«ونیز» نودشه را دریابیم / کورش امینی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : امروزه در دنیای پر پیچ و تاب مدرنیته، هیاهو و شلوغی از حد برون شهر، تمسخر پست مدرن و عصر انفجار زمان و مکان، بحث حفاظت از منابع طبیعی و میراث فرهنگی اقوام و به دنبال آن ملل، کانالی جدید و راهگذاری نو از برای نو اندیشان و معماران […]
- ۰۹ فروردین ۱۳۹۴
- کد خبر 14799
- 11 دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : امروزه در دنیای پر پیچ و تاب مدرنیته، هیاهو و شلوغی از حد برون شهر، تمسخر پست مدرن و عصر انفجار زمان و مکان، بحث حفاظت از منابع طبیعی و میراث فرهنگی اقوام و به دنبال آن ملل، کانالی جدید و راهگذاری نو از برای نو اندیشان و معماران دنیای نوین میباشد. ما هم بر این باور بوده و باور داریم، در آغاز هزاره سوم که جهانی شدن و دهکدۀ مک لوهان سرلوحۀ خیلی از اعمال و برنامههاست؛ یکی از وجوه تمایز ملتها از یکدیگر هویت فرهنگی آنهاست که ریشه در میراث فرهنگی اشان دارد. در ماده 1 اساسنامه مصوب 1367 سازمان میراث فرهنگی کشور، میراث فرهنگی این چنین تعریف شده است :«میراث فرهنگی شامل آثار باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ میباشد و با شناسایی آن زمینه شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی او میسر میگردد و از این طریق زمینههای عبرت برای انسان فراهم میآید».
حفاظت از میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی در چنین عصری که موسم طلایی ژستهای زیست محیطی جهت برخیها و دغدغۀ راستین عده ای دیگر است، یک ضرورت به تمام معنا و راهی جهت دستیابی به توسعۀ پایدار و سازمان یافته میباشد. انجام چنین امری راهبردی مفید فایده در جهت کسب منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی است که به عنوان عواملی مؤثر در توسعه پایدار شناخته میشوند. چیزی که اگر برآورد گردد، میتواند تا حد زیادی از وارد آمدن آسیب به محیط زیست و جاذبه های فرهنگی طبیعی موجود در آن جلوگیری کند. در تعریف فرهنگ لغت هم، «ميراث» به معني آن چيزي است كه از گذشته به آينده به ارث رسيده است. در خصوص میراث فرهنگی، بایستی به عنوان ماتركي نگریسته شود كه از نياكان دريافت كرده و لازم است به نسلهاي آينده انتقال دهيم. این میراث نبوغ خلاقه مردمي است كه در گذشته های خیلی دوری زندگی كرده و طی اعصار و قرون زیاد و با تحمل مشقات بسیار چنین میراث گرانبهایی را ساخته و پرداخته کرده است. اين گونه ميراث، درباره سنتها، آداب و رسوم، هنر و طرز انتقال آن به آیندگان، صنایع دستی، منابع طبیعی و … سخن گفته و به دو دستۀ: «ميراث مادي» و «ميراث معنوي» تقسیم میشود. بطور مثال میراث مادی در نودشه شامل مسجد قووله، خانه امین بگ، غار کفتار (مةرو کةمتاری)، دهانه تنور آسیاب سان و ، در سیروانسک چندین تنورۀ دیگر از این دست، کلبۀ سنگی (کۀیله تۀوۀنینه) و … و میراث معنوی شامل زبان هورامی، دانش بومی باغداری و معماری، آهنگ و گورانی اصیل هورامی (سیاوچةمانه)، فنون ساخت کلاش اصیل نودشه، چوخه و رانک، فولکلور ویژۀ هورامان و … از جمله مصاديق ميراث طبيعي نيز ميتوان به موارد زیر اشاره کرد: مناظر زيباي طبيعي؛ شكل گيري هاي زمين شناسي و جغرافيايي کوهستان دربند و … كه ارزش علمي و يا زيبايي شناسي دارند، درخت چنار تنومند و کهنسال لا حةوزی (سووره چنار) که متأسفانه دستان جهل تیشه بر ریشه اش زد و… اشاره گردد.
میراث فرهنگی و طبیعی هر دیاری بیانکننده گذشتۀ تاریخی، مدنیت، فرهنگ و جاذبه های طبیعی هر کشوری است که شکل گیری و تداوم آنها در طی سالیان متمادی و بوسیلۀ صدها نسل نیاکانی صورت گرفته است که در آن سرزمین مأوا گزیده و در شادی و شیونش یار و رفیقش بودهاند. عوامل مؤثر در شکل گیری این آثار به دو دستۀ عوامل طبیعی و عوامل انسانی تقسیم میشوند که در طول زمان و جغرافیای ویژۀ خود عملکردهای متفاوتی داشته و آنچه که ما امروزه شاهد آن هستیم و تحت عنوان میراث طبیعی و فرهنگی از آن نام میبریم؛ تحت تأثیر عوامل یاد شده بوده است.
در طول دهه هاي اخير معني واژه ميراث فرهنگي دچار تغییر و تحولات زیادی شده است. در ابتدا اين واژه تنها به آثار هنري اطلاق ميشد، ليكن اكنون معناي وسيعتري يافته و آنچه را كه براي مردم و از دیدگاههای گوناگون و زوایای مختلف داراي اهميت ويژه است را شامل ميشود. امروزه واژه ميراث شامل ميراث فرهنگي و ميراث طبيعي است. حفظ و حراست چنین پدیدههایی به قدری حایز اهمیت است که سازمان علمی فرهنگی یونسکو از اینگونه آثار تحت عنوان میراث طبیعی نام برده و کلیه کشورهای جهان را بر آن داشته است که در پاسداشت آنها بکوشند، زیرا این پدیدههای طبیعی فقط متعلق به یک کشور خاص نیست، بلکه متعلق به کره خاکی است و کره خاکی نیز زیستگاه تمامی مردم جهان است و در صورتی که به محیط زیست آسیبی وارد شود، بازتابهای این آسیب را تمامی انسانها احساس خواهند کرد. (یونسکو، طبیعت و منابع)، فصلنامه پژوهشهای محیط زیست و منابع طبیعی)، شماره 6، سال 1375.
باغستانهای آن همه انار و انجیر، گلابی و به، گردو و توت و چنارهای سر به آسمان ساییده نودشه هر چند که ساخته و پرداختۀ دستان توانا، تلاش بی وقفه، بکارگیری دانش بومی و فنون و مهارتهای آنچنانی نیاکان چندین نسل پیش ما میباشند؛ اما در عین حال چنان در تار و پود بافت سنگلاخی و کوهستانهای با ابهتش فرو رفته، عجین گشته و بخشی از وجودش شدهاند که میتوان آنها را هم در دستۀ میراث فرهنگی و هم میراث طبیعی جای داد. با کمال تأسف طی چند سال اخیر انسان مصرفکننده، متعصب مصرفگرا، بنی آدم حریص و سازندۀ مخربی که طبیعت و هر آنچه در آن است را جهت ارضای امیال شخصی خویش میخواهد؛ با ندانم کاری و طمع خویش دست در نظام موزون و جهتدار طبیعتش برده و عالمانه!! و عامدانه مخروب و ویرانش کرده است.
از طرفی هم افزایش بی حد و مرز جمعیت و در نتیجه مصرف بی رویۀ انرژی، افزایش دمای کره زمین، بهرهبرداری غیر اصولی از جنگلها و مراتع، احداث سدهای آبی، انحراف آبهای روان، حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق در کشاورزی سنتی و صنعتی و بدنبال آن کاهش ذخایر آبهای زیرزمینی، خشک شدن (کردن!!) دریاچهها، فرسودگی و عدم مراقبت و نگهداری بناهای تاریخی و آثار فرهنگی، رها ساختن انواع آلایندهها در محیط (زبالههای اتمی، بیمارستانی، کارخانه های صنعتی، سموم کشاورزی و …) آثار زیانبار و خسارات جبرانناپذیری را به بار خواهد آورد.
سالهایی نه چندان دور که از کةلوو چنارةی (قلۀ چناره) و قةلاوةلیانی و مةحمی سةروالا به تماشای نودشه مینشستی، سحر وجود چنان زیبایی و طراوتی آدم را در بر میگرفت که بی اختیار به یاد بهشت موعود و جنات عدن میافتاد. محلات تةیمانی و بن دةگا (ونیز نودشه) در اوج صلابت، یادگار چینهای پیشانی نیاکان را یادآور و صفا و صمیمیت نهان در الوارهای تنومند گردو، توت و بلوط لابلای سنگ چین هر دیوار، میراث آهن و دود دنیای صنعتی امروز را به سخره میگرفت. حاشا که امروزه بیم آن میرود که آن همه راه در دل کوه و جنگل رفتۀ پیچ در پیچ مالروی شگفت، جای خویش را با مصالح مصنوعی و جاده عوض کند و میراث نیاکانمان را در ته دره مدفون و با اولین باران بهاری شستشو داده و به اعماق تاریخ بفرستد. بیم آن میرود که نوای دل انگیز چلچلهها و بلبلان شاخساران توت و به دةرةو عازا، دره برنو و …، با جیر جیر گوش خراش و مکانیکی لودر و بولدوزر عوض شده و ساخت و سازهای بی رویه و خارج از محدوده بوی دل انگیز و رایحۀ بهاری دره را با بوی فاضلاب متعفن انسانی و پساب مکانیکی و تعویض روغنی در هم آمیزد. چیزی که بر سر محلۀ باخچه، شاران و قلعۀ نودشه آمد. بیایید با هم و برای هم، رد پا و جای پنجۀ نیاکانمان را به بوتۀ فراموشی نسپاریم. خانه باغ سنگی، معماری و باغداری هورامان در حد اعلای خویش مستحکم و زیباست. چیزی است متناسب با طبیعت اهورایی و مکان ویژهاش.
آجر و سفال زادۀ مناطق کویری، مخصوص آنچنان جغرافیا و سنگ و الوار و گل، بومی هورامان و یار دیرینۀ پدران و مادرانمان است. با جاده سازی و ساخت و سازهای بیرویه، تمدن و آسایش نثار نودشه نمیگردد، بلکه بر عکس استرس و فشار، انواع ناراحتی و بیماریهای اسکلتی عضلانی و روانی به مردم هدیه میگردد. فواید جاده، عمران و آبادانی زیاد و هیچ عقل سلیمی را در آن شکی نیست. پیشرفت و عبور از خرابه و رو به عمران و توسعه نهادن را چارهای نیست و یکی از رهآوردهای دنیای نوین نیز همین است. اما واقعیت این است که تعداد کسانی که میاندیشند و میدانند چه میخواهند و رسیدن به خواست آنها چه تبعاتی را برای محیط زیست اطرافشان بدنبال میآورد، زیاد نیست. مثلا” زیاد نیستند کسانی که بدانند که بدنبال برآوردن و رسیدن به چنین عمرانی، چه خسرانی به بار آورده و در صورت نبود راهبردی صحیح و تعریف شده، چطور میتواند حلقههای هویت را بگسلد و پیوند بین نسلی را دچار چنان ریزشی کند. رابطۀ بین خود و طبیعت را از بین برده و منشأ گسست تعادلی استوار بین انسان و طبیعت اطراف گردد. اشتباه نکنیم که تاریخی در اینجا تکرار نمی شود. رد پای خود تاریخ در اینجاست، این محله های سنگی و کاهگلی. اینجا ونیز است و از آن بالاتر. نگذاریم که اثر نیاکانمان را با جاده های مصنوعی از بین ببرند. چیزی که نیاکانش طی سالهای متمادی در پی آن بوده و بنای آن را خویش نهادهاند. مبحث مد نظر این جستار آدمهایی هستند با جسمی سالم و تنی استوار، اندیشهای زایا و روانی شاد و سرزنده و نه انسانهای نحیفی که به بهانه جابجایی کپسول (سیلندر) گاز، تاریخی را به باد می دهند. یادم میآید در آلبومی قدیمی که از آن یکی از فامیل بود، تصویری از یکی از مراسمات عروسی قدیم نودشه وجود داشت. آدمهای تصویر از زن و مرد و کودک و جوان، اندامی درشت و هیکلی چنان ورزیده و چهار شانه داشتند که حسرت آن را جوانان امروز تا آخر دنیا با خود به گور میبرند. باری بایستی با تمام توان، پدیدههای اجتماعی خاص خود را (معماری کهن و متناسب با فرهنگ دیرینمان، آداب و رسوم و پاسداشت و ارج و احترام به طبیعت و …) که در آنها رسوم گذشته باقی مانده است، حفظ نماییم. و با آموزش فواید حفظ و گسترش میراث فرهنگی، نسلهای کنونی را از بیاطلاعی از ارزش و اهمیت میراث و هویت فرهنگی بدور داریم. ایتالیا کشور زیبایی است و ونیز یکی از رمانتیک ترین شهرهای این کشور و حتی جهان است. ونیز مرکز منطقه وِنِتو و یکی از زیباترین جاذبه های گردشگری ایتالیا و بزرگ ترین شهر بدون خودروی جهان به شمار می رود. در این شهر هیچ اثری از دود و ترافیک اتومبیل ها و کامیون نیست و تنها وسیله نقلیه آن، قایق است. شهر ونیز به دلیل شکل عجیب؛ سبک زندگی متفاوت و آثار تاریخی، هنری و معماری متنوع و متعددی که دارد، در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است و سالانه میلیون ها گردشگر از سراسر جهان به آن سفر می کنند. از ونیز به عنوان «شهر روی آب»، «شهر کانال های آب» یا «شهر پل ها» نیز یاد می کنند. همین شهر بخاطر چنین ساختار و طرحی سالانه هزاران میلیون دلار ارز نثار مردمانش می کند. مگر نودشه ما چه کم از ونیز دارد، باید تلاش کنیم که شهر ما هم از آن بعنوان شهر دیوارهای سنگی، خانه های سنگ و گل، شهر گردوهای کهنسال، شهر توت و بلوط های تنومند، شهر متفاوت و خوشفکر علمی فرهنگی، شهر کوچه های بازمانده از تاریخ، شهر دیوارهای چین (مگر در ساخت آن همه تراس جهت باغداری به اندازه دیوار چین و از آن هم بیشتر و صد البته با افتخار رنج دستان نیاکان ما از دیوار چین هم بیشتر دیوار نساخته اند) و … یاد کنند. شهری که مردمانش نسبت به تاریخ و فرهنگش بی تفاوت نبوده و نیستند.
نمونه چنین شهرهایی در جهان کم نبوده و نیستند.
Zhouzhuan یکی از معروف ترین شهرهای آبی چین است که بین دو دریاچه تای و شانگهای واقع شده است. این شهر از همه طرف توسط دریاچهها و رودخانه ها احاطه شده و یکی از زیباییهای آن خانه های سیاه و سفیدی است که در کنار آبراهها ساخته شدهاند. یکی از جاذبه های توریستی این شهر زیبا 14 پل آن است که در طول سال های یوان (1271-1368)، مینگ (1368-1644) و چینگ (1644-1911) ساخته شده اند. در بین آنها دوپل یا پل دوقلو معروفترین است و به عنوان نماد این شهر انتخاب شده. در خیلی از شهرهای دنیا چنین کاری انجام شده و یا در حال انجام است. اگر بصورت طبیعی چنین چیزی وجود داشته باشد که زیبا و در خور ستایش و پاسداشت بوده و با کمترین هزینه نگهداری و حراست میگردد و در صورت نبود چنین نمادی بایستی ساخته شده و در این راه متحمل هزینه گشت. نمادها در زندگی امروز دارای چنان نقشی در تثبیت خاطرات و ماندگاری ارزشها هستند که گاه بدون وجود آنها زندگی مشکل مینماید. چنار قدیمی و کهنسال نودشه نیز از این دست میراث بوده که برای همیشه در خاطرات مردمانش مدفون گشت. بازار قدیمی شهر، مساجد کهن، خانههای تاریخی چند صد ساله و دیوان قضات مشهور ناحیه و املاک خوانین محلی و… محلات نامبرده در جستار نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با تخریب هر خانه از این محلات میراثی ماندگار بدست فراموشی سپرده میشود. محلات مذکور را میتوان با محله بورانو در ونیز ایتالیا متشابه کرد که به محله رنگین کمان در سراسر دنیا معروف است. با گذشت زمان امروزه به نظر میرسد، بافت ارزشمند و تاریخی این شهر مورد کم توجهی قرار گرفته است. این در حالی است که بنا به اظهارات متولیان میراث فرهنگی استان کرمانشاه، نودشه یکی از زیباترین نقاط گردشگری در منطقه غرب کشور به شمار میرود که این شهرت خاص را مدیون شکل خاص معماری و استفاده هنرمندانه از مصالح بومی است. بافتهای تاریخی شهرهای کرمانشاه، سنقر و نودشه از جمله بافتهای مصوبی هستند که محدوده آنها به ثبت رسیده است، ولی ویژگی بافت شهر نودشه این است که نسبت به سایر بافتها مسیرهای دسترسی و معابر آن تقریبا به صورت عمودی است که این مهم در جلسهای که در معاونت عمرانی استانداری برگزار شده است، در لیست بافت های با ارزش استان قرار گرفت است. اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه بایستی با توجه ساختار ویژۀ فرهنگی شهر نودشه و وجود معماری خاص آن، با همکاری، منابع طبیعی، محیط زیست، اداره کل راه و شهرسازی و دیگر ادارات و ارگانهای ذیربط استان نسبت به تهیه طرحی به منظور چگونگی اجرا و حفظ ساختار خاص و منحصر به فرد فرهنگی، طبیعی و معماری با ارزش این منطقه اقدامی شایسته انجام داده و در آن تاريخچه شهر، قدمت آثار موجود در آن، کالبد معماري و عوامل شکلگيري شهر و عوامل زيستمحيطي خاص موجود در نودشه را مورد مطالعه و شناسايي، برنامهريزي براي حفظ ساختار و اصالت شهر و ارائه راهبردهاي طراحي بافت تاريخي، در کنار به روز رساني شيوه زندگي اهالي و در مراحل بعدی راهکارهایی مناسب جهت حفظ و ثبت در ردۀ میراث ملی و جهانی و بدنبال آن توسعۀ زیرساختهای گردشگری متناسب با بافت فرهنگی و طبیعی آن انجام دهد. دفتر حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی استان، بایستی نسبت به مجوز طرح توسعه شهری در بافت تاریخی نودشه، با حساسیت بیشتری برخورد کرده و نسبت به مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی، شورای شهر و … با جدیت بیشتری برخورد نماید و برای بررسی تخریب خانههای با بافت تاریخی اهتمام مضاعفی نماید و در موارد لازم و تخلف از قوانین از شهرداری و راه و شهرسازی شکایت کرده و به طور جد پیگیر گردد. زیرا که هرگونه اقدامی در این زمینهها نیازمند استعلام از اداره کل میراث فرهنگی استانها بوده و باید با صدور مجوز صورت گیرد. شهرداریها نیز برابر قانون مکلفند در این زمینه در هر موردی که خود بهطور مستقیم اقدام و یا مجوزی را برای اشخاص حقیقی و حقوقی صادر میکنند؛ باید پیش از آن موافقت و نظر میراث فرهنگی را اخذ نمایند. نباید سوء تعبیر ماده 100 شهرداری ریسمانی غیر قانونی جهت عدهای افراد سودجو و فرصت طلب فراهم نماید که با ساخت و ساز غیر قانونی و عدم رعایت تراکم مصوب در طرح هادی ارزشهای فرهنگی، اصالت تاریخی، معماری و باغداری و در کل ارزشهای فرهنگی تاریخی نودشه را از بین برده و بقول دوستان، نودشه زیبا و سحرآمیز را به تونلی دست ساز با ساختمانهای بدریخت طویل القواره!! در راستای خیابان تبدیل نمایند. دریغ از ساخت پارکینگی جهت چندین و چند طبقه ساختمان. دریغ از صرف نظر از ساخت حتی یک طبقه ساختمان بالاتر از ارتفاع جاده و ناظر دید گردشگران و مسافرانی که تشنۀ مناظر دل انگیز آنچنانی میباشند. دریغ از رعایت حریمی فرهنگی و متناسب با بافت تاریخی نودشه حتی در ترکیب رنگ نمای سنگ کاری ساختمانهایش.
فرهنگ و روند شکل گیری آن که کار امروز و دیروز نیست، ریشههایی عمیق و مستحکم در تاریخ دارد و براحتی قابل گذشت و انکار نیست. دریغ و هزاران دریغ که در این کا هم شورا و شهرداری نودشه هم بی تقصیر نبوده و نیستند. ساخت و سازهایی غیر اصولی که تنها در حال گسترش طولی شهر در امتداد جاده، تجاوز به حرمت با اصالت و کهن باغ و غارت احساسات نوستالوژیک گذشتگان و نسل پا به سن گذاشتۀ امروز میباشد. در همین راستا نیز پیشنهاد می گردد شورا و شهرداری محترم نظارت مستمر بر آثار تاريخي- فرهنگي و طبيعي نودشه داشته و جهت ثبت در فهرست آثار ملي و جهاني کوشیده و به منظور جلوگيري از دخل و تصرف در آثار مذكور دو چندان تلاش نمایند.
این جستار در شماره 261 تاریخ 25 اسفند 93 هفته نامه سوران چاپ شده است
خانه مال توفیق بگ است نه امین بگ
آقای امینی ضمن سلام پیشنهاد می کنم یک مقدار در رابطه با صنایع ادبی مطالعه کنید چون این تشبیه شما وجه شبه ندارد ونیز شهری است در داخل آب به جای خودرو قایق دارد در حالی که نودشه شهری است کوهستانی ونیز سالیلنه میلیونها دلار درآمد جهانگردی دارد به خاطر آبش این تشبیه مانند آن است بگویی
عاج آهو مانند عاج فیل است چون بیشتر ارزش فیل در عاجش است و ارزش ونیز در آبش وقتی آهو عاج ندارد پس این تشبیه درست نیست
نودشه هم به جای آب داخل کوه وسنگلاخ است وبه جای کوچه ی اتومبیل رو پله کان های نفر رو دارد!!!!! (ایراد وارد نیست)
مثل همیشه زیبا و در خور تامل.
دست مریزاد جناب امینی.
بابا جم کن ونیزم کجا بود!!!!!!!!!!!!!!
کوروش جان : دلنوشته زیبا و پراز عاطفه و مملو از احساس مسئولیت برای نیاکان وهم دوران و نیز مهمتر از همه برای آیندگانت را با دیده دل خواندم و از اینکه هنوز هم در دیار اهورایی نودشه کسی زنده است و قلبش برای نودشه وآینده فرزندان نودشه می تپد بسی خوشحال و امیدوار شدم ولی افسوس هزار افسوس که دردل این دل نوشته شما صدها نوشته دیگر مدفون است و متاسفانه جرات سر درآوردن ندارند !!!!!!!!
کوروش عزیز : ایکاش روزی روزگاری در عالم خیال یک پرسشنامه( تست هوش) در میان کسانی که برای حال و آینده نودشه تصمیم می گیرند ،پخش و سپس جوابهای آنها را (البته بدونه تقلب که امروزه بازارش بسیار گرم است ) با معیارهای علمی و انسانی مقایسه نمایید . آنوقت است که به واقعیتی بسیار وحشتناک می رسید وآن آینکه ( ونیز را آمران و ماموران ومردمانش ساختند) وگرنه هزاران مکان زیبا تر از ونیز هم نه تنها در اورامان و ایران و خاورمیانه و…. وجود دارند که بدونه مردمانش جهنمی بیش نیستند. در نهایت ضمن سپاس از مقاله بسیار زیبا و بجایت ، و لی عزیز جان برادر ( کو گوش شنوا ) متاسفانه اکثر باغهای نودشه که در گذشته مکان و ماوای خلوت نشینان و جای مطالعه و اندیشه بود ،اکنون تبدیل به جایی دنجی برای تزریق و……… شده است !!!
( هر چند که شاید فارغ از عاطفه و دلبستگی ، نودشه هیچگاه قابل مقایسه باونیز نیست ولی وطن ، وطن است وبه قول قانع / ( ای وه ته ن زامت له دلما کاری سه د نه شته ر ئه کا //// درک و دالت تف له سوسه ن نیرکس و عه نبه ر ئه کا . )
خیلی باعث تاسف است که در تفصیر مقاله آقای امینی ، فردی به نام معتصم نقشبندی سیاه نمایی می کند و باغات نودشه را جای تزریق و تریاک و … می داند . جناب نقشبندی اگر در باره شهرسازی و یا تغییراتی که در معماری نودشه دارد حادث می شود( موضوع مقاله ) به جای نقد و یا سیر در این باره چرا سراغ تزریق و … رفته ای . البته هر کس نباید اگر در باره موضوعی اشراف ندارد وارد گود قضایا شده و نظر بدهد .
خدا رحم کند ونیز کجا و نودشه کجا آخه حناب آقای امینی اداره فاضلاب یک ریال خرج شهر و لامرا و سردگا و ببندگا نمی کند شهرداری سالی یک دفعه زباله هایش را به علت عدم دسترسی به ماشین جمع نمی کند . کسی به علت عدم دسترسی به مصالح خانه نمی سازد هیچ ، تعمیر هم نمیکند . اگر بر اثر یک زلزله ۵ ریشتری بنده که منزلم توی به قول شما ونیز نودشه است و عمر منزلم بیش از ۱۰۰ سال است و روی سرم خراب بشه شما که در مریوان در خانه بتون آرمه خوابیده ای جوابگوی بجه های بی سرپرست و یا مادران فرزند از دست داده بر اثر زلزله می شوید .
مگر پروژه محکم سازی بافتهای فرسوده که برای خیلی از شهرهایی که روی خط زلزله واقع شده اند به نظر شما چه محلی از اعراب دارد یا اینکه براثر دوری از خیابان تمام مردم بندگا و سردگا خانه هاشان را حا گذاشته و بر خیابان اصلی در منازل متراکم بساز و بفروشها خانه خریده و دچار قرض و قوله شده اند شما کجای کاری .
خانواده هایی که منازلشان را ترک کرده اند و از (ونیز ) شما فرار کرده اند را اگر به اسم بشمارم ۳۳ خانواده است که منزلشان وآن میراثی ک به قول شما اثر نیاکانمان است را به علت نداشتن جاده مصنوعی که جنابعالی به تشر ازش یاد کرده ای رها کرده و رفته اند .
رد پا و پنجه دست نیاکانمان را گذر زمان از بین می برد مگر جایی که دولت بخواهد به عنوان آثار فرهنگی در حد یک بنای تاریخی حفاظت کرده و برای آن هزینه نماید آن هم باید خیابانی در دسترس باشد تا مصالح به آنحا حمل شود . خلاصه حمل و نقل در هر خیال و هر نوع تفکری حرف اول را می زند و بس .
مثلا چون بندگا خیابان ندارد و تمام خانه هاش هم خالیه چون گردشگران نمی توانند به آسانی به آنجا بروند برای اسکان گردشگری مورد پسند سازمان گردشگری قرار نگرفت و بر اثر بی خیابانی مردم آسیب دیده اند و از حمل کپسول به قول شما یسی فراتر است . شما از دور دستی بر آتش داری و به قول حافظ : کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
با تشكر فراوان از آقاي اميني.
اميد است اين مقاله زيبا و علمي تلنگري باشد براي همه ما در راه بازسازي هويت و فرهنگ ديرينه ديارمان و زنگ خطري باشد براي مسؤلين شوراي شهر و شهرداري نودشه كه با انجام طرح هاي بدون برنامه و تعرض به بافت ارزشمند نودشه چه ميراث گرانبهايي را به دست نابودي مي سپارند و بدانند كه در پيشگاه خرد بيدار جامعه و تاريخ اين كهن ديار مسؤلند.
وقت آن است كه به قوانين احترام بگذاريم و دريابيم كه منافع واقعي ما در گرو تامين منافع جمعي است و در برابر قانون شكني سكوت نكنيم.
شايان ذكر است كه انجمن سبز نودشه در حال ثبت رسمي بوده و مطابق آيين نامه وزارت كشور، سازمانهاي مردم نهاد حق دارند عليه تمام اشخاص حقيقي و حقوقي در حوزه فعاليت در دادگاه هاي صالحه اقامه دعوي نمايند
با تشكر
درود بر شما بسیار زیبا و بجا
اما متاسفانه کو گوش شنوا و بازهم متاسفانه کل اورامانات بیشتر از یک دهه است که با بی مسولیتی مسولینی که عزم نابودی ان را دارند گرفتار شده است
خدا اخر همه رو خیر کنه…
با تشکر از مطلب جالتون
یه مقاله راجع به باغات بالاتر از تصفیه خانه و ویرانی و پر از معتاد بودن آن باغات و رها کردن توسط مالکین به همین دلیل و ارایه راهکار مناسب و اصولی بنگارید.