ج 10 فروردین 1403 ساعت 11:18

از این ستون تا آن ستون فرج است/ ابراهیم یوسفی

از این ستون تا آن ستون فرج است/ ابراهیم یوسفی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : از مایه های ادبی و خزینه های فرهنگی هرقوم وملت امثال وحکم و استفاده از حکم و مثلی است که ریشه در تجربیات مردمان گذشته ان و کار آمدی آنان دارد و اگر بگوییم که ” التجربه فوق العلم ” سخنی به گزاف نگفته ایم . حکم هر کدام […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : از مایه های ادبی و خزینه های فرهنگی هرقوم وملت امثال وحکم و استفاده از حکم و مثلی است که ریشه در تجربیات مردمان گذشته ان و کار آمدی آنان دارد و اگر بگوییم که ” التجربه فوق العلم ” سخنی به گزاف نگفته ایم .

حکم هر کدام سابقه ای تاریخی دارند ودر رابطه با رویدادها ی اجتماعی , مراوده وبرخورد و گفتگو بین دو نفر یا چند نفر و یا در ضرورت حل مشکل و یا مسئله ای ابراهیم یوسفیاجتماعی به شکلی فراگیر بیان شده است و در اعماق فرهنگ مردم جای گرفته است . حکم وضرب المثل مبین شادی وسرور , درد ورنج ,پند واندرز , امر ونهی ,آموزش وشناخت ,دقت وانتباه در تصمیم گیری و نکته های قابل توجه دیگر دارد .

پس باید بیشتر آنان را بشناسیم و مرکوز ذهن نمائیم و بارورشان کنیم . مثل “ازاین ستون تا آن ستون فرج است ” در احوال کسانی گفته میشود که به گذشت زمان و فرداها جهت حل مسائل و معضلات زندگی معتقدند ,در کارشان عجله نیست و عجله را کار شیطان میدانند و تانی و امید به آینده و مقدرات پیش رو را باور دارند . سابقه این حکم چنین است : از وقتی که اعدام با گلوله و بستن مجرم به چوبه و ستون متداول و در میدان ها اعدام مرسوم بود همیشه چند چوبه اعدام را به فاصله های کمی کار می گذاشتند .

روزی متهمی را برای اعدام آوردند اورا به چوبه اعدام بستند و سپس خواستند که وصیت خود را بنماید , متهم که خود را بیگناه می دانست به امید فرج وگشایشی گفت مرا ازاین چوبه باز کنید وبه آن یکی ببندید , چون وصیت مجرم و خواست او اگر مشروع باشد واجب الاجرا است او را بازکردند و به آن دیگر چوبه بستند و از وخواستند آخرین وصیت خود را بکند , گفت من یک وصیت دارم وآنهم اینکه مرا ازاین چوبه باز کنید و به دیگر چوبه اعدام ببندید . علت را پرسیدند ! گفت : ازاین ستون تا آن ستون شاید فرجی حاصل شود . مجددا بازش کردند وبه دیگر ستون بستندش .هنگامیکه تفنگها آماده شلیک شد صدایی شنیده شد که دست نگه دارید ! چون نگه داشتند جارچیان خبر آوردند که مجرم اصلی پیدا شده و این قاتل و مجرم نیست و حکم بر آزادی متهم نمودند .

پس از این واقعه این حکم در بین مردم و ودر فرهنگ اجتماعی مشهور ورایج گردید که : ازاین ستون تا آن ستون فرج است .)