ج 31 فروردین 1403 ساعت 14:05

«وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿اسرا ۸۱﴾»

«وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿اسرا ۸۱﴾»

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : بار دیگر ربیع قلوب و ماه احیای  دل مردگان  فرارسید ربیعی که در آن بنده ای از بندگان خدا یعنی عزیزترین آنها  و بهانه آفرینش و رحمت للعالمین « وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿انبیا۱۰۷﴾»  و لسانالحق «ما ينطق عن الهوي(نجم،3)» و عاقلترین آنها «ومَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : بار دیگر ربیع قلوب و ماه احیای  دل مردگان  فرارسید ربیعی که در آن بنده ای از بندگان خدا یعنی عزیزترین آنها  و بهانه آفرینش و رحمت للعالمین « وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿انبیا۱۰۷﴾»  و لسانالحق «ما ينطق عن الهوي(نجم،3)» و عاقلترین آنها «ومَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿قلم، ۲﴾ »  محمد المصطفی، در گستره حیات بنی آدم درخشید . آن کس که سر از مشرق انسانیت برآورد تامحمود-رستمی-تبار مهربانی را برای دوستدارانش به ارمغان آورد «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿قلم، ۴﴾ » و برای نجات آنها نهایت تلاش خود مبذول فرماید « لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿توبه، ۱۲۸﴾». در کنار اشد خشم و غضب بر کفار و دشمنان خدا درس برادری و عشق ورزی را به امتش بدهد. «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ…..(فتح،29)

آری محمد بن عبدالله آنکه از  بدو آفرینش در انتظارش بودند و مژده اش با نام پرمسمای احمد به عیسی بن مریم  داده شد. تا انسانهای در انتظارش باشند  و به امید طلوع پر برکتش لحظه شماری نمایند. «وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿صف، ۶﴾»

آری گذشتگان به امید حضورش  در گذشتند  و مایوس از گرفتن جام حیاتبخش  حیات از وجود نازنینش ، آزمایشگاه بنی آدم را ترک گفتند تا اینکه سرانجام سال 610 میلادی فرارسید و آن انتظار  مبارک در قلب  کعبه  و مرکز دنیا از دامن مادری پاک و بدون حضور مهر پدر در اوج جهل و خرافه و بت پرستی و شرک سر برآورد  و بجای استقبال شکوهمند ، علیرغم همه مهربانی ها و صداقت در گفتار و رفتارش در 40 سال قبل از بعثت،  نتوانستند حضوری را که موحدان سالها و قرنها  در انتظارش بودند باور کنند و ساحر و جاهلش خواند و سرانجام خنجر کین از نیام برکشیدند و قصد جانش کردند و آواره کوه و بیابانش نمودند و مدت 13 سال و تا آخر عمر مبارکش از دیار و موطنش بیرونش کردند و آنگاه که ناچار شدند که عظمت پر ابهتش را درک کنند بی خبر از همه مهربانی هایش به کنج خانه ها خزیدند تا جانشان در امان باشد. انتظار قبل از میلاد به حزن و اندوه بعد از وفات مبدل  گشت و گرچه گذشتگان به امید زیارتش  در معابد و کلیساها کنج رهبانیت برگزیده بودند، نسلهای بعد از حضور نازنینش  اشک حزن و اندوه در فراقش ریختند و به امر الهی سلام و صلوات نثارش کردند و به پاس آن عظمت تکرار نشدنی مجلس شادی و مولودی خوانی گرفتند .« إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿احزاب،۵۶﴾»

امروز جهان پر از جهل و خرافه نوین، دنیای علم و صنعت و تکنولوژی که انسان امروز بر آنها افتخار می کند و همین احساس غرور کاذب موجب قطع  رابطه اش با خالق کون و مکان ، مدیر و مدبر هستی و همچنین بهانه آفرینش شده است ، نیازمند بازگشتی جدی بسوی  توحید و تسلیم در برابر ارداه مشیت وی است تا در سایه سار  حبل المتین الهی و رهنمودهای رحمه اللعالمین بتواند به  فطرت  پاک خویش برگردند.

علیرغم همه اظهارات نومسلمانان تازه بدوران رسیده و متحجر ، وظیفه ماست تا برای این نسخه شفابخش همه بیماری های بنی آدم ،همان کس که خداوند برای تبین بزرگواری و عظمتش به قلم سوگند می خورد ،« ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿۱﴾  مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿۲﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿۳﴾ وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿۴﴾» رهروانی صادق باشیم و بتوانیم در هرلحظه زمانی و بویژه در ایام میلاد آن سرور هردو جهان، ذاکران ذکر صلواتش باشیم و به بهانه آفرینش آن دُرّ کائنات شکرحق گفته و سجده شکر بجا آوریم  . این نه از جهت بدعت است بلکه از آن جهت است که امرخداوند است. وقتی خداوند امر به فرستادن صلوات می کند و اینچنین به مدحش می پردازد کوته فکری است اگر ذکر وجودش را حرام بخوانیم. حال دشمنان آگاه و دوستان نادن بدانند که، «وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿اسرا ۸۱﴾»

 نگارنده : محمود رستمی تبار

3 پاسخ برای “«وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿اسرا ۸۱﴾»

  • شیته مه ریوان در تاریخ بهمن 14, 1393 گفت:

    بو چی کاکی به ریز جیگه ی نیه ناشوکری نه بی هیندی ناحه ز وه هایان کردوه ته نانه ت منداله کانمان روژی له داییک بونی پیه مبه رگیانیان (ص)له یاد کردوه چه بگات به وه که بیناسن زور زورپیویستمان به یاد کردنه وه ی ئه و نازاره هه یه وزور ده س خوشی ئه م براده ره به ریزه ده که م به شکه م تیریک بی بو چاوی ناحه زان هه زاران سلام ودرود بوسه ر روحی پاکی پیغه مبه ر گیان (ص)

  • شهرک ویمیر در تاریخ دی 7, 1393 گفت:

    بجای تبریک میلاد پیامبر (ص) و گرامیداشت سالروز تولد (که در دینمان جایگاهی ندارد) همگی بر وجود آن نازنین درود می فرستیم
    الهم صل علی سیدنا محمد و علی ال سیدنا محمد

  • صادق در تاریخ دی 6, 1393 گفت:

    میلادرسول خیروبرکت.سروردوعالم برهمگان خجسته ومبارکباد.اللهم صل علی سیدنا محمدوعلی آله سیدنا محمد