پ 09 فروردین 1403 ساعت 18:05

جشن نوروزی پاوه :سوت ،ترقه،بوق ،دعوا …/ فرهاد صالحی

جشن نوروزی پاوه :سوت ،ترقه،بوق ،دعوا …/ فرهاد صالحی

به گزارش سلام پاوه: هر ساله در روزهای پایانی سال و در آستانه نو شدن و آمدن بهار همانند دیگر شهرهای کشور شهر پاوه نیز مراسمات خاصی را برای ایام پایانی سال و جشن نوروز دارد. اگر نگاهی اجمالی به مراسم چهارشنبه سوری و زمان تحویل سال (شب،روز)در شهر پاوه در چند سال اخیر داشته […]

به گزارش سلام پاوه: هر ساله در روزهای پایانی سال و در آستانه نو شدن و آمدن بهار همانند دیگر شهرهای کشور شهر پاوه نیز مراسمات خاصی را برای ایام پایانی سال و جشن نوروز دارد.

اگر نگاهی اجمالی به مراسم چهارشنبه سوری و زمان تحویل سال (شب،روز)در شهر پاوه در چند سال اخیر داشته باشیم متوجه می شویم این مراسمات یابهتر فرهاد صالحیبگوییم این تجمعات در شهر بجز هنجار شکنی و بوق ، سوت ، ترقه و دعوا،فریاد( با عرض پوزش عربده) نقض حقوق شهروندی و…. چیزی ندارد .آیاباید پرسید این اقدامات در شان شهر فرهنگی پاوه است یا خیر؟

متاسفانه تجمع طیف گسترده ای از نوجوانان و جوانان و… در مسیر جاده کمربندی و آتش زدن آسفالت این خیابان زیبای گردشگری و پرتاب ترقه به زیر خودروها و زیر پای مردم و آلودگی های گسترده صوتی و محیط زیستی ، توهین به همدیگر و نقض حقوق شهروندان دیگر ، بوق کشیدن های  ممتد و نابهنجار خودرو ها بخصوص خودروهای سنگین ، دعوا بین نوجوانان و جوانان برنامه هایی است که ما هرساله در شهر پاوه با این چنین برنامه هایی به استقبال سال نو می رویم.

آری شادی کردن و شاد بودن بسیار لازم و ضروری است اما باید پرسید با ترقه انداختن و ایجاد آلودگی صوتی و دعواهای خیابانی می شود شادی کرد و جشن گرفت .

شب چهارشنبه سوری در پاوه شاهد بودیم که آتشی از هیزم و لاستیک ماشین دقیقا در وسط جاده کمربندی ایجاد شده بود و این آتش مانع از عبور و مرور خودرو ها شده بود و اگر خودرویی هم عبور می کرد با صدای مهیب ترقه و نارنجک های دست ساز بدرقه می شد .

باید پرسید آیا تجاوز به حقوق شهروندی را می توان شادی نامید؟

در شب چهارشنبه سوری عبور و مرور گسترده خودرو ها و پرتاب ترقه به زیر پای عابرین پیاده و سلب آرامش شهروندان نکته بارز این آئین اصیل ایرانی در پاوه بود.

متاسفانه در آن شب شاهد بودیم که معلمی با کمال تاسف اقدام به خرید 70 هزار تومان ترقه برای ایجاد آلودگی صوتی برای کودکش کرده بود که واقعا باید گفت آقای معلم متاسفیم که شما تربیت کننده نسل کودکان فردای دیارمان هستید . در حالی که معلمان در سراسر کشور بخاطر عدم افزایش حقوق معترض بودند وی اقدام به خرید 70 هزار تومان فقط ترقه برای کودکش می کند.

در شب سال تحویل امسال نیز چیزی به جز عدم رعایت حقوق شهروندی مشاهده نمی شد . برای مثال در ان شب نگارنده به همراه یکی از دوستان پیاده در مسیر جاده کمربندیکمربندی شاهد بودیم که یک دستگاه تریلی (کامیون) با صدای بوقهای ممتد و بسیار وحشتناکی تا پاسی از شب ایجاد آلودگی صوتی می کرد و آرامش را می شود گفت از محله های جاده کمربندی ، روبرو و مجاور  این جاده گردشگری سلب کرده بود. براستی ساکنین و خانه نشین های جاده کمربندی چه گناهی دارند که تا ساعت3 بامداد باید این صدا های مهیب را بشنوند.

انفجار های ترقه در مسیر جاده کمربندی و سلب آرامش عابران پیاده ، دعواهای خیابانی نوجوانان و جوانان با چهرهای عجیب و غریب و مدهای موی سر… پیام آور چه چیزی برای جامعه فرهنگی شهر ما می باشد.

براستی متولیان فرهنگ شهرمان چه کرده اند و چه می کنند؟ آیا کمسیون فرهنگی شورا اسلامی شهر پاوه که در جلسات متدوال گذشته وعده ساماندهی این مراسمات را داده بود وعده های خود را فراموش کرده است؟

نقش خانواده ها در کنترل و تربیت کودکان و نوجوانان و آموزش فرهنگ شهروندی و رعایت حقوق شهروندی چیست ؟ چگونه است پدری اجازه می دهد نوجوانانش تا ساعت 3بامداد در جاده کمربندی اقدام به سلب آرامش دیگران و ایجاد سر و صدا و دعوا بپردازد؟ آیا این نوجوان در بازگشت به خانه مورد بازخواست قرار می گیرد؟آیا از او پرسیده می شود که چرا تا این وقت شب بیرون بوده ای؟

بسیار جای تاسف است که بارها مشاهده می شد نوجوان وجوانی ترقه را زیر پای خانم یا دختری جوان که در آن مسیر بود پرتاب می کرد و یا به وسیله خودرو و مزاحمت های خیابانی باعث سلب حریم و حقوق شهروندی بانوان و دختران شهرمان می شد .

آیا متولیان و مدعیان فرهنگی شهر برای جامعه نوجوان و جوانان شهر چه برنامه هایی داشته اند که اینگونه نوجوانان و جوانان همانند یک زندانی رها شده از زندان به جاده کمربندیشادی و تخلیه روحی روانی می پردازد؟

براستی خلاء و کمبود کار از کجاست ؟مشکل از چیست ؟ چه کسی پاسخگو است؟

چیزی که مشاهده می شود نیاز مبرم و ضروری نوجوانان و جوانان و حتی می شود گفت تمامی طیف های سنی شهر پاوه به تخلیه های روحی و روانی است نیاز به شادی ، نیاز به فریاد، نیاز به تخلیه عقده های روحی روانی که به صورت واضح و روشن در مردم شهرمان مشاهده می شود.

حال باید پرسید متولیان فرهنگی شهر آموزش و پرورش ، اداره ارشاد اسلامی ، کمسیون فرهنگی شورا و حتی فرمانداری و اداره ورزش و جوانان و… برای تخلیه روحی روانی نوجوانان و جوانان شهرمان چه کارهایی انجام داده اند؟

باید اعتراف کرد که نیاز های روحی روانی و عقده های ناشی از نبودن یک شادی قانونمند و مفید نوجوان و جوانان پاوه ای همانند یک آتشفشان در حال فعال شدن و شعله ور شدن و فوران است و باید متولیان امر به فکر این فوران وحشتناک باشند و برای این نوجوانان و جوانان با وجود دامهای گسترده دشمنان چاره ای بیندیشند و گرنه در دام تهاجمات فرهنگی که بر علیه جوانان و نوجوانان مرزنشین شهر پاوه به راه انداخته شده است قرار می گیرند. و ان وقت دیگر راه برگشتی نیست .

امیدورام مخاطبان گرامی ادامه دهنده این بحث باشند تا شاید راهکاری برای آن ارائه شود و ما شاهد یک برنامه زیبای فرهنگی در روزهای پایانی سال در شهرستان باشیم .

جاده کمربندی

جاده کمربندی

18 پاسخ برای “جشن نوروزی پاوه :سوت ،ترقه،بوق ،دعوا …/ فرهاد صالحی

  • قسه ی حق در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    مدیریت سایت لطفا همه نظرات رو در سایت تون درج کنید.تا بیطرف بودنتون را اثبات کنید

  • قسه ی حق در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    اگر اصحاب رسانه در مراسم چهارشنبه سوری شرکت کرده اند .که کرده اند. ایا شایسته است بیاییم و هنگام برسی یک مشکل اجتماعی ( نا هنجاریهای فرهنگی چهار شنبه سوری ) اهل قلم و روزنامه نگارها را هدف قرار دهیم و بیان کنیم روزنامه نگاری را دیدم که برای بچه خود مبلغ 70هزار تومان ترقه در این وضعیت نا بسامان اقتصادی تهیه کرده بود تا الودگی صوتی ایجاد کند .منصفانه خواهد بود ؟ای نمیتوان گفت که اصحاب رسانه وظیفه خود را در ایجاد فرهنگ چهار شنبه سوری انجام نداده اند .ایا نمتوان گفت اصحاب رسانه……..بله میتوان هر مشکلی را هم به روزنامه نگار و اهل قلم نسبت داد اما تا زمانی که نیت اصلاح در کار نباشد که چی؟به هر قشری میشود هر چیزی رانسبت داد.اما اخلاق حرفه ای این را بر نمیتابد.

  • واقعیت در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    اگر بنده نوعی، فقط به نیت طرح یک مشکل و راهکارهای برون رفت از ان دست به قلم میزنم برای جلو گیری از ایجاد حساسیت بایستی از واژه شهروند به جای اسم بردن از یک صنف خاص استفاده کنم تا به جای بردن افکار عمومی به سمت ریشه یابی مشکل از به بیراهه رفتن موضوع جلو گیری کنم . اما اگر با نیت تخریب و یا هر نیتی دیگر صنف خاصی را خطاب قرار دادم باید منتظر انتقادات ان هم باشم.حال اگر اقای صالحی چنین نیتی را نداشته اند خیلی ساده میتوانند مطلبشان را اصلاح کنند.در غیر این صورت به رسانه خود ظلم کرده اند چرا که بازتاب خوبی نخواهد داشت.

  • گلایه در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    شکی نداریم که نقش معلم در تربیت و تعلیم نیروی انسانی اینده جامعه چقدر مهم است که در مقابل انسانی که حق و ناحق منزلت اجتماعی این طیف را زیر سوال میبرد میایستیم .اری دوست عزیز شماهم به این مهم پی برده اید و باید در برابر برنامه ها و ادمهایی که سهوا یا عمدا کرامت و منزلت این قشر را زیر سوال میبرد موضع بگیرید.این وظیفه شما هم هست که وضعیت معیشتی معلمی که سرمایه زندگی شما یعنی فرزند شما که زیر دست او پرورش میابد ،برای شماهم مهم باشد چراکه اگر تامین نباشد نمیتواند رسالت خود را انجام دهد و اگر شخصی به قصد توهین در یک مقاله از این نکته ضعف اقتصادی استفاده کرد .شما موضع بگیرید .نکته دیگر را هم نباید فراموش کرد که در قشر گستردهای مانند معلم کاملا طبیعی است افرادی هم پیدا شوند حالا کارهایی هم انجام دهند که به مذاق بعضی خوش نیاید واین دلیل بر صدور مجوزی جهت تخریب این قشر نخواهد شد .

  • گلایه در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    شکی نداریم که نقش معلم در تربیت و تعلیم نیروی انسانی اینده جامعه چقدر مهم است که در مقابل انسانی که حق و ناحق منزلت اجتماعی این طیف را زیر سوال میبرد میایستیم .اری دوست عزیز شماهم به این مهم پی برده اید و باید در برابر برنامه ها و ادمهایی که سهوا یا عمدا کرامت و منزلت ای قشر را زیر سوال میبرد موضع بگیرید.

  • معلم در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    نیمی از پیام شما توهین بود ، خیلی مغرور شده ای که اینگونه بی پروا به معلم می تازید در حالی که خودت دست پرورده معلم هستید و اگر این چند کلمه را همحخ می نویسید از معلمانت یاد گرفته اید . ، شما باید از یک شخص گله کنید نه از یک قشر ، یک فرد نماینده یک قشر نیست معلم آن شخصیت بزرگواریست که موی سرش را به خاطر دانش آموز سرطانیش تیغ می زند معلم آن شخصیت بزرگواری است که یرای نجات جان دانش آموزش شبانه روستا را ترک و راه پرپیچ و خم رسیدن به شهر را با جان می خرد اما در بین راه شهید می شود، معلم آن بزرگواری است که زمانی تمامی دکترها از مداوای کبد دانش آموزش عاجز می شوند تکه ای از کبد خود را به دانش آموزش می بخشد تا آن را پیوند دهند.

    • فرهاد صالحي در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

      با سلام خدمت شما دوست گرامی نمیدانم از چه چیزی ناراحت هستید که اینگونه صحبت می کنید دوست عزیزلازم نیست شما جایگاه معلم را برای من تشریح کنید همین کافی است که معلمی شغل انبیاء است و به تبع اگر معلمی در جامعه نیز مرتکب اشتباهی شود باید نقد پذیر باشد واقعا برای یک معلم درست است که اقدام به خرید ترقه کند و به کودکش بدهد؟ شما جواب دهید آیا انتظار از معلم که شغل وی ازمهمترین و حساسترین شغلهای جامعه است این کار مقبول است ؟ در ضمن عزیز جان من نگفته ام تمام جامعه معلم بلکه فقط منظورم شخص آن معلم بوده است و خواهشاسفسطه بازی نفرمایید مسلما حساسیتی که بر روی شغل معلمی است شاید بر روی هیچ شغل دیگری نباشد امیدوارم نقد پذیر باشید و نقد را از توهین تشخیص دهید یا اینکه شما هم احتمالا خودتان ترقه خریده اید و از این ناراحت هستید.

  • پیمان در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    سلام. احساس میکنم عمدا قصد توهین به قشر فرهنگی داشتید. لزومی نداشت با این لفظ و کلام روی 70هزار این آقا زوم کنید

    • ذره بین در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

      سلام پیمان

      خودت میگی قشر فرهنگی………..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • گلایه در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    از جناب صالحی انتظار نمی رفت که هنگام طرح یک مسئله از کلمه معلم که در بر گیرننده قشر وسیعی از جامعه است استفاده کند و بیان دارد که معلمی مثلا فلان مبلغ رو صرف خرید ترقه کرده است.خوب شما با طرح این مطلب میخواهید بیان کنید که چی؟که مشکل معلم است؟ ایا شما که اسمی از سایر اقشارجامعه نمیبرید به این معنی است که هیچ صنف دیگری برای بچه هایشان ترقه نخریده اند و پول خرید این ترقه ها از حقوق بقیه اصناف جامعه هزینه نشده است؟؟؟ایا شما در بین نزدیکان خود ندارین افرادی که برای چهارشنبه سوری ترقه تهیه کرده اند؟و اگر چنین افرادی بوده اند ایا بچه معلم مگر تافته جدا بافته است که نباید ترقه داشته باشد .لازم است هنگام طرح مشکل مواظب گفتار و کلماتی که به کار میبریم باشیم تا از مسیر اصلی خارج نشویم و به خطا نریم.

    • ذره بین در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

      سلام گلایه

      نمی دونم تا به یکی میگی بالا چشم ابرو … یه دنیا مکالمه داره

      اول با کسب اجازه از اقای صالحی
      برادر بزرگوار چرا چشمامون رو بستیم و نمی خوایم حقایق رو ببینم من فقط یک کلمه درباره معلم حرف میزنم دیگه خودت قضاوت کن

      مگه در سلسله مراتب تربیت یک فرزند مطالعه نکردی تا زمانی که کودک به مدرسه نرفته است تربیت کودک بر عهده پدر و مادر است یا بگیم رفتار و هنجارهای اجتماعی او بر عهده پدر و مادر است حالا وقتی کودک وارد محیط مدرسه شد تربیت او بر عهده معلم است پس نقش معلم……… که واقعا چراغی برا او می باشد چقدر حساس است و وقتی بزرگ تر می شود اجتماع است که خود را با رفتارهای اجتماعی ساز گار میکند حالا برادر من وقتی در این سلسله مراتب خدای نکرده اختلال پیش بیاید دیگه چه توقعی از دیگران باید داشته باشیم

      معلم نقش پدر و مادر برای او محسوب می شود برای همین اقای صالحی اشاره کرده است

      • ناشناس در تاریخ فروردین 15, 1394 گفت:

        افرین

  • همشهری در تاریخ فروردین 3, 1394 گفت:

    نکته ای رو که نباید ازش غافل شد این است که جوانان در طول سال در چند مورد و مراسم موقعیت دارند به شادی و سرور بپردازند تا این پتانسیل انرژی در انها رخ ندهد و در چنین روزی بدین صورت ازاد شود این یک طرف مسئله و درگیری ذهنی و مشغله کار و مسائل معیشتی و اجتماعی و فرهنگی و…از طرف دیگر این نا هنجاریهای رفتاری را دامن خواهد زد ،بنابر این چه زیباست که زیر بنایی به طرح مسئله بپردازیم و مجال بیشتری به بحث کردن در این باب ایجاد کنیم باشد که در جهت رفع مشکل قدمی بر داشته شود.

  • شهر پاک در تاریخ فروردین 2, 1394 گفت:

    یه پیشنهاد به جناب قسه ی سور شما که مدافع تخریب اموال و همجنین شخصیتهای این شهر هستید چرا در مقابل این عمل سکوت کرده اید و به دوستان خودت تبریک نمی گویید چون شما این گونه کارها که از بعضی از افراد نادان سر میزند آفرین میگویید مدیر محترم لطفا” درج نمائیید

  • همشهری در تاریخ فروردین 2, 1394 گفت:

    جناب آقای صالحی مدیریت محترم سایت ضمن تقدیر و تشکر از شما در ارائه مطالب هیچکس منکر شادی و شور مردم در هیچ جا و مکانی نبوده و نیست اما این طرقه ها و این اذیت وآزار مردم و آتش روشن کردن در کف خ شکستن لامپها تخریب اموال بعضی افراد انجام میدهند فکر هیج جامعه ای آن را قبول ندارد مگر این شهر متعلق به شهروندان نیست که عده ای می توان گفت اراذل واوباش یا از خدا بیخبر و ترد شده از خانه و کاشانه خویش که من بدون تعصب می توانم اقرار کنم 80 % این افراد از محدوده خارج از شهر آمده بودند چون یکنفر از معلمین نقل میکرد میگفت یکی از این افراد که لامپهای خ کمربندی را میشکست بهش گفتم برادر عزیز چرا این کارو میکنی مگه این اموال به من و شما تعلق ندارد مگه مال ببیت المال نیست در جواب چی شنیدم بشما چه شما که پاوه ای نیستی واقعا” متاسفم برای این جور فکرهای مدیریت محترم سایت لطفا”درج نمائید %

  • محمد در تاریخ فروردین 2, 1394 گفت:

    مطما باشید اگر به قول شما دختری یا عابر پیاده ای نخواهد به زیر پایش ترقه بیندازند هر گز به این گونه مراسمات نمی رود چون نقل و شیرینی که پخش نمی کنند فقط اتش است و ترقه این راهی است که تمامی انهایی که به انجا رفته اند خود به اختیار انتخاب نموده اند اما در خصوص اذیت و ازار ساکنین کمربندی و الودگی صوتی برای محله های روبرو کاملا حق با شماست

  • ... در تاریخ فروردین 1, 1394 گفت:

    mardom hamin ye shadi ro daran inam azashoon begirid

  • فرهنگی در تاریخ فروردین 1, 1394 گفت:

    با سلام
    درود بر شما جوان صالح و مصلح.
    آفرین بر تفکر شجاعانه و مسئولانه شما.
    حال باید پرسید متولیان و مدعیان فرهنگی برای آموزش بعد هیجانی نوجوانان و جوانان شهرمان چه کارهایی انجام داده اند؟
    متولی که تخصص ندارد ،آموزش ندیده چه کاری می تواند انجام دهد؟
    در خصوص نقش خانواده ها باید بعرض مبارک برسد جز تعداد معدودی از خانواده ها ، بقیه توانایی کنترل بر نوجوانان و جوانان را ندارند!

    شاید دغدغه های انسانی،انسانی چون شما دیگران را به تکاپو وادارد. انشاء ا…