ گون» که مختص به منطقه نبوده و در تقریبا تمامی رشته کوههای ایران رویش دارد ، نیم  صفحه از بروشور 6 صفحه ای را به خود اختصاص داده است ( البته آنهم پر از غلط) .  متاسفانه در یکی دیگر از همین دسته بروشور ها ( که بعدا به آن خواهم پرداخت ) روستای شمشیر  در 10 کیلومتری جنوب شرقی پاوه قرار دارد . انگار اختلاف  5 کیلومتر فاصله،  همانند کسری از یک عدد و  صرفا بخاطر روند کردن آن است . در شمشیر «رودخانه شارا » ا صلا وجود خارجی نداشته و آنچه هست «چشمه شارا» است که حداقل در دو کیلومتری شمال شرقی آن قرار دارد .

در مورد «لاله های واژگون» یا به قول بروشور« فرتیلاریا  امپریالیسم » نیم صفحه به رشته تحریر آمده ،که اولا ضرورتی نداشته ( با توجه اختصاصی نبودن این گل به  منطقه اورامان )و ثانیا  به جرات می توان گفت که این اطلاعات اساسا به درد یک گردشگر نمی خورد و موجب جلب او یا دیگران به منطقه نمی شود( هدفی که قرار است این گونه بروشورها به دنبال آن باشند ).

در مورد صنایع دستی در بروشور آمده است :« از صنایع دستی شهرستان پاوه می توان به قالیبافی ، گیوه بافی ( زیرپارچه ای ) ، پارچه بافی ( چوخه رانک) ، نساجی و سبد بافی اشاره کرد » .  قالی بافی در منطقه اورامان چندان مرسوم نبوده و از صنایع دستی متاخر است و اصولا در  اغلب نقاط  ایران رایج می باشد و مختص به اورامان نیست . در بروشورهای تبلیغی برای گردشگران  معمولا به صنایع دستی اختصاصی و بومی  یک ناحیه یا یک کشور پرداخته می شود . مانند آن است که در معرفی ایران  به گردشگران خارجی  به جای  صنعت قالیبافی  بر روی  صنایع اتومبیل سازی آن تاکید شود.  به جای «گیوه بافی(  زیر پارچه ای ) باید  نوشته می شد « گیوه نوع زیر پارچه ای یا به اصطلاح محلی کلاش» و به جای «پارچه بافی( چوخه رانک) »باید نوشته می شد « دوخت نوعی لباس محلی موسوم به چوخه رانک» . باید اذعان کرد که این نوع معرفی صنایع دستی منطقه به هیچ کار گردشگر نمی آید و موجب ایجاد اشتیاق برای خرید در او نمی شود .خوشبختانه ، در این بروشور آنقدر سلیقه به خرج داده شده تا  تغییرات  شماره تلفن های ضروری در آن  درج شود ، اما در آنجا نیز اشتباه فاحشی روی داده و شماره تلفن تنها هتل معروف پاوه به گفته مدیر هتل ، نادرست نوشته شده است .

**************************************************************

بروشور دیگری با همکاری هتل ارم پاوه ( البته معلوم نیست که هتل ارم با چه نهاد یا دستگاه دیگری همکاری کرده است) منتشر شده که متاسفانه فاقد تاریخ  است . اما  این بروشور در میان مهمانان نوروزی  امسال توزیع گردیده و عنوان آن « راهنمای گردشگری شهر هزار ماسوله پاوه» می باشد.این راهنما قرار است راهنمای مسافر یا گردشگر در ایام تعطیلات نوروزی یا غیر نوروزی در شهر پاوه باشد. در مورد معرفی هتل :  اولا، ترجمه انگلیسی «هتل ارم پاوه» طوری نوشته شده که با چشم غیرمسلح به زحمت دیده می شود ، ثانیا کلمه« ارم» یک اسم خاص است و قاعدتا باید با حرف بزرگ یا کاپیتال نوشته شود که چنین نیست ، ثالثا بنظر اینجانب  ترجمه درست آن « Paveh Eram Hotel» است و نه « eram Hotel Paveh» . ظاهرا چنین بنظر می رسد که این بروشور مربوط به حداقل سال قبل بوده و بخاطر صرفه جویی و بدون توجه به تغییرات و اشتباهات موجود در آن ، امسال هم ناچار از توزیع آن بوده اند. این اقدام از نظر فلسفه تبلیغ و به اصطلاح پروپاگاند ، اصلا قابل قبول نیست . بروشورهای باقیمانده سنوات گذشته را  می شد به  دست  کارخانه بازیافت  کاغذ رسانده  و نفعی هم برد ، نه اینکه هزینه شود تا اطلاعات کهنه و بعضا غلط  را در اختیار گردشگران گذاشت .

در زبان های فارسی ، عربی ، کردی و امثالهم ،  نگارش و قرائت متن از سمت راست شروع می شود ، چون  از نطر ارگونومیک با بدن سازگار تر است ، اما متاسفانه برای مطالعه  این بروشور  باید از سمت چپ شروع کرد  که برای خواننده ناماسب و غیر ایمن است .

در معرفی شهر پاوه در این بروشور آمده است:« پاوه بزرگترین شهر پلکانی ایران با معماری منحصر بفرد است ………. پاوه شهر انار و گردو و انگور سیاه دیمی است ……. وجود درختان وحشی زالزالک و آمرود و انجیر با رنگ های طبیعی جلوه زیبا به باغ ها و جنگل ها داده است » . متاسفانه هیچکدام از این جملات پاوه را آنطور که هست معرفی نمی کنند . کدام منبع معتبر پاوه را «بزرگترین شهر پلکانی  ایران» و «با معماری منحصر بفرد» ذکر کرده است؟ در شهر پاوه درخت انار چندانی وجود ندارد ، چرا باید جملاتی در وصف جایی گفته شود که مجادله برانگیز و نامناسب باشند ؟ بیان «درختان با رنگ های طبیعی»  چقدر بحث برانگیز بوده و مگر درخت با رنگ غیر طبیعی نیز داریم؟

بروشور، زبان مردم پاوه را کردی معرفی می کند که اغلب به گویش (هورامی )صحبت می کنند . اولا نیازی به قرار دادن پرانتز در برابر گویش وجود ندارد و نگارش «گویش هورامی» درست است ، ثانیا بهتر بود نوشته می شد که مردم شهر پاوه به دو گویش «جافی» و «هورامی» صحبت می کنند که با واقع منطبق تر می باشد .

در ادامه این بروشور روستاهای هدف گردشگری پاوه از جمله هجیج ، خانقاه و شمشیر معرفی شده اند که بهتر بود از آنها به عنوان روستاهای هدف گردشگری «شهرستان پاوه» و نه  «شهر پاوه» یاد می شد، چون فعلا طبق تقسیمات وزارت کشور چنین است. همانطور که اشاره شد روستای هجیج را بدون ذکر جهت جغرافیایی  در 20 کیلومتری پاوه معرفی نموده که بنظر می رسد خیلی از واقعیت کمتر است . روستای خانقاه نیز در حدود 2 کیلومتری جنوب و نه جنوب غربی پاوه قرار دارد و بیان تنها چند جمله  نامناسب برای وصف این روستای هدف گردشگری در واقع ظلمی در حق آن است. در مورد روستای شمشیر نیز فاصله آنرا تا پاوه 10 کیلومتر ذکر کرده و در صفحه دوم همین بروشور ، فاصله 5 کیلومتر نوشته شده است که حکایت از یک بی دقتی روشن در تهیه مطالب این بروشور دارد و ربطی به قدیم و جدید بودن آن ندارد ، چون فاصله بین شمشیر و پاوه را اساسا نمی توان  با گذشت زمان کم یا زیاد نمود .

راجع به « صنایع دستی هنرمندان پاوه» ، بروشور بدون هیچ گونه معرفی به «شهر نودشه» اشاره می نماید که برای گردشگری که این بروشور را مطالعه می کند ، اولین سوال این است که «شهر نودشه» در کجا قرار دارد و چه ارتباطی به هنرمندان پاوه دارد؟ که متاسفانه در این بروشور دیگر هیچ اشاره ای به شهر نودشه نشده است؛ انگار که گردشگر باید خودش بداند که  شهر نودشه  در کجا قرار دارد . بهتر بود در این رابطه  به جای لفظ «هنرمندان» نیز از لفظ «صنعتگران دستی »  استفاده می شد که قدری نامناسب بنظر می رسد .  به «بافی » های زیادی اشاره شده که از همه نامانوس تر عبارت « رشک بافی » که اساسا معلوم نیست باید چطور آنرا تلفظ نمود و ما به ازای عینی آن کدام صنعت دستی در منطقه است ؟

در صفحه دوم بازهم به معرفی «خانگاه و نه خانقاه» و «شمشیر» پرداخته و تصاویری مربوط به حداقل یک دهه قبل را با جملاتی نه چندان جذاب برای گردشگر ،گذاشته شده است ، که اصولا نیازی به این معرفی نیست .

در بخش« تلفن های ضروری» ، همه شماره ها مربوط به گذشته بوده که اگر گردشگری  آنها را شماره گیری کند با صدای خانمی که می گوید « این شماره در شبکه وجود ندارد » مواجهه خواهد شد . آنوقت است که  پی خواهیم برد، دادن حتی یک شماره تلفن نادرست برای یک نفر گردشگر چه پیآمدی به همراه دارد؟  در مورد روستای هجیج نیز به بیان جملات بدرد نخور و یک عکس قدیمی اکتفاء شده و حتی به تغییر مسیر جاده این روستا به علت ساخت « سد داریان » هیچ اشاره ای نشده است. تهیه کننده بروشور ، گردشگر بخت برگشته ما را به سوی«آبشار بل»  بدون ذکر آدرس و با این امید که خودش می داند در کجا قرار دارد ، هدایت می نماید . اولا ، «آبشار  یا چشمه بل »   دیگر و عملا از منظر گردشگری وجود خارجی ندارد و به علت احداث سد داریان فضای فیزیکی آن  کاملا بهم ریخته است و ارزش آنرا ندارد حتی قبل از آبگیری سد داریان ، گردشگر را برای دیدن آن ترغیب نمود . ثانیا ، بیان جملاتی در وصف چشمه ای که اکنون بهم ریخته و جذابیت چندانی ندارد ، تنها بیان نوعی نوستالژی در وصف پیده ای قدیمی است.

اما از همه نامناسب تر ، در این بروشور ، وصف «آبشار دوقلوی شولخه»  است . اولا ، باید از تهیه کنندگان محترم این بروشور پرسید که از این همه سایت و جاذبه گردشگری چرا به جاذبه ای پرداخته شده است که شاید هنوز یکصدم مردم منطقه نمی دانند در کجا قرار دارد و برایشان جای تعجب است که چطور تا بحال آنرا از نزدیک مشاهده نکرده اند ؟ چرا آبشار «دریبر» یا آبشار « نوسود » که در دسترس هر مسافری قرار داشته و به راحتی قابل مشاهده اند ، معرفی نشده و به سراغ این آبشار رفته اند؟ آیا چند درصد گردشگران منطقه از دسته «گردشگران ماجراجو» می باشند ، تا آنها را به دیدن «آبشار دو قلوی شولخه»  تشویق نمود ؟ ثانیا . با کمال تاسف ، در اینجا نیز معادل انگلیسی   به غلط هم نوشته و هم ترجمه شده است . علاوه براین ها ، تلفظ فارسی آن نیز غلط می باشد و مگر گردشگری به همراه یک نفر اهل محل باشد تا بتواند آنرا به درستی تلفظ نماید . بازهم جای بسی تاسف است و باید اقرار کرد این نوع معرفی منطقه راه به جایی غیر از« ترکستان » نمی برد .

بروشور دیگر که تاریخ نوروز 1394 را برخود دارد و توسط« شورای اسلامی شهر و شهرداری پاوه » منتشر شده است ، را مروری مختصر می نمایم: در اولین جمله نوشته شده «به پاوه ، پایتخت اهورایی زاگرس( و نه زاگروس) خوش آمدید» .  این که در کجا و کدام سند تاریخی مکتوب از  پاوه به عنوان «پایتخت اهورایی زاگروس» یاد شده ، اساسا معلوم نیست.در خوشبینانه ترین حالت فقط میتوان آنرا ساخته یک فرد خوش ذوق برای معرفی پاوه  دانست که جای بحث چندانی ندارد . این بروشور پاوه را در فاصله 125 کیلومتری شمال غربی شهر کرمانشاه می داند ، در حالیکه در سایر بروشورها  و در تابلو نوشته خود شهرداری پاوه نیز این فاصله در 112 کیلومتری  شمال غربی کرمانشاه ذکر شده است که این هم نوعی بیان خلاف واقع  بوده و حکایت از عدم  وجود یک رویه واحد در میان  دست اندرکاران مسئول «معرفی» منطقه دارد. این بروشور،« وسعت پاوه( منظور شهرستان پاوه )را بالغ بر 860 کیلومتر(  منظور کیلومترمربع ) اعلام کرده است». بدون آنکه اشاره  ای به سابقه تاریخی «سراب هولی» بشود ، نوشته «آب شرب پاوه از آنجا تامین می شود که این هم در شرایط فعلی کاملا برخلاف واقعیت است ، زیرا  آب این سراب شاید بخش کوچکی از آب آشامیدنی پاوه را تامین می نماید. اما اصولا اشاره به آب شرب یک شهر چه ربطی به گردشگر دارد . متولیان شهر موظف به تامین آب شرب سالم و بهداشتی برای شهروندان ( اعم از ساکن و گردشگر یا مسافر) می باشند و بیان این موضوع اطلاعاتی در اختیار گردشگر قرار نمی دهد ، کدامیک از ما هنگام رفتن به شهرهای دیگر به عنوان گردشگر یا مسافر برایمان مهم است که آب این شهر یا این روستا از کجا تامین می شود؟

گردشگران معمولا محققان تاریخی نبوده و نیاز به جر وبحث های رایج در مورد وجه تسمیه یک شهر یا یک دیار ندارند ، چرا باید این موضوع در همه بروشور های مربوط به شهر پاوه ، آنهم با تفاوت های فاحش»  بیان شود؟ این کار هیچ تاثیری در جلب و جذب گردشگر نداشته و نخواهد داشت .

در بروشور آمده است :« مردم پاوه به زبان اورامی ( زردشتی ) صحبت می کنند ، پوشش زنان و مردان پاوه محلی است و به شکل بومی زندگی می کنند». این طرز معرفی  بیشتر به  نوعی نامه نگاری افراد  عریضه نویش شباهت دارد تا یک متن تبلیغاتی به مفهوم امروزی کلمه . اولا ، تا کنون در هیج سند تاریخی «زبان زردشتی» شنیده نشده است ، بلکه «دین زردشتی»  در اسناد تاریخی آمده است . علاوه براین در کدام منبع معتبر،« زبان اورامی معادل زبان یا دین زردشتی» قرار داده شده است . متاسفانه کس یا کسانی که این متن را نوشته و  در قالب بروشور در اختیار گردشگران قرار داده اند ، اصلا بفکرشان هم خطور نکرده که ممکن است روزی روزگاری  یک نفر محقق دینی یا تاریخی این نوشته را مطالعه کند. چنین بیاناتی هم هیچ اطلاعات مناسبی که بدرد گردشگر بخورد در اختیار او نمی گذارد . بخاطر پرهیز از اطاله کلام ، من به مابقی محتوای  این بروشور، که متاسفانه پر از اغلاط املایی ، انشایی و محتوایی بوده و  بسیار هم بد طراحی شده و چشم هر خواننده ای را می آزارد ،  نمی پردازم .

بروشور دیگر مربوط به «بخش باینگان » است . این بروشور توسط که « بخشداری و تعاونی دهیاران بخش باینگان » تدوین شده است ، نیز فاقد تاریخ انتشار  می باشد ،  اما از روی جدول تقویم آن می توان  فهمید که  مربوط به سال 1394 است . در اولین جمله آن یک بی دقتی واضح مشاهده می شود و آن اینکه :« بخش باینگان ، یکی از بخش های استان کرمانشاه و از توابع شهرستان پاوه است » که بهتر بود می نوشت «بخش باینگان یکی از بخش های شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است».در یک اشتباه تایپی کاملا مشهود نوشته شده که :« دارای 2 شهر باینگان با 2000 هزار نفرشهربانه وره 3500 نفر و بقیه در روستاها زندگی می کنند ».  گذشته از اشتباه تایپی مشهود ، این جمله بسیار نادقیق  بوده و بدون رعایت قواعد زبان فارسی نگاشته شده است. متاسفانه ، تهیه کنندگان چنین بروشورهایی انگار وظیفه ای از روی اجبار برای تهیه آن دارند و حتی زحمت یک بار خواندن آنرا قبل از سپردن به چاپ به خود نمی دهند . طراحی و دیزاین این بروشور درهم و برهم و بسیار چشم آزار است. این بروشور بیشتر شبیه به نامه ای اداری برای دعوت از عده ای خاص  بوده و اساسا بویی از تبلیغات استاندارد  معطوف به گردشگری در آن مشاهده نمی شود. در این بروشور ده مورد از سایت های  گردشگر پذیرمعرفی شده اند که نحوه معرفی بسیار نامناسب بوده و بدون شک هیچ گردشگری را به سمت آنها نخواهد کشید ( البته فرض را بر این بگذاریم که مثلا این بروشور را در تهران به دست یک نفر مشتاق به گردشگری در ایران بدهیم) . در مورد هفتم در رابطه با معرفی روستای دودان خواننده  به انتشارات ستاد ارتش در اردیبهشت سال 1331 ارجاع داده می شود که معلوم نیست که گردشگر چگونه به این بایگانی دست پیدا کند( ظاهرا جا کم آمده است !!!!) .

امسال شرکتی  مرتبط به امور گردشگری بنام « دهکده آرامش ماد» نیز اقدام به انتشار بروشوری دو صفحه ای  به سلیقه خود نموده است . از قرار مسموع مدیر این شرکت از افراد شناخته شده حوزه گردشگری می باشد . اما محتوا و فرم بروشور این شرکت ، گویای چنین وضعی نیست . برای  نمونه بازهم  تاریخ انتشار آن نامعلوم است و این از نظر تبلیغات مرتبط به گردشگری قابل قبول نیست ، زیرا باید مشخص شود که اطلاعات مندرج در یک «پکیج تبلیغی» به روز است یا نه ؟ علاوه براین از دو شهر «نوسود» و «نودشه» به عنوان روستا نامبرده است که این خلاف واقع تقسیمات وزارت کشور می باشد . چند تصویر در پشت این بروشور گذاشته شده اند که ضمن بهم ریختگی ابعاد آنها ، بر روی تصویر اول نوشته شده «شمشیر» که  به یقین  می توان گفت هرجایی دیگر در استان کرمانشاه  هست، غیر از  روستای شمشیر در شهرستان پاوه . بقیه محتوای تبلیغی این بروشور نیز چنگی به دل نمی زند و  با انشایی نامناسب  و غیر حرفه ای به رشته تحریر درآمده است.

این موارد تنها بخشی از «سرمایه» ،«انرژی» و «اوقاتی» است که به جرات می توان گفت به هدر می رود و حتی یک سر سوزن به موضوع « رونق گردشگری در شهرستان پاوه و توابع آن»  کمکی نخواهد کرد .  اگر سایر موارد تبلیغی برای جلب و جذب گردشگر به منطقه در سایر نقاط ایران نیز از این قماش باشند ، بدون شک کسی را به عنوان گردشگر به معنی واقعی کلمه به این منطقه نخواهد کشاند. اعلام آمار افزایش تعداد گردشگران هر سال نسبت به سال گذشته چندان با  واقعیت انطباق نداشته و با فرص صحت افزایش تعداد  وارد شده به حوزه یک منطقه ، نمی توان نتیجه گرفت که همه یا بخش اعظم این افزایش حتما گردشگر بوده اند. رونق گردشگری به عنوان صنعتی در حال رشد در سطح منطقه ، نیاز به اجرای اقداماتی زیر بنایی دارد که کمترین آنها تبلیغ به شیوه ای استاندارد ،  امروزی و در همان حال ابتکاری است .

دکتر برهان ولدبیگی

20/1/94

19 پاسخ برای “نگاهی به محتوا و مضمونهای برگه و بروشورهای تبلیغاتی ((بخش دوم))

  • امیر دارستان در تاریخ اردیبهشت 5, 1394 گفت:

    سلام علکیم جناب نکته سنج
    نه تنها روستاهای شما ارزشش از نودشه کمتر نیست بلکه بسیار بیشتر است .چون کمتر دچار تغییرات ناسازگار و برگشت ناپذیر شده است . شهر نوسود که در حال حاضر از خودرهای سنگینی که به بازارچه تردد می کند عوارض دریافت می کند.
    اگر شما ارزشی برای زیبایی روستای خود قایل نیستی من هستم !
    اگر مایلید تا کل هورامان را به عنوان یک منطقه حفاظت شده ملی و حتی جهانی ثبت کنیم و ورود به آن مستلزم پرداخت عوارض باشد.
    به نظر من تنها منبع اقتصادی سالم و پایداری که می توان برای این کوهستان زیبا متصور شد توسعه توریسم می باشد. توریسمی سازگار و متکی بر فرهنگ و زیست بوم هورامان
    درست شما جهانی فکر می کنید اما بهتر است محلی عمل کنید!!!
    به نظر شما سرمایه گذاری روی دریافت عوارض و حفظ این طبیعت بکر بهتر است یا احداث واحدهای تولیدی مثل مرغداری و گاوداری و … در این کوهستان زیبا که هیچگونه مزیتی برای صنعتی شدن ندارد؟

    باتشکر از شما

  • نکته در تاریخ اردیبهشت 4, 1394 گفت:

    جالبه عوارض برای عبور از نودشه! نوسود هم باید با گرفتن عوارض از طبیعت زیبایش مراقبت کند! نیسانه رو یادم رفت اونا هم باید بگیرن! ای دادوبیداد کمدره از اون ور ورا هم باید از موقعیت خود استفاده کنند! حالا استاد دارستان با اون 480نفرت بیا ازعوارضی روستاهای مختلف عبور کن مگه روستای ما چه چیزش از نودشه کمتره؟؟؟

  • حاجی در تاریخ فروردین 31, 1394 گفت:

    برادر عزیز جناب آقای دارستان وقتی می گویم شورش را در آورده ای به این خاطر است که شما داری با این افکار آنارشیستی و این ادبیات و آوردن ارقام (480 نفر) عملا جوانان نودشه ای را تحریک می کنید .چه بسا منبعد شاهد برخوردهای فیزیکی بین جوانان نودشه ومسافران و رهگذران باشیم و دیگر کسی جرات عبور از نودشه را نداشته باشد.

    • امير دارستان در تاریخ اردیبهشت 1, 1394 گفت:

      حاجي جان آن بلايي را كه سالها پيش آنگلوساكسون ها بر سر سرخ پوستان آمريكا آوردند دارند برسر ما هم نازل مي كنند اما به شيوه اي ديگر .
      تا زماني كه همگان مثل شما فكر كنند و نگاه اومانيستي به طبيعت داشته باشند و توسعه به شكل اروپايي ( جهاني !!!! ) را مقدس بشمارند و كساني را كه خواستار حفظ خرده فرهنگ ها و حفظ تنوع ژنتيكي و احترام به طبيعت هستند ، آنارشيست بخوانند اين تراژدي كماكان ادامه دارد
      براي شما آرزوي موفقيت دارم و مطمن باش از اين به بعد بيشتر شورش را در خواهم آورد

      • جویای قسه ی سوور در تاریخ اردیبهشت 3, 1394 گفت:

        عالیجناب قسه ی سوور سلام کجا رفتی نه به آن سوری سورو ونه به این بی رنگی
        از طریق کامنت ها با هم وعده و وعیدی داشتیم!
        قرار بود به کمک هم نشان یک و دو سه تقدیم عزیزانمان کنیم !
        دست کم با رویکردی نارنجی یا صورتی … به میدان بیا
        به امید دیدار مجازی وغیر مجازی وشنیدن …
        ارادتمند اسم فاعل ثلاثی مجرد از جناب متناظر اصیل!!!!

  • امير دارستان در تاریخ فروردین 30, 1394 گفت:

    سلام عليكم

    1- بنده هيچگاه به كتابخواني اعتقاد نداشته و ندارم زيرا مطالعه مرور انديشه ها و دانسته هاي ديگران است. من اعتقاد به بينش دارم و نه دانش و هميشه خرد را پيش تحصيل نكرده ها يافتم. بدترين تصميمات را براي اين شهرستان كتابخوانها گرفته اند و بهترين و بزرگترين آموزگاران و استادان پيرمردان روستاهاي هورامان هستند

    2- من به اين خاطر اسم نودشه را آوردم چون حق ندارم براي ديگر جاها تصميم بگيرم . دوستان مي خواستند جاذبه هاي گردشگري را معرفي كنند كه من مخالفم و گفتم حداقل نودشه را معرفي نكنيد چون شكي ندارم كه مردم نودشه خواستار گسترش بدون برنامه توريسم نيستند

    3- من اصلا به توسعه معتقد نيستم تا اصول علمي اش را باور كنم .اصلا چرا توسعه مي توانيد جواب مرا بدهيد؟

    4- زماني كه جاده جديد نودشه احداث شد من در سني نبودم كه مخالفت خود را ابراز كنم و گرنه فاقد هيچگونه توجيه فني ، زيست محيطي ، اجتماعي و … نبود و مسيريابي آن كاملا اشتباه بود.

    5- ايده دريافت عوارض در روزهاي ويژه قرار است به صورت يك مطالبه جدي مردم نودشه در استانداري مطرح شود اگر مخالفيد بفرماييد 200 تن زباله رها شده در دالاني را چه كسي جمع آوري مي كند بنده با همكاري دوستانم تا حالا چندين بار نسبت به جمع آوري زباله با همكاري شهرداري نودشه اقدام كرده ايم ولي حجم زباله به قدري زياد است كه انسان را نااميد و مايوس مي كند

    5- بنده اعتقادي به كمربندي ندارم و اين محور ظرفيت تردد بيشتر را ندارد . شما هميشه مي خواهيد مشكلاتي را ايجاد كنيد و به همان شيوه آنها را حل كنيد به قول مولانا :
    خون به خون شستن محال است و محال

    6- بنده نه دانشجو هستم و نه در سني هستم كه احساساتي بشوم و هر حرفي يا ايده اي را مطرح مي كنم شك نكن كه در عمل به آن پايبندم به قول حضرت شيخ اجل :

    من از آن گذشتم اي يار كه بشنوم نصيحت / برو اي فقيها با ما مفروش پارسايي !

    با تشكر

    • == در تاریخ فروردین 31, 1394 گفت:

      برادر عزیزم بر منکرش…باد
      شک ندارم که شما اهل عمل و اندیشه هستی !
      قبول ندارم که با کتاب ومطالعه بیگانه باشی!
      با عوارض به شرط ….کاملا موافقم
      از اینکه جوان متعهد وتحصیلکرده…. چون شما فقط متعلق به نودشه باشد مخالفم
      از اینکه برادرت هم بحمدالله تحصیلکرده ، دانا وچون خودت متعهد است بسیارخوشحالم وبه پدر محترمتان تبریک می گویم ….
      از اینکه تکنولوژی های مختلف را استفاده میفرمائید وتوسعه را نمی شناسید تعجب می کنم
      شما را مهندس خطاب کردم معنیش آن است که حداقل لیسانس را دارید اما سنتان کمتر از سی سال است(اوج دوران آرمان گرایی) عمرت دراز وپر برکت باد
      برنامه های دوسه سال گدشته ات (امداد گری محیط … وهمین اخیر… نشان از توسعه یافتگی دارد کم لطفی نکن
      انعطاف پذیری آگاهانه هم زیاد بد نیست موفق باشی (نور چشمی)

  • ناشناس در تاریخ فروردین 30, 1394 گفت:

    ا قای دارستان اگه این جوری دیگه وقتی از پاوه میروی دانشگاه باید عوارض بدهید

  • امير دارستان در تاریخ فروردین 29, 1394 گفت:

    سلام عليكم يا حاجي ، زيارت قبول

    بنده از طرف حد اقل 480 نفر از مردم نودشه كه اكثرا دانشگاه رفته و تحصيلكرده هستند ،حرف مي زنم . اگر هم نودشه اي هستي ايميل بفرست تا اسكن امضاها و محتواي مطالبات را برايت بفرستم. شكي نداشته باش كه حراج ميراث طبيعي تا ابد برپا نيست و در آينده اي نزديك ديگر اجازه نخواهيم داد هيچ خودرويي بدون پرداخت عوارض از ميان باغات هزاران ساله پدران زحمت كشمان عبور كند. قرار نيست من از نودشه بروم . چون جاي ديگري را سراغ ندارم :

    ور باورت نمي شود از بنده اين حديث / از گفته كمال دليلي بياورم
    گر بركنم دل از تو و بردارم از تو مهر / آن مهر بر كه افكنم آن دل كجا برم

    با تشكر

    • == در تاریخ فروردین 30, 1394 گفت:

      با سلام:
      از کسی پرسیدند چند سواد داری جواب داد خیلی
      باز پرسید تا چه حد گفت بار الاغی کتاب دارم
      دوباره سوال کرد آیا ؟: همه اش را خوانده ای جواب دادیک دورسطحی خوانده ام
      اینبار پرسید چه شد ؟ جواب داد : از خواندن بعضی داستانها … احساساتی شدم؛ واشکم سرازیر شد!
      شخص دیگر ی که حرفهایشان را می شنید و انسان دنیا دیده ای بود؛ از روی تجربه …گفت : عزیزانم توصیه ای مختصردارم شاید به کارتان بیاید:
      آن دو جوان عاقل گوش دل سپردند!!! توصیه این چند کلام به ظاهر ساده بود:
      _ عقلتان را تابع احساساتتان نکنید
      _احساساتتان را با درایت و آگاهی تمام تحت تاثیر وپیرو عقل ومنطق نمائید
      _کتابهایتان را سطحی نخوانید و باز خوانی نمائید…….
      _ بار الاغ کتاب هم کافی نیست….
      واما برادر زاده ی عزیز جناب مهندس دارستان و…:
      نوشته ها وکامنتهایتان نشان از جهان بینی دارد!؛ چی شد ؟ که به یکباره دید گاه بلندتان را به محدوده ی نودشه ی عزیز محدود کردید!؟
      نکند همان جریان عقل واحساس وخدای نکرده تعصب … است ! ؟
      البته (گاهی) :در نوشته هایتان بخشی نگری مفرط همراه با همان احساساتی شدن واشک ریختن به چشم می خورد؛ که:
      در سنین شما ودوران دانشجویی بعلت (واقعیت ) آرمانگرایودن ونگرش ایدآلیستی این دوره و روبرو نشدن باواقعیت های میدان عمل، امری معقول و معمول است ؛ و در جای خود بسیار مفید میباشد !؛
      اما: این به تنها یی چاره ی درد نمی کند! زیرا: در اصول علمی توسعه باید : علاوه بردانایی وایده پروری و آرمانخواهی…، همه جانبه نگر، واقع بین و عملگرا هم بود !؛
      باید: به نیازها، مزیت ها ،فرصت ها ،محدودیت ها ،تهدید ها ، امکانات فابل دسترس، شرایط زمانی ،مکانی ،سیاسی ، اجتماعی (حتی جهانی)، عرف ،قانون ، میزان کشش اجتماعی(درمشارکت و مشاورت …)و الویت ها … (در برنامه ریزی ،اجرا وبهره برداری … با دانش و آگاهی کافی و بدون استثنا) توجه ماهرانه همراه باپشتکار … داشت !؛
      والی : مثل آن است : چهارپایه ای را،که نقشه ساخت وامکانات ساختش … را کامل نکرده ؛ و به ساختش نشسته ای ؛ هنوز سه پایه دیگرش به علت نبودن امکانات کافی… ساخته ونصب نشده اند (در عرصه ای نا هموار ) روی آن بنشینی !!!؟؟؟
      برادر عزیزم عوارض گرفتن از راه ،پل ،پارک و…. صرفا برای جبران هزینه های ساخت ، نگهداری ، دادن خدمات بهتر و آسایش و بهره مندی هرچه بیشتر عوارض دهنده …. امری مرسوم (در کشور وجهان )است ؛ ومقبولیت دارد!!!
      اما :فقط به استناد قانون وبه حکم قانون وترتیبات مشخص ومدون قانونی مجاز می باشد!؛ (با تصمیم من وشما وچند صد نفر تحصیل کرده ی بسیار عزیز نودشه ای خلاف قانون وجرم محسوب شده وپیگرد قانونی دارد) ممانعت از تردد هم….. !!! بگذریم:
      شما که از دوستداران وحامیان سر سخت محیط زیست وعدم دستکاری عرصه های طبیعی هستید ؛ آیا ؟: راه چاره ای (عملی )می شناسید یا تصور کرده اید؟ که یشود ، گذر گاه (کمربندی )مناسبتری (با توجه به خیر و صلاح مردم شریف نودشه )به راه مریوان….ایجاد کرد که:( صرف نظر از هزینه های معمول) هزینه و صدمات محیط زیستی …کمتری داشته باشد ؟
      لطفا : (با علم و درایتی که بحمدالله دارید) روی این مهم نیز همفکری وکار دانائی محور وهمه جانبه نگر داشته باشید .
      (برادر… عزیز ،دانا ودلسوز موفق وپایدار باشید) همه ی شما مایه ی فخر و امید هورامان … هستید!!!!

    • ذره بین در تاریخ اردیبهشت 4, 1394 گفت:

      سلام اقای دارستان

      بذار یک مطلبی رو ارائه بدم که واقعا اگه اهل منطق باشی درک میکنی..

      به اتفاق یک روز که من قصد مسافرت به مریوان رو داشتم روز جمعه بود نزدیک نماز ظهر هم بود اگه خدا قبول کنه رفتیم نماز جمعه ….. در بین خطبه های ماموستا صدای های وحشناکی که از بیرون میاومد واقعا اعصاب ادم رو آزار میداد بعد حتی خود ماموستا از مردم خودتون خواهش کرد که جلوی عبور و مرور بی مورد این موتور ها رو بگیرند

      واقعا خودتون قضاوت کنید چقدر این موتور ها باعث آذار و اذیت مردم می شوند من حاضر بگم 300تا بیشتر در این سطح شهر عبور میکنند اونم حتی تعدادی هستند که اوکسوز موتور ها رو دستکاری کردند و مثل صدای رد و برق شدند از اونم بیشتر

      حالا چه جوابی داری میگی عوارض میگی باعث الودگی

      وحتی حاضرم بکم اگه این جاده از انجا عبور نمیکرد باعث رونق شهر نودشه نمی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

      • امیر دارستان در تاریخ اردیبهشت 5, 1394 گفت:

        سلام علیکم جناب ریز بین

        انشالله که طاعات و عباداتان قبول درگاه حق واقع شده باشد .بنده تا حدی اهل منطق هستم اما نه آنقدر که این استدلال پیچیده را درک کنم. برای درک این منطق، باید منطق دان بزرگی مانند کورت گودل باشی که با اثبات قضایای ناتمامیت امیدهای هیلبرت را برای اثبات سازگاری در ریاضیات به یاس کامل مبدل کرد.

        واقعا این جاده باعث رونق و پیشرفت نودشه شده است ؟ به نظر شما ظرفیت این محور برای تردد چقدر است ؟ حجم آلاینده هایی که این طبیعت شکننده تحمل می کند چقدر است ؟ و راه حل چیست ؟!!!
        باتشکر

  • حاجی در تاریخ فروردین 29, 1394 گفت:

    جناب آقای دارستان دیگر شورش را در آورده ای . چه بخواهی چه نخواهی نودشه سر راه هورامان و مریوان و مکانهای گردشگری تته و دالانی قرار دارد . مطمئن باش در آینده این خودروها به چهار هزار هم خواهند رسید . شما حق اجازه ندادن به مردم را نداری که از نودشه عبور نکنند شما می توانی یا خودت از نودشه بروی یا اینکه کوشش کنی تا جاده ای دیگر ومناسبتر ساخته شود.

  • امير دارستان در تاریخ فروردین 28, 1394 گفت:

    سلام خدمت همه

    لطفا كساني كه بروشورهاي تبليغاتي تهيه مي كنند. محبت كنند اسم نودشه را حذف كنند ! چون در بعضي از روزهاي بهاري بيش از 3000 خودرو از تنها خيابان نودشه عبور مي كنند. اين هجوم گسترده و بي فايده كه نتيجه اي جز آلودگي صوتي و آلودگي هوا ندارد مطلوب ما نيست و اگر يكي از ما بر اثر استنشاق آلاينده هاي سرطان زا بيمار شود همه كساني كه بروشور تهيه مي كنند مقصرند . هواي پاك و سكوتي ناب براي ما غنيمتي بي بديل است و عطاي گردشگران را به لقايشان مي بخشيم
    با تشكر از همه شما

  • ناشناس در تاریخ فروردین 28, 1394 گفت:

    کار را به کاردان سپردن یعنی این

  • ناشناس در تاریخ فروردین 28, 1394 گفت:

    با تشکر از اقای دکتر بنده هم یک سری از برگها را اوردم من که اهل این شهرم واقعا حیران شدم تاسف خوردم برای شورای شهر که با افتخار این خرا فات را پخش می کردند

  • مهرداد در تاریخ فروردین 27, 1394 گفت:

    واقعا جالب و مفید بود ممنون و سپاسگزاریم

  • قادری در تاریخ فروردین 27, 1394 گفت:

    با سپاس و تشکر از آقای دکتر واقعا که زحمت زیادی کشیدی. به نکات خوبی اشاره کردی فکر نکنم نه تهیه کنندگان این بروشورها و نه مسافرین به اندازه شما با دقت این بروشورها را مطالعه کرده باشند.

  • طالب حیدری در تاریخ فروردین 27, 1394 گفت:

    تشکر از جناب دکتر ولدبیگی بخاطر اینهمه دقت و ریزبینی

پاسخ دادن به مهرداد لغو پاسخ