قدرت و سياست در جهان معاصر / حسن قادری
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : علم سیاست یکی از موضوعاتی است که در حوزة علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته و تعابیر و تفاسیر گوناگونی از آن ارائه شده است، تا جایی که معنای آن بر خواننده مشتبه شده است. اما واقعیت امر این است که گاهی سیاستمداران طوری در جامعه عمل کردهاند که […]
- ۱۲ آذر ۱۳۹۳
- کد خبر 11192
- 7 دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : علم سیاست یکی از موضوعاتی است که در حوزة علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته و تعابیر و تفاسیر گوناگونی از آن ارائه شده است، تا جایی که معنای آن بر خواننده مشتبه شده است. اما واقعیت امر این است که گاهی سیاستمداران طوری در جامعه عمل کردهاند که باعث تغییر ذهنیتها در رابطه با مسائل سیاسی و علم سیاست شده است. گاهی سیاست را بهمعنای کیشومات کردن طرف مقابل ذکر کردهاند. گاهی سیاست را با دسیسهچینی، نیرنگ، دروغگویی، گولزدن حریف، بیوفایی و عدم تعهد، نقض قوانین و قراردادها و دهها تعبیر دیگر معنا کردهاند، اما واقعیت این است که بر این واژة اصیل و مهم ظلم شده است. سیاست یعنی تدبیر امور جامعه بر مبنای قوانین و دستوراتی برای رفاه و آسایش و گسترش عدالت اجتماعی در جامعه که تأیید عمومی را به همراه داشته باشد .
از طرف دیگر، قدرت که میتواند اهرم اجرای عدالت، مدافع حق مظلومان و ستمدیدگان، حافظ امنیت و تمامیت کشور باشد، گاهی تبدیل بهوسیلهای برای تسلط بر تودهها و ایجاد دیکتاتوری و زورگویی و بهوجود آوردن جو سانسور و خفقان میشود.
در این مقاله سعی شده است ابعاد قدرت و سیاست بهاختصار مورد بررسی قرار گیرد.
سیاست در لغت بهمعنای مهتری کرد، تیمار کرد، ملت را اداره کرد، حکمرانی کرد، حسن تدبیر، کاردانی و… به کار رفته است.
سیاست در معنای عام هرگونه راهبرد و روشی است برای اداره یا بهکرد هر امری از امور، چه شخصی چه اجتماعی؛ چنانکه از سیاست اقتصادی، سیاست نظامی، سیاست مالی، سیاست آموزشی و… سخن میگوییم.
اما در معنای خاص هر امری که مربوط به دولت و مدیریت و تعیین شکل و مقاصد و چگونگی فعالیت دولت باشد، از مقولة امور «سیاسی» است؛ بنابراین هرگاه از سیاست بهمعنای خاص سخن میگوییم، همواره با دولت، یعنی سازمان قدرت در جامعه که نگهبان نظم موجود یا پیشبرندة آن است، سروکار داریم.
امور سیاسی شامل مسائلی مربوط به ساخت دولت، ترتیب امور در کشور، رهبری طبقات، کشمکش بر سر قدرت سیاسی میان احزاب و گروههای بانفوذ، و روابط بین دولتها (سیاست خارجی) است و مطالعه پیرامون همة این موضوعات را علم سیاست گویند.
مهمترین عنصری که در تحلیل امور سیاسی به کار میرود، قدرت است. بهعبارتدیگر، امر سیاسی عبارت است از کوشش برای نگهداری یا بهدست آوردن قدرت یا کاربست قدرت دولت در جهت هدفها و خواستههای گوناگون. اهمیت عنصر قدرت در ساخت دولت تا بدانجاست که ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی، دولت را دستگاهی تعریف میکند که حق مشروع و انحصاری کاربرد قدرت را در قلمرو خود معین دارد. قدرت معنای جدیدی طی سه دهة اخیر به خود گرفته است و آن قدرت بهمعنای افزایش وزن قدرت جامعه نسبتبه قدرت مجموعة دولت و حاکمیت است. زمانی بود که قدرت بهمعنای قدرت نظامی صرف، دسترسی به سرزمینهای بیشتر و قدرت تکنوکراتیک و بوروکراتیک دولت تفسیر میشد. معنای جدید قدرت بهخصوص بعد از ظهور چین در سه دهة گذشته به مفهومی که باید جامعه را قدرتمند کرد، تا کشور قدرتمند شود و قدرت چانهزنی با محیط بیرون را داشته باشد، به ترکیه، برزیل، مالزی، هند و آفریقایجنوبی نیز رسیده است. فقر تئوریک باعث شده تا بسیاری از کشورهای خاورمیانهای هنوز در پی قدرتمند شدن دولت و تسلط آن بر تمامی ارکان تولید، علم، هنر و ثروت باشند.
تبدیل کردن شهروندان یک جامعه به کارمندان دولت در شوروی شکست خورد و موجب فروپاشی سیستم سوسیالیستی بهرغم قدرت نظامی و هستهای آن گردید. روسیه 8074 موشک هستهای دارد اما پیشبینی میشود طی 30 سال آینده تولید ناخالص داخلی آن از مکزیک کمتر شود. در مقابل، چین با 240 موشک هستهای در سال 2050 از حدود هفتاد هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی برخوردار خواهد شد و آمریکا در مکان دوم با حدود 38 هزار میلیارد دلار قرار خواهد گرفت. هماکنون حدود 23 هزار شرکت خارجی در ترکیه سرمایهگذاری کردهاند. عربستان در سال 1384 جایگاه 67 را در سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) داشت، در سال 1388 به جایگاه 13 و در سال 1389 به هشتم ارتقا پیدا کرده است. بااینهمه، مهمترین عنصر تعیینکننده و اجرای سیاست، قدرت است که هسته و مرکز ثقل سیاست را بهوجود میآورد و همة کشمکشها در زندگی سیاسی به قدرت مربوط است. سیاست مبارزه برای قدرت است و فرق قدرت و اقتدار در این است که قدرت یکسویه و فاقد مشروعیت است درحالیکه اقتدار دوسویه و مشروع است؛ زیرا در اقتدار کسی یا کسانی که قدرت روی آنها اعمال شده است به هر دلیلی آن را پذیرفتهاند و خود را مکلف به اطاعت از آن میبینند. ماکس وبر از سه نوع اقتدار مشروع نام میبرد که عبارتنداز: اقتدار کاریزماتیک، اقتدار سنتی و اقتدار عقلایی. در اقتدار کاریزماتیک مردم به این دلیل که صفات فرا دنیوی و فرا زمینی به یک فرد قائل میشوند با طیب خاطر از او تبعیت میکنند؛ مهم نیست که این صفات واقعی باشند یا نه، مهم این است که مردم یک جامعه اینگونه بیندیشند. گاهی صفات زمینی هم فرد را در جامعة خود بهصورت کاریزماتیک و ناجی نمایان میکند و مردم راه سعادت و رفاه جامعه را در تبعیت او میبینند، غافل از اینکه گاهی این اعتماد بیحدوحصر فرد را به یک دیکتاتور تمامعیار تبدیل میکند؛ زیرا سپردن قدرت نامحدود به یک شخص آن هم بدون مهار قانون، عدالت و اخلاق فسادآور است.
اقتدار سنتی هم حکایت از نوعی عادت مردم به حکومت یک سلسلة خاص مانند بوربنها در فرانسه یا صفویه در ایران دارد. اقتدار عقلایی هم برخاسته از نظمی است که مردم آگاهانه و با درایت خود آن را پذیرفته و تأیید میکنند. این سه اقتدار قابل تبدیل به یکدیگر و قابل امتزاج هستند. بهترین اقتدار از نظر وبر ترکیبی از اقتدار عقلایی و کاریزماتیک است که در آن مردم با دل و عقل خود آن را میپذیرند.
اما نکتة قابل توجه این است که چگونه و با چه اهرمی میتوان قدرت را که هسته و مرکز ثقل سیاست است، مهار کرد و آن را بهطور صحیح به کار گرفت. برای مهار قدرت، بزرگان علم سیاست و همچنین صاحبنظران حوزة فرهنگ عمومی معتقدند دو عامل میتواند قدرت را مهار کند: اولی اخلاق، و دومی عدالت است. در جامعهای که اخلاق معیار و میزان سنجش رشد و تعالی است، تودة مردم سعی میکنند با کسب معیارهای اخلاقی خود را بهسوی فضیلت و کسب معرفت برای حصول جایگاهی برتر در جامعه برسانند و نحوة چینش برنامهها و طرحهای خود را طوری تنظیم نمایند که پلههای رشد و ترقی را طی کنند و هر لحظه به آرمانها و اهداف عالی خود نزدیک شوند. باوجوداین جامعة اخلاقی دچار آشفتگی و انحطاط نخواهد شد و مردم همواره احساس نشاط و شادابی و سرزندگی میکنند.
دکتر عبدالکریم سروش معتقد است مهمترین مهاری که بر قدرت نهاده میشود، مهار عدالت است و عدالت سر سلسلة فضایل اخلاقی است، همچنانکه سر سلسلة فضایل سیاسی هم هست و از اینجا اخلاق و سیاست به یکدیگر گره میخورند. دین در یک جامعة دینی از طریق کمک کردن به ایدة عدالت، میتواند رابطة بسیار اخلاقی و بهداشتیای با سیاست برقرار سازد.
گاهی این سؤال به ذهن خطور میکند که چگونه بعضی از افراد با برخورداری از قدرت به دام خودکامگی گرفتار میشوند. برای نمونه مردمی که سالها در مرارت و سختی بهسر برده بودند، امید خود را در سیمای یک جوان 27 ساله لیبیایی به نام معمر قذافی دیدند که قرار بود پشتوپناه آنها باشد و کشورشان را از نابهسامانی و ورشکستگی برهاند، اما نمیدانستند که شخصی شدن قدرت چه عواقب وحشتناکی به بار میآورد. آنها با جانودل در پشت سر قذافی قرار گرفتند، ولی از عقل خود کمک نگرفتند و از آسیبهایی که هر فرد ممکن است دچار آن شود غافل شدند. حکیمی نبود تا آنها را از آسیبهای تجمیع قدرت در دست یک نفر یا یک مرکز آگاه کند.
در پاییز 1389 که آتشفشان ایسلند باعث قطع ارتباطات هوایی اروپا شد، نخستوزیر فنلاند که برای شرکت در اجلاس سازمان ملل در نیویورک رفته بود، مجبور شد 36 ساعت در فرودگاه کندی آن شهر معطل بماند. خبرنگار سیانان به سراغ او رفت و درحالیکه هیچ همراه و محافظی نداشت از وضعیت او پرسید، نخستوزیر فنلاند گفت که در سیوشش ساعت گذشته با تلفن همراه و کامپیوتر دستی (لپتاپ) مسائل مربوط به کشور خود را از یک صندلی عادی نزدیک به گیت پرواز مدیریت میکند. اگر به غرایز آقای نخستوزیر فنلاند رجوع کنیم احتمالاً او مشتاق همراهان فراوان خواهد بود تا از این طریق به طیف وسیعی از زیردستان امر و نهی کند، اما قانون فنلاند به او اجازه نمیدهد همراه داشته باشد؛ ازاینرو سیاست و قدرت از معنای قدیمی و تاریخی استبدادی آن به مفهوم جدید قانون، نظام حقوقی و مسئولیت تبدیل شده است. اصل تفکیک قوا که از بااهمیتترین مبانی حقوقی حکومت است بههمیندلیل از اصالت، استحکام و اهمیت ویژهای در کارکردهای سیاسی یک حکومت برخوردار است؛ بنابراین جامعهای که از قانون و اصول اخلاقی پیروی میکند و از رفاه، سعادت، آرامش، نشاط و خودباوری برخوردار است بهسوی آیندهای روشنتر قدم برمیدارد و به همان میزان که مردم یک کشور در سطح داخلی احساس رضایت کنند به همان اندازه در سطح جهانی و منطقهای اعتبار و جایگاه کسب میکنند.
سیاست خارجی در ادامة سیاست داخلی است. مفاهیمی که در داخل یک کشور در عرصة سیاست وجود دارد، به بیرون از مرزها و نحوة تعامل بینالمللی مبدل میگردد. در جهان معاصر و در موقعیت کنونی کشورها به فکر رفاه و آسایش خود هستند. زمان کشمکشهای سیاسی و جنگهای طاقتفرسا و دستهبندیهای سیاسی نظامی به پایان رسیده است. کشورها بهجای مقابله، در فکر معامله برای کسب امتیاز از دیگران هستند. زمان دشمنیهای عمیق و کینههای رسوبکرده در ذهنها سپری شده است. زمانی چین کمونیست به خون سردمداران آمریکایی تشنه بود، اما امروز برای پیشرفت و رفاه خود با آنها تعامل و همکاری میکند. آنگاه که آمریکا ژاپن را با حملات شیمیایی منکوب کرد کسی باور نمیکرد که امروز در سیاست جهانی و در مسابقة تکنولوژی در کنار هم بایستند. زمانی مقاومت و استمرار جنگهای نظامی و مبارزات مسلحانه و چریکی ارزش تلقی میشد، اما امروز قدرت دیپلماسی و چانهزنیهای سیاسی جای حرکتهای افراطی را در جهان گرفته است.
در دنیای جدید، انتخابات به مردم فرصت میدهد یک دولت کارآمد را جایگزین دولت ناکارآمد کنند، درحالیکه حدود قانونی برای هر دو دولت مساوی است. در شرایطی که چهارچوبهای قانونی مهیا و فراهم باشند، برتری یک دولت در این است که بتواند مسائل و مشکلات واقعی جامعه را با اتکا به مطالعه، فهم دقیق مشکلات، راهحلیابی و بهرهگیری از بهترین مغزها و تواناییها حل کند؛ ازاینرو قدرت و سیاست در جهان جدید بهمعنای پیدا کردن راهحلها و رفع نیازهای مردم است. افزایش قدرت اقتصادی چین، ترکیه و برزیل باعث شده که مجموعة غرب بیش از گذشته بهعنوان شریک، همراه و طرف مذاکره با آنها رفتار کند و منافع و خواستههای آنان را نیز در نظر گیرد و امتیازهای جدیدی به آنها بدهد.
با وابستهتر شدن جهان به اقتصاد چین، آسیبپذیری دولت و حاکمیت چین کمتر شده است و جهان، چین را جدیتر تلقی میکند، زیرا بدان نیاز دارد. بنابراین به لحاظ نظری، دولتها و حاکمیتها در عصر نوین امروزی سعی میکنند فرصت تولید، نوآوری، رقابت، ورود به بازارهای بینالمللی و تنظیم قراردادهای بزرگ را توسط صنعتگران، بانکداران و تولیدکنندگان فراهم آورند تا خود قدرتمند شوند. نگاه سنتی تسلط حکومت بر مردم جای خود را به مشارکت میان حاکمیت و مردم داده تا کشور قدرتمند و ثروتمند و باعزت شود. این تلقی جدید از قدرت، ساختاری متفاوت در سطح روابط بینالمللی پدید آورده است و دولتها را صرفاً به نهادهای تسهیلکننده تبدیل کرده است. برای نمونه کشور مالزی با اعمال سیاستهایی که در داخل و خارج برای رفاه و آسایش مردم خود به کار گرفته است، اعتبار کسب نموده و در جهان در ردیف کشورهای توسعهیافته قرار گرفته است تا حدی که گذرنامة مالزیایی با 151 امتیاز جزء 15 کشور اول جهان بوده و شهروندان این کشور میتوانند بدون ویزا به 128 کشور مسافرت کنند. شاخصهای فراوانی نیز نشان میدهد، افزایش رفاه و مشارکت اقتصادی مردم مالزی به افزایش رضایت، آرامش و همبستگی اجتماعی و حتی اعتماد و همبستگی آنها انجامیده است.
بهرهگیری از بهترین مغزها و تواناییها برای پیدا کردن راهحلها و رفع نیازمندیهای مردم و شکستن بنبستها امروز از ابتکارات دولتها است. در کشور ما نیز جلوگیری از فرار مغزها، تکیه بر خودباوری مردم و جوانان و کسب درآمد با روشهای معمول جهانی و استفادة بهینه از توانمندی و استعدادهای گوناگون در بین همة اقوام و مذاهب و جلب اعتماد آنها، موجب افزایش اقتدار ملی و قدرتمند شدن دولت میشود.
سخن آخر
قدرت و سیاست زمانی که در مسیر درستی قرار گیرد میتواند منشأ خدمت و منفعت قرار گیرد. اگر قدرت در دست مردم باشد و سیاست در مسیر صحیح قرار گیرد مردم احساس رضایت و خشنودی میکنند، اما زمانی که قدرت و سیاست در دست عدهای معدود دستبهدست شود و مردم بندگان مطیع و سربهزیر باشند، روند جامعه روزبهروز رو به سراشیبی خواهد رفت؛ زیرا جامعهای زنده و پویاست که سرزنده، بانشاط و نقاد باشد. وجود احزاب، گروهها و تشکلها، روزنامههای آزاد و منتقد، روشنفکران مسئول و آزادیخواه، تقسیم ثروت به نسبت جمعیت، تقسیم قدرت در بین احزاب و تشکلها و نخبگان سیاسی کشور موجب رشد و ترقی جامعه خواهد شد.
منابع:
1. آشوری، داریوش؛ دانشنامة سیاسی، فرهنگ اصطلاحات و مکتبهای سیاسی؛ ص 212ـ213، تهران: انتشارات مروارید، 1387.
2. سریعالقلم، محمود؛ «مفهوم قدرت و عملکرد سیاست خارجی: مقایسه چین و ایران»؛ www.sariolghalam.com .
3. ـــــــــــــــــ ؛ عقلانیت و توسعهیافتگی ایران؛ ص 459-458، تهران: فرزان روز، 1390.
4. عالم، عبدالرحمن؛ بنیادهای علم سیاست؛ ص 30، تهران: نشر نی، 1376.
5. قوچانی، محمّد؛ «نظریة اقتدارگرایی ایرانی»، مجلة مهرنامه؛ ش19( بهمن 90)، بخش کتابنامه، ص7.
6. نقیبزاده، احمد؛ «زوال تمامیتخواهی»، مجلة مهرنامه؛ ش 19 (بهمن 90)، ص 126.
فكر را اي جان به جاي شخص دان
كه شخص از فكر دارد قدر وجان
باسپاس ازحسن دقت وتوحه اقای قادری
ممنونم از بزرگواریتان
سلام علیکم
خدمت آقای حسن قادری استاد بزرگوار و دانشمند فرهنگی
بسیار خوشحالم که جنابعالی را سلامت و با نشاط می بینم که روحیه ای فرهنگی را دارید . از خدای متعال خواستارییم که شفای حضرتعالی را دهد ، اسال الله العظیم رب العرش العظیم ان یشفیک . در عرصه خدمت به مردم همیشه پیروز هستید و با آگاهی و بینشی را که دارید مایه افتخار برای شهرستان پاوه است .
سپاسگزارم
با سلام خدمت جناب آقای حسن قادری بزرگوار
بسیار خوشحال و خرسندم که دوباره شما را سلامت و با نشاط می بینم که با روحیه ای بی نظیر با بیماریتان مبارزه کردید و پیروز شدید.
امیدوارم همچون گذشته ، در عرصه خدمت به مردم پاوه علی الخصوص در حوزه هنر ، فعال و تاثیرگذار باشید.
از لطف ومحبت شما بزرگواران ممنون و سپاسگزا رم