ج 10 فروردین 1403 ساعت 18:31

تكنولوژي افيون است ( قسمت اول )/ امیر دارستان

تكنولوژي افيون است ( قسمت اول )/ امیر دارستان

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : سوأل بسياري ساده اي است . زندگي در گذشته با همه سختي ها و ناامني هايش ، زيباتر و شكوهمند بود يا اكنون ؟ برآيند همه تغييراتي كه بشر تكنولوژي و پيشرفت مي نامد چه دستاوردي براي بشريت داشته است ؟ هجوم گسترده اشياء و اطلاعات و تغييرات شتابزده […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : سوأل بسياري ساده اي است . زندگي در گذشته با همه سختي ها و ناامني هايش ، زيباتر و شكوهمند بود يا اكنون ؟ برآيند همه تغييراتي كه بشر تكنولوژي و پيشرفت مي نامد چه دستاوردي براي بشريت داشته است ؟

هجوم گسترده اشياء و اطلاعات و تغييرات شتابزده در سبك زندگي كه فرصت انديشيدن را از آدمي بازستانده است ممكن است مطلوب بسياري از ماها نباشد . اماامیر دارستانی ناچار بدان تن مي دهيم و بسياري از ماها آنچه را كه شبكه هاي فشن دنياي سرمايه داري به عنوان لازمه زندگي و استاندارد جهاني بر ما تحميل مي كنند بدون آنكه جرأت رد و انكار داشته باشيم چشم بسته مي پذيريم . آنجا كه گفته مي شود توسعه ، كسي جرأت ندارد بگويد چرا ؟ انجا كه گفته مي شود پيشرفت ، كسي جرأت ندارد بگويد به كجا؟ همه مي گويند روشنايي ، كسي جرأت ندارد بگويد آسمان تاريك شب زيباست.

آيا انسان براي زندگي كردن به چيزي غير از جسمش نياز دارد ؟ آيا زندگي بدون اشياء ساده تر و زيباتر نيست ؟ آيا اشياء ذهن انسان ها را تسخير نكرده اند؟ براستي كه هدف از زندگي چيست و آيا زندگي هم استاندارد جهاني دارد ؟ !!!

كساني كه هنوز تعاملشان را با طبيعت بكر هورامان از دست نداده اند و در زير نور لامپ هاي كم مصرف و در گشت و گذار شكبه هاي اجتماعي معناي زندگي را فراموش نكرده اند ممكن است با مشاهده اين تغييرات شتابزده و استرس آور ، پريشان و درمانده شوند و سؤالات اساسي تري را براي خود مطرح نمايند:

آيا اين تغييرات روند گريز ناپذير بلوغ بشريت است يا بيراهه اي است كه سر به تركستان دارد و بشريت را به پرتگاه نابودي سوق مي دهد؟ آيا با وجود تكنولوژي فزاينده و سبك زندگي كنوني مي توان طبيعت را حفظ كرد يا بايد تكنولوژي را انكار و نابود كرد ؟!

ابتدا بايد از خود بپرسيم كه تكنولوژي چيست ؟

تكنولوژي چيزي جز برهم زدن تعادل نظام بي نقص طبيعت نيست . تكنولوژي فرايندي است كه در آن بشر با دستكاري نظام طبيعت مشكلاتي را ايجاد مي كند سپس به همان شيوه مقداري از مشكلات را به ظاهر حل مي كند و آدميان ساده لوح را به تحسين وا مي دارد. مثلا با سركوب باكتري ها ( نگهبانان ديرينه سلامت انسانها ) باعث افزايش جمعيت مي شود سپس به كمك ماشين آلات و كودهاي شيميايي براي جمعيت افزايش يافته غذاي ناسالم توليد مي كند تا آنان را به سرطان مبتلا سازد و آنگاه با روشهاي از همين دست مانند شيمي درماني مبتلايان را درمان مي كند! با وارد كردن حجم گسترده اي از آلاينده ها به جو زمين لايه ازن را تخريب مي كند سپس براي محافظت از انسانها در برابر اشعه ماورا بنفش كرم ضد آفتاب و عينك ضد UV مي سازد ! با افزايش سرعت زندگي ، انسانها را دچار استرس و افسردگي مي سازد سپس برايشان قرص فلوكستين و … مي سازد ! با سد سازي و تغيير بستر طبيعي رودخانه ها باعث خشك شدن تالاب ها و كوير زايي مي شود سپس براي جلوگيري از هجوم ريزگردها كويرها را مالچ پاشي مي كند ! با وارد كردن مواد قندي مصنوعي به رژيم غذايي مردم دندانهايشان را مي پوساند سپس برايشان دندان مصنوعي مي سازد ! و هزاران مثال ديگر از اين دست .

اگر خوب فكر كنيم مي فهميم كه تكنولوژي افيون است ، رنج و فريب است ، آدميان را مسخ و بي خود مي كند . آنچنان بي خود كه بدون گوشي موبايل قادر به راه رفتن نيستند ! لذت و آسايش ظاهر ي ناشي از استفاده از ابزراهاي مدرن دقيقا مانند نشئگي ناشي از مصرف مواد مخدر است. مي توان گفت كه استفاده از شبكه هاي اجتماعي مانند وايبر ، تانگو و … تفاوتي با مصرف مواد مخدر ندارد!

آري جهان از روز نخست زيبا و كامل بود و هر آن چيزي را كه بشر براي يك زندگي شكوهنمد نياز داشت در آن مهيا بود . اما توهم دانايي و تقدس علم گرايي انسان را برآن داشت تا خداوند علم را جايگزين خداوند طبيعت نمايد و زمين را به جاي بهتري براي زيستن تبديل نمايد و اكنون ميراث شوم آنچه را كه بشر پيشرفت و تكنولوژي مي نامد بر همه ما نمايان است. تغييرات ناشي از تكنولوژي ناسازگار و دستكاري طبيعت ، نه تنها آسايشي را كه آرزوي نسل بشر است براي او فراهم نكرده بلكه آرامشش را نيز از او گرفته است.

پر واضح است بشري كه محصول تكنولوژي و واكسن است و در سير تكاملي خود دچار تحولات اساسي شده است ( ساختار ذهني اش پيچيده شده و تنها وسيله دفاعي اش هوشش مي باشد ، كرك هايش را از دست داده است و … ) نمي تواند به عصر
غار نشيني بازگردد ! و همچنين نمي توانيم دانش و فن را از تغيير جهانمان بازداريم اما دست كم به قول هاوكينگ مي توانيم بكوشيم اطمينان حاصل نماييم كه تغييرات در سمت و سوي درستي پيش مي رود.

شايد نخستين دستكاريهاي بشر در طبيعت كه منجر به تغييرات پايدار و شكل گيري تمدن شد در عصر كشاورزي آغاز شده باشد اما شايد بتوان گفتن تا قبل از انقلاب صنعتي كه در اواسط قرن هجده هم در انگلستان آغاز شد همه تغييرات سازگار با طبيعت بود و در واقع كپي برداريهاي خردمندانه انسان از قوانين طبيعت بود . مي توانيم هورامان خودمان را در 30 سال پيش تصور كنيم . همه چيز از جنس زاگرس بود ، پاك و زيبا و سازگار . معماري ، لباس ، غذا ، گويش ، تفريحات و در واقع همه تعاملات سازگار و از جنس زاگرس بود .

اما آنچه كه بعد از صنعتي شدن روي داد تغييراتي سريع و نابخردانه بود كه منجر به تغيير ماهيت زمين شد و نتايج فاجعه آميزي به بار آورد و در اين ميان تنها اشاره به فاجعه اي كه از آن به عنوان مه دود بزرگ لندن ياد مي شود كافي است . در سال 1952 تنها ظرف چند روز 4000 نفر جان خود را بر اثر آلودگي هوا از دست دادند. لازم است كه بدانيم تمام انديشمندان تراز اول جهان در طول تاريخ همواره مخالف دخالت انسان در طبيعت بوده اند و تنها به خاطر ارضاي حس زيبايي شناسي خود به كنكاش در عالم پرداخته اند . از جمله ارشميدس كه يكي از بزرگترين نوابغ طول تاريخ بشريت است ( لازم است كه بدانيم مورخان و دانشمندان مسلمان از او به عنوان عقل كل ياد كرده اند ).

تكنولوژي را سودا گراني مانند اديسون ، جيمز وات و … توسعه داده اند. آنان نه تنها مشعل داران تاريخ بشريت نيستند بلكه آغاز گران نابودي ميراث طبيعي و برهم زنندگان تعادل نظام خلقتند!!

آنچه مسلم است روند نامتوازن توسعه فعلي با تكيه بر مصرف گرائي و يكسان سازي سبك زندگي بدون توجه به توان اكولوژيك و مزيت نسبي مناطق ، قطعا محكوم به شكست است و تبعات آن از هم اكنون به خوبي نمايان است و هر روز گسترده تر مي شود . شايد مهمترين آن پديده گلخانه اي باشد كه منجر به گرمايش جهاني و شروع ناپديد شدن يخچالهاي كوهستاني در سراسر جهان و از همه مهمتر يخچالهاي قطبي شده است .

بشر چاره اي جز بازگشت به دامان طبيعت ندارد اگر نه به طور كامل اما حداقل مجبور خواهد شد سازگار با زمين زندگي كند و به تبع ما زاگرس نشينان نيز چاره اي جز دنبال كردن ردپاي پدران خردمندمان نخواهيم داشت. پدران سخت كوشي كه هزارن سال است در يك تعامل آموزنده با طبيعت و تعظيم در برابر قوانيم اين اكوسيستم نادر ، حكمراني مناسب آب و امنيت پايدار غذايي را براي همگان معني كرده اند.

روند بازگشت به طبيعت انسان به خوبي در مثالهاي ساده زير مشهود است:

  • توسعه روز افزون كشت ارگانيك در كشورهاي غربي ( كشاورزي بدون سم و كود و بذرهاي اصلاح شده )
  • تخريب سدها و جريان آزاد رودخانه : تنها در سال 2014 در 19 ايالت آمريكا 72 سد بر چيده شد.
  • درمان سرطان : پس از آزمايش انواع روشها مانند شيمي درماني ، پرتو درماني و … آخرين روشهاي درمان سرطان بر تقويت سيستم ايمني بدن توسط مواد خوراكي سالم استوار است .
  • ….

اكنون سؤال اساسي كه موضوع اصلي اين مطالب است ، اين است كه اقليم ارزشمند هورامان را چگونه مديريت كنيم تا در اين گذار دچار آسيب هاي غير قابل جبران نشود ؟

از آنجا كه همه شهر ها و روستاهاي هورامان ساختار نسبتا مشابهي دارند و در حوزه هاي آبريز كوچك استقرار يافته اند كه شامل مراتع كوهستاني در بالا دست ، سكونت گاه و باغهاي آبي در پايين دست ( و گاها در بالا دست ) مي باشد مي توان الگوهاي توسعه پايدار نسبتا مشابهي را براي آنان تعريف كرد.

به اميد خداوند در مقالات بعدي راهكارهاي عملي براي حفظ و مديريت بومي زيستگاه ارزشمند هورامان با تكيه بر مثالهاي عيني ( حاصل تحقيقات ميداني نگارنده ) حول موضوعات زير منتشر خواهد شد و از همه انديشمندان و صاحبنظران اين ديار دعوت به همكاري مي شود:

  • حفاظت و بهره برداري بومي از مراتع كوهستاني : جلوگيري از احداث جاده هاي غير اصولي ، مهار آتش سوزي ، حفاظت از چشمه ها ، احياي دامداري سنتي و …
  • مديريت بومي سكونت گاها : بازنگري طرح هادي روستا ها ، تعريف الگوي معماري سازگار با طبيعت منطقه ، جلوگيري از تغيير كاربري و تخريب فضاي سبز ، جلوگيري از آلودگي چشمه هاي پايين دست شهر ها و روستاها ، مشخص كردن ظرفيت توسعه شهر ها و روستا ها ، كاهش آلودگي نوري و ديداري ، ايجاد اشتغال پايدار با تكيه بر صنعت توريسم ، فرهنگ شهروندي و بازسازي هويت و …
  • حفظ و احياي نظام باغداري شكوهمند هورامان : حفظ الگوي كشت فعلي كه حاصل هزارن سال زحمت و آزمون و خطاست ، عدم تغيير نظام آبياري ، جلوگيري از تغيير كاربري باغات ، تعريف نظام مالكيت و جلوگيري از تقيسم اراضي باغي و …

– اجراي قوانيني كه مي تواند تامين كننده منافع جمعي ما باشد : قانون ملي شدن جنگلها و مراتع كشور ، قانون حفظ كاربري اراضي زراعي و باغي و ….

در پايان از آقاي پرويز دارستان به خاطر راهنمايي هاي ارزنده در نگارش اين مطلب تشكر و قدر داني
مي نمايم.

امير دارستان ( فروردين 94 )

9 پاسخ برای “تكنولوژي افيون است ( قسمت اول )/ امیر دارستان

  • یاس.... در تاریخ فروردین 31, 1394 گفت:

    بسیار خوب بود

  • محمد جعفر جعفری در تاریخ فروردین 25, 1394 گفت:

    جناب آقای دارستامقاله بسیار وزین ومناسب شما بسیار ارزنده و به جا بوده انشا الله کارهای تحقیقی خوبت هم منشا اثری شود برای به خود آمدن در این زمینه

  • كورش اميني در تاریخ فروردین 25, 1394 گفت:

    جناب آقاي دارستان
    متن زيبا وستودني اتان را به ديدة منت مطالعه و استفاده نمودم. دغدغة جنابعالي بايستي سرلوحه اهداف و عملكرد همه ما و به ويژه ارگانها و ادارات ذيربط باشد. همه با هم جهت نجات اين طبيعت اهورايي تلاش كنيم و نگذاريم بيش از اين به ساحت مقدس و اهورايي طبيعت لطمه وارد آيد.
    به حق و بقولي : جانا حديث دل ما مي گويي.
    بي پيرايه و بي تعلق زيستن انديشه مي خواهد و از ريا و رنگ و لعاب گذشتن. بي شك تغییرات شمرده شدة توسط جناب عالي، روند گریز ناپذیر بلوغ بشریت نبوده و نيست و به باور ما هم بیراهه ای است که سر به ترکستان دارد. راست و درست :
    تکنولوژی چیزی جز برهم زدن تعادل نظام بی نقص طبیعت نیست . تکنولوژی فرایندی است که در آن بشر با دستکاری نظام طبیعت مشکلاتی را ایجاد می کند سپس به همان شیوه مقداری از مشکلات را به ظاهر حل می کند و آدمیان ساده لوح را به تحسین وا می دارد. مثلا با سرکوب باکتری ها ( نگهبانان دیرینه سلامت انسانها ) باعث افزایش جمعیت می شود سپس به کمک ماشین آلات و کودهای شیمیایی برای جمعیت افزایش یافته غذای ناسالم تولید می کند تا آنان را به سرطان مبتلا سازد و آنگاه با روشهای از همین دست مانند شیمی درمانی مبتلایان را درمان می کند! با وارد کردن حجم گسترده ای از آلاینده ها به جو زمین لایه ازن را تخریب می کند سپس برای محافظت از انسانها در برابر اشعه ماورا بنفش کرم ضد آفتاب و عینک ضد UV می سازد ! با افزایش سرعت زندگی ، انسانها را دچار استرس و افسردگی می سازد سپس برایشان قرص فلوکستین و … می سازد ! با سد سازی و تغییر بستر طبیعی رودخانه ها باعث خشک شدن تالاب ها و کویر زایی می شود سپس برای جلوگیری از هجوم ریزگردها کویرها را مالچ پاشی می کند ! با وارد کردن مواد قندی مصنوعی به رژیم غذایی مردم دندانهایشان را می پوساند سپس برایشان دندان مصنوعی می سازد ! و هزاران مثال دیگر از این دست.

  • پرویز دارستان در تاریخ فروردین 23, 1394 گفت:

    با سلام
    صرف نظر از قضاوت در مورد میزان واقع گرایی مطالب نگارنده، متن مقاله اما بازتاب دهنده یک دغدغه بسیار جدی انسان امروزی است و حداقل این پیام را به ما منتقل می کند که باید در انگاره های ذهنمان تجدید نظر کرده و مفاهیمی همچون پیشرفت, توسعه و …. را برای خود بازتعریف کنیم. باید گفت جامعه ما به مفاهیمی مانند علم، پیشرفت, اختراع، توسعه، صنعت و … با دیده تقدیس می نگرد(که قشر روشنفکر در شکل گیری این تقدس به خصوص در سالهای میانی دهه 70 بسیار مقصر بوده است) و باعث شده است تا جامعه در برابر تغییراتی که عمدتا مخرب نیز هستند رویکرد انفعالی به خود بگیرد.
    این مسأله سالهاست که در دنیای غرب نیز مطرح بوده و رد پای آن را می توان در کتاب های بهار خاموش راشل کارسون و نیز “بمب جمعیت و تراژدی چمنزارها” ی گارت هاروین مشاهده کرد. طرفداران این جنبش در غرب به اکوفاشیستها (Ecofascism) مشهورند و هر گونه دخالتی در طبیعت حتی کاشت سبزه را نیز مجاز نمی دانند.
    در هر صورت آنچه که اکنون حائز اهمیت است مسئله ای است که با آن رو برو هستیم و آن تغییرات ناسازگار و جبران ناپذیر در اقلیم هورامان است. این تغییرات بیشتر از اینکه ناشی از پیشرفت تکنولوژی یا افزایش جمعیت باشد ناشی از تغییر سبک زندگی و نیز ضعف دانش بوم شناسی جامعه و متولیان امر است که خود را در تغییر کاربری اراضی و حکمرانی نابخردانه آب نشان داده است. اگر بیاد داشته باشیم تقریبا همین سطح از تکنولوژی و جمعیت را در دهه 60 و 70 نیز داشته ایم اما روند تغییرات نامطلوب تنها چند سالی است که اقلیم هورامان را تهدید می کند.
    تکنولوژی چه بخواهیم و چه نخواهیم به این سطح رسیده و دیگر قابل نابودی نیست. اما می توانیم تا حد زیادی مانع از تأثیرات مخرب آن بر زندگی مان شویم. می توانیم با پافشاری بر اجرای قوانین و پایبندی به اصول آمایش سرزمین مانع نابودی بخش عمده ای از زیبایی های هورامان شویم. به امید آن روز.

  • عمار قادری در تاریخ فروردین 23, 1394 گفت:

    با تشکر از حناب آقای دارستان
    به نکاتی جالبی اشاره کردی که دغدغه همه دوست دارن واقعی محیط زیست میباشد. و اگر ما فقط به دنبال آن باشیم که دیگران بیایند و برای ما تصمیم بگیرند وضع از همینی که هست بدتر میشود. باید با همت انجمن های زیست محیطی منطقه و دوست دارن طبیعت نسبت به فرهنگ سازی و مقابله با هرگونه طرحی که در راستای توسعه پایدار نباشد همت کرده و نسبت به حفظ این سرمایه ملی و تحوی آن به دست نس بعدی اقدامات اساسی انجام داد.

  • رستمی تبار در تاریخ فروردین 23, 1394 گفت:

    اقای دارستان سلام
    براستی این دغدغه جنابعالی نسبت به محیط زیست ستودنی است.
    اما اتهام یکسویه زدن به تکنولوژی و مقصر دانستن آن و حتی دانشمندانی که از تکنولوژی های اختراعی خود کوچکترین سودی نبردند کمی تند روی است.
    استاد من به راستی وضعیت فعلی محیط زیست در نتیجه عمکلرد انسان و همین تکنولوژی مورد تهاجم شماست. اما آیا محیط زیست بدون تکنولوژی پاسخگوی نیاز 7 میلیارد انسان فعلی و یا 10 میلیارد انسان 2050 میلادی است.
    استاد من بنظر بنده تکنولوزی هنوز نوزادی تازه متولد شده و کودکی تازه بدوران رسیده که مادر خانه باید برای آسیب ندیدن وسایل خانه و حتی خود کودک باید آنها را از دسترس وی دور نگهدارد.
    تکنولوژی در آغاز ماجراست. عیب این تکنولوژی آن است که با آزمون و خطا به این مرحله رسیده است.
    عیب این تکنولوژی آن است که ما نمی توانیم از آن استفاده مناسب ببریم و سواد تکنولوژیک کسب نکرده ایم.
    بنده بعنوان یک فرد محیط زیستی نمی توانم با این نوع تهاجم بی پروا به تکنولوژی موافق باشم. چرا که تکنولوژی می تواند انسان امروز و فردا را به توسعه پایدار برساند به شرط آنکه بمب ویرانگر اتمی نشود.
    البته تعریف مشکل محیط زیستی با توجه به خواست و نیاز انسان و خواست و نیاز طبیعت بسیار سخت است که بتوان جایگاه تکنولوژی را در این حیطه بعنوان عامل مثبت یا منفی تعیین کرد.
    بکارگیرندگان نادرست تکنولوژی مقصرند و الا تکنولوژی موجودی خود ساخته نیست بلکه زائده ترواش انسانهای خاص است و بعضا آموزه های مستقیم خالق همین طبیعت هستند، مثلا:
    صنعت کشتی ساز
    صنعت لباس دوزی
    صنعت آهنگری
    …….
    مهم آن است که چگونه تکنولوژی را برای توازن طبیعت بکار گیریم. اگر هم بخواهیم نمی توانیم بدون آن زندگی کنیم و حذفش نماییم.
    عذر می خواهم

    • امير دارستان در تاریخ فروردین 23, 1394 گفت:

      با سلام خدمت جناب آقاي رستمي تبار عزيز
      اگر متن مقاله را بادقت مطالعه مي فرموديد پاسخ همه آن مواردي را كه مطرح نموده ايد در آن خواهيد يافت.
      صد البته بنده نيز واقفم كه محيط زيست طبيعي پاسخگوي نيازهاي اوليه 7 ميليارد نفر نيست آما ايا اگر بشر در اصل « انتخاب طبيعي » دخالت نمي كرد جمعيت بشر به 7 ميليارد نفر مي رسيد؟!!!!
      اينكه مي فرماييد توسعه دهندگان تكنولوژي كوچكتري سودي از آن نبرده اند آيا خبر داريد كه اديسون زماني ثروتمندترين شخص در ايالات متحده آمريكا بود ؟
      و اينكه مي فرماييد تكنولوژي قابل انكار و نابودي نيست پاسخ شما به سوالي است كه در ابتداي مقاله مطرح شده بود « آيا اين تغييرات روند گرزي ناپذير بلوغ بشيريت است …. ؟ »
      ولي بنده معتقدم كه بشر براي نگاه كردن به زيبايي در اين گيتي ظاهر شده است و نظام طبيعت زيبا و بي نقص است و نيازي به دست كاري ندارد و جهان رويايي من زماني فرا مي رسد كه يك حكومت توتاليتر تمامي مظاهر هوش بشري را از صحنه گيتي محو نمايد !!!!
      در پايان به گفته اي از آلبرت انشتين اشاره مي كنم كه « اگر مي دانستم كه نظريه نسبيت به ساخت بمب اتمي منجر مي شود هرگز انشتين نمي شدم »
      با تشكر

    • برهان لهونی در تاریخ فروردین 23, 1394 گفت:

      عزیزان جناب مهندس امیر دارستان وجناب دکتر رستمی تبار، باسلام واحترام : نوشته و دیدگاهای شما (دانایان دلسوز )تائیید فرموده برادر همیشه معلممان جناب فایق لطفی است که فرمودند تحصیلات بدون مطالعه قلم بی جوهراست !!! احسنت ، سلامت ومستدام باشید.
      بحمدالله (همچون شما)جوانان تحصیل کرده ،اهل مطالعه ، دلسوز ، دانا ،پیگیر ،با دغددغه ، دوستدار انسان ،طبیعت واورامانات… در منطقه فزاینده و چشمگیرند؛ که : در پی یارگیری ،همفکری ،هماهنگی وپیگیری … در حل نسبی این مسئله ی بسیار پیچیده ی مهم (درجهت ) : نیل به توسعه ی متناسب وپایدار این دیار …(با کمترین آسیب وبیشترین بهره وری ) می باشند !؛ در نشست هایی ازشما (هر دو عزیز فرهیخته)…نام برده شد!!!! لطفا : همدیگر را پیدا کنید ؛تا انشاالله بتوانید: هماهنگ وهم هدف وسیستمی دانش ، بینش و درایت …خود را دراین مهم بسیار مهم به کار بندید ! به سهم خودم سپاس

  • سعید در تاریخ فروردین 23, 1394 گفت:

    با سلام
    جلوگیری از احداث جاده های غیر اصولی واقعا لازمه
    در منطقه خودمون بیشتر محیط زیست و مراتع بخاطر همین جاده های در حال نابودیاست من از سازمان محیط زیست خواهش میکنم اینگونه جاده ها رو مسدود کنن تا تردد به اینگونه جاها کمتر بشه و محیط زیست ما کمتر آسیب ببینه

پاسخ دادن به یاس.... لغو پاسخ