پ 09 فروردین 1403 ساعت 14:13

مدرنیته و پسا مدرنیته اصطلاحاتی نه چندان پیچیده

مدرنیته و پسا مدرنیته اصطلاحاتی نه چندان پیچیده

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : ویژگی خاص انسان علیرغم حذف نسل به نسل نوع انسانها از صحنه زندگی، قدرت انتقال تجارب و علم و هنرهای اندوخته شده از یک نسل به نسل بعدی است، که نسل بعد آنها را بکار گرفته و با تجزیه و تحلیل آنها را با اهداف خویش مقایسه نموده و […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : ویژگی خاص انسان علیرغم حذف نسل به نسل نوع انسانها از صحنه زندگی، قدرت انتقال تجارب و علم و هنرهای اندوخته شده از یک نسل به نسل بعدی است، که نسل بعد آنها را بکار گرفته و با تجزیه و تحلیل آنها را با اهداف خویش مقایسه نموده و محمود-رستمی-تباربعنوان سکوهای ترقی و رسیدن به هدف استفاده می نماید.

هیچ کس نمی تواند این میراث گذشتگان را هرچند که غلط باشد نادیده بنگرد؛ بلکه آنها را تبدیل نموده و تغییرداده و یا مورد استفاده قرار می دهد. نباید فراموش کرد پیدایش مفاهیمی چون مدرنیته و پسا مدرنیته، گرچه در کتب مختلف برای آن تاریخ خاصی مشخص می کنند اما این یک حرکت به سمت جلو و رفع اشتباهات و ظهور خلاقیت های نو و پیدایش علوم و فنون و تفکرات تازه , از زمان حضور آدم (ع) آغاز و تا زمان انقراض نسل بشر بر روی کره خاکی وجود داشته و ادامه خواهد یافت.

و این مفاهم نوین و غالبا بیگانه نیز در همین راستا بروز و ظهور یافته اند. انسان حس می کند تفکرات و اندوخته های گذشته گرچه مهم هستند ولی کافی نبوده و باید طرحی نو در انداخت. شاید بتوان حضور انبیاء الهی را در طول خلقت بشر که به عدد 124هزارنفری آنها اشاره کرده است در همین راستا نامید، چراکه فکر بشر و نوع نیازهای او چنان می یابد که لزوم تجدید قوانین حتی قوانین الهی نیز وجود داشته است.

این که چه نظامی و چگونه مدیریتی در چه زمان و عصری و یا حتی ناحیه و منطقه ای پاسخگو است امری نسبی است. و نمی توان با قطعیت یک نوع نظام اداری یا آموزشی و مدیریتی خاصی را برای همه تجویز نمود. این به نوع فرهنگ ، میزان پیشرفت علمی و فرهنگی و اجتماعی جوامع و ایدئولوژی ها و باورهای مردمی وابسته می باشد.

مثلا انسان از ابتدای حضورش برکره خاکی بدنبال بهره برداری حداکثری از محیط زیست و منابع آن ،آنهم بصورت ناعادلانه بوده است. در عصر تاریک قرون وسطا که مبلغان مذهبی مسحیت با برداشت های خودساخته و قد علم نمودن در برابر خلاقیت علمی و فکری بشر ، چنان بلای برسر دین الهی مسیحیت آوردند که سبب شد تا دین افیون ملت ها قلمدادگردد و هرگاه از یک حکومت دینی حرفی به میان می آید عصر قرون وسطی در ذهن ها متبادر می شود و در زمان حاضر تندروهای کج اندیش به نام اسلام بر سرمردم تیغ تیز کین می کشند تا به نوعی دیگر دین را عامل عقب ماندگی قلمداد نمایند و درکنارش زمینه حضور استعمارگران به شکل مدرن و حتی پسامدرنش فراهم تا این استعمارگران دمکرات منافع خویش را تامین نمایند و حتی قدمی در راه رشد کشورها بر نداشته و آنان را به نوعی درگیر اختلافات درونی خویش نمایند.

افغانستان و عراق و اخیر اکراین را می توان از این نوع برشمرد. تقسیم کشورهای به شمال و جنوب و عقب مانده (و یا عنوان محترمانه تر درحال پیشرفت) و پیشرفته بیانگر این نوع بی عدالتی است. انسا نها چنان از منابع محدود طبیعت بهربرداری می نمایند که درسیستم سایبرنتیک( پردازش خودکار اطلاعات و صدور فرمان برای عکس العمل به موقع) طبیعت اختلال ایجاد نموده و طبیعت قادر به بازسازی خود نبوده و از راه بازخورد های انتقام گونه ، بشر را درگیر مشکلات طبیعی از خشکسالی و سیل گرفته تا بالا آمدن سطح دریا و سوراخ شدن لایه ازن نمود. بشر امروز مجبور به تجدید نظر در نظام و سیستم های بهره برداری از طبیعت است.

این تجدید نظر در نوع رفتار گذشته را هرچه بنامیم پسامدرن یا مدرنیته ، ضرورت بازسازی روش زندگی بشر را بیان می کند . نظامهای آموزشی نیز بعنوان نظامهای ترویج این بازنگری ها نیز باید در اولویت قرار گیرند ؛ چنانکه امروز آموزش محیط زیست و در اصطلاح پسامدرنیتی آن آموزش برای توسعه پایدار در قالب همه رئوس مطالب و در همه رشته ها و برای همه افراد ضروری می نماید.

انسان موجودی است غیرقابل ارضاء و تا سرحد مرگ برای کسب خواسته های خویش می جنگد و حتی می میرد و تا این حس غیر قابل اقناع در انسان وجود دارد هیچ چیز در زمین برای انسان قابل استاندارد شدن نیست و قطعا در سالهای بعد آنچه را که امروز ما خوب و مطلوب می نامیم دیگران آن را مردود و نامطلوب می خوانند و هر اسمی برآن نهند ، خود دانند. شاید عقب ماندگی نسبی جوامع شرقی بعنوان بینانگذاران تمدن بشر و ما بعنوان مسلمان و درهم شکننده قرون وسطی البته نه بصورت جنگ و جهاد بلکه از طریق معرفی دین و علم و اخلاق بر خود متاسف باشیم که نتوانسته ایم تداوم بخش این تغییرات باشیم و از قافله تجددنه به معنی غربی آن در فکر و اندیشه عقب مانده و حتی از حفظ فکر و اندیشه خود دوربمانیم. ما حتی از خواندن اندیشمندانه قرآن هم باز مانده ایم. بنابراین وضع فعلی هرکس می تواند برای خودش مدرنیته باشد و نسبت به نوع تفکر نسل قبلی پسا مدرنیته تلقی گردد.

جامعه ما نیز خواه یا ناخواه , سخت باشد و یا آسان , بطلبد یا نطلبد , باید در فکر و اندیشه خود با حفظ ارزش های گذشته تجدید نظر کند. نسل تحصیل کرده جامعه ما می تواند این گردنه را با تعاملات صحیح و با اغماض از پاره ای گلایه های خانوادگی سپری نماید و از مدرنیته خود ساخته به پسامدرنیته همراه با عقلانیت و دیانت دست یابد.

نویسنده : محمود رستمی تبار