ج 10 فروردین 1403 ساعت 14:09

داعش، ائتلاف ضد ترور و اسلام هراسی / حیدر غلامی

داعش، ائتلاف ضد ترور و اسلام هراسی / حیدر غلامی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه ؛ مدتی است که نام داعش بر سر زبان هاست و نقل محافل می باشد. در سطح بین المللی و منطقه ای نیز داعش به نماد خشونت، افراط گرایی و ترور تبدیل شده است، که جهان و جهانیان را تهدید می کند؛ و برای مقابله با آن، ائتلافی به رهبری […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه ؛ مدتی است که نام داعش بر سر زبان هاست و نقل محافل می باشد. در سطح بین المللی و منطقه ای نیز داعش به نماد خشونت، افراط گرایی و ترور تبدیل شده است، که جهان و جهانیان را تهدید می کند؛ و برای مقابله با آن، ائتلافی به رهبری آمریکا تشکیل شده است. برخی از حیدر غلامیکشورهای جهان و منطقه با مشارکت در این ائتلاف، پرچم مبارزه با تروریسم را برافراشته اند.

نکته ای که اکثر مردم و حتی برخی از تحلیل گران نیز از آن غفلت ورزیده و بدان توجه نمی کنند؛ این است که: کسی نمی پرسد داعش چرا و از کجا آمد؟ چه دست ها و دولت هایی در تشکیل و حمایت آن دست داشته و دارند؟ آیا داعش تنهاست یا همدستان آشکار و پنهان دیگری دارد؟

پس از انفجار برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ م ، جورج دبلیو بوش به صورت رسمی جنگ علیه القاعده و تروریسم را اعلان کرد و کشورهای زیادی در کنار آمریکا قرار گرفتند. حمله به افغانستان و پایگاههای القاعده آغاز و طالبان سقوط کرد. مدتی بعد عراق  اشغال و بن لادن کشته شد. در این جنگ ها هزاران نفر کشته، زخمی و آواره شدند؛ و صدها نفر در زندان های گوانتانامو، ابوغریب و … تحت شکنجه های غیر انسانی جان باختند. جنگ های داخلی خانمانسوزی در این کشورهای مصیبت دیده آغاز شدند، که متاسفانه هنوز هم ادامه دارند.

با وجود این خشونت، تندروی و ترور متوقف و ریشه کن نشد. تفکر افراطی القاعده از حد یک سازمان فراتر رفته و در بسیاری از ممالک اسلامی منتشر شد. کار به اینجا ختم نشده و در فضای اسفبار عراق و سوریه، نمونه ای خشن تر و جاه طلب تر از القاعده، به نام داعش ظهور کرد.

پس از گذشت سیزده سال در سالگرد حمله به برج های دوقلو، این بار در جده، جنگ ضد تروریسم و داعش به رهبری آمریکا و حمایت برخی از کشورهای غربی و منطقه ای اعلان شد. این موضعگیری علیه داعش، تقریبا تکرار همان سناریوی جنگ ضد ترور و القاعده، به رهبری آمریکا می باشد. در این رابطه نکات ذیل قابل تامل اند:

۱ـ نکته‌ی مهم و مغفول این است که : افراط گرایی پیش و بیش از آن که علت باشد، معلول است. داعش نیز مجموعه یا سازمانی نیست که خود به خود و به صورت ناگهانی در عراق و سوریه سربرآورده باشد؛ بلکه نتیجه‌ی علل و عوامل فراوانی است.

حقیقت این است که در اکثر ممالک اسلامی، فرد یا اقلیتی دیکتاتور و مستبد در مسند قدرت قرار دارند، که نماینده‌ی اکثریت مردم نبوده و خود را بر آن ها تحمیل کرده اند. ظلم و بی عدالتی، عوام فریبی، نبود قانون مبتنی بر ارزش و کرامت انسانی یا عدم اجرای آن، فضای بسته‌ی سیاسی، فقدان آزادی، حاکم بودن خفقان و فضای رعب و وحشت ، سرکوب شدید و بی رحمانه‌ی منتقدان و مخالفان و … در این کشورها به وضوح مشاهده می شود. ظلم و ستم به حدی رسیده که بسیاری از مردم از حمله‌ی ابرقدرت ظالم و منفعت طلبی چون آمریکا به کشور خود و برچیدن بساط حکام ظالم، استقبال کرده و ورد زبانشان این است که: اللهم ادفع الظالمین بالظالمین: خدایا شر ظالمان را به وسیله ظالمان، دفع کن.

در چنین فضاهایی که نقد، اعتراض، مخالفت مدنی و اصلاحات بسیار مشکل بوده و عامه پسند نمی باشد؛ دگرپذیری و فرهنگ تعامل و اختلاف و اصلاح طلبی به شدت آسیب دیده و زمینه‌ی پیدایش و رشد گروههای خشن و افراط گرا فراهم می شود. وجود چنین فضایی درعراق و سوریه و حضور نیروهای بیگانه در این کشورها، از عوامل اصلی ایجاد و رشد گروههای خشونت طلب و افراط گرا می باشد. البته نقش بقایای حزب بعث و ژنرال های بعثی صدام، سازمان ها و دستگاههای اطلاعاتی غرب و منطقه را نیز نباید نادیده گرفت. علاوه بر این تفکرات دگم وسطحی، غیر واقع بینانه، عاطفی و احساسی نیز در پیدایش چنین حرکت هایی بی تاثیر نیستند.

۲ـ کشورهای کنونی موجود در ائتلاف ضد داعش و تروریسم، خود غالبا تروریست یا حامی گروههای تروریست و افراط گرا هستند. غرب به رهبری آمریکا، انگلیس و فرانسه تاریخچه ای آغشته به تجاوز، استعمار، کشتار و شکنجه‌ی مردم کشورهای دیگر را یدک می کشد؛ و از بانیان و حامیان اصلی دولت نامشروع، اشغالگر و تروریست رژیم صهیونیستی و پشتیبان نظام های کودتاگر، دیکتاتور و مستبد در جهان ـ به خصوص منطقه‌ی خاورمیانه ـ بوده و می باشد.

برخی از دولت های شرکت کننده در ائتلاف چون رژیم های مصر، عربستان، امارات، بحرین و… نیز دولت هایی دیکتاتور، خودکامه، مخالف هرگونه نقد و فضای باز سیاسی اند؛ و مخالفان خود را به بهانه‌ی مبارزه با تروریسم، با وحشیانه ترین روش ها سرکوب می کنند.

۳ـ هر چند به نظر می رسد که داعش آینده ای ندارد، اما تاکنون از طرف ائتلاف ضد داعش نیز اراده ای قاطع و عزم جدی برای از بین بردن توان نظامیش مشاهده نمی شود. حمله به پایگاههای آن محدود بوده و غالبا تاسیسات زیربنایی عراق و سوریه هدف قرار می گیرند؛ و قیام و مطالبات مردم سوریه و عراق در حاشیه قرار گرفته است.

به نظر می رسد این ائتلاف بیش از آنکه با انگیزه های انسانی و جهت مبارزه با داعش و تروریسم تشکیل شده باشد، دارای انگیزه های سیاسی و اقتصادی می باشد. همچنان که گفته شد، اکثر دولت های شرکت کننده نیز آن را دستاویزی جهت سرکوب و از بین بردن منادیان آزادی و عدالت و مخالفان نظام های حاکم قرار داده اند.

۴ـ به گفته ی فهمی هویدی متفکر مصری « اگر بپذیریم که ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا در آینده با قدرت و غلبه بر داعش، خشونت و ترور را ریشه کن می کند، قطعا هم در شناخت علل این پدیده و هم در تشخیص درمان آن اشتباه کرده ایم». مقابله‌ی اساسی با افراط گرایی و ترور از طریق دمکراتیک و با اصلاح سیاسی امکان پذیر و نتیجه بخش است نه با خشونت، اسلحه ، زره پوش و … البته این به معنای نفی کلی به کارگیری اسلحه علیه آنان، در تمام مکان ها و زمان ها  و با رعایت شروط و موازین مشخصی، نمی باشد. براین باورم که داعش و سایر افراط گرایان، در فضایی آزاد ، دمکراتیک و مملو از عدالت، مجال و زمینه‌ی رشد نداشته و به تدریج ریشه هایشان خشکانیده می شود.

در فضای پرآشوب و خشونتِ کنونیِ بسیاری از ممالک اسلامی و ظهور گروههای افراط گرا و تکفیری چون داعش ، عده ای فرصت را مناسب دانسته و آن را دستاویزی قرار داده اند تا در رسانه ها و دنیای مجازی بر طبل اسلام هراسی و اسلام ستیزی بکوبند. رسانه های غربی ـ به خصوص بی بی سی و صدای آمریکا ـ ، اذناب منطقه ای آن ها و گروهی از روشنفکران لائیک و سکولار در این رابطه، بیشترین نقش را بازی می کنند. از جمله اقدامات آن ها در راستای دستیابی  به اهدافشان در این زمینه، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱ـ تعمیم عمل خشن و افراطی فرد، گروه یا حکومتی از مسلمانان، به اسلام و سایرمسلمانان. به عنوان نمونه اعمال و رفتارهای داعش را تعمیم داده؛ و تمام مسلمانان را تندرو، افراط گرا و تروریست معرفی  می کنند. این در حالی است که تقریبا تمامی حرکات اسلامی و هزاران عالم اسلامی از سراسر جهان، اعمال خشن و افراط گرایانه‌ی داعش را محکوم کرده اند.

اما اگر فرد یا گروهی از ادیان یا مکاتب دیگری اعمال خشن، افراطی و تروریستی انجام دهند، این اعمال  را به ادیان و مکاتب و پیروان آن ها تعمیم نمی دهند. مثلا در هندوستان، میانمار، چین، آفریقای مرکزی، رواندا، بوسنی، چچن، فلسطین و … هزاران مسلمان بی گناه و مظلوم به دست حکومت های ظالم یا افراط گرایان هندو، بودایی، لائیک، سکولار، مسیحی و یهودی شکنجه و آواره شده و به طرز فجیع و غیر انسانی کشته شده و می شوند؛ اما تاکنون نشنیده ایم که هندوها، بودایی ها، لائیک ها، سکولارها، مسیحی ها یا یهودی ها را خشونت طلب، افراط گرا و تروریست معرفی کنند.

این رسانه ها و افراد، اعمال طالبان و … را به تمام حکومت های اسلامگرا تعمیم داده و مردم را از خطر به حکومت رسیدن مسلمانان، به شدت برحذر می دارند. اما استبداد، ظلم و جنایت دولت های سکولار و لائیک مصر، عراق، سوریه و ترکیه ی قبل از به قدرت رسیدن اسلامگراها، را به سایر حکومت های همفکرشان تعمیم نداده؛ و از لائیک و سکولار هراسی و حذر شدید از به قدرت رسیدنشان سخنی نمی گویند.

۲ـ بنیادگرایی را که در میان پیروان تمام مکاتب و ادیان وجود دارد، و اولین بار نیز در غرب ظاهر شده و رشد کرد؛ تنها به مسلمانان نسبت می دهند. چنان وانمود می کنند که گویا بنیادگرایی و اسلام لازم و ملزوم همدیگرند. به گفته‌ی ادوارد سعید « یکی از برداشت های غیر قابل اعتماد در کار اینان که اغلب بدان اشاره دارند، واژه‌ی بنیادگرایان است، که بیشتر اوقات به صورت خودکار با اسلام یکی پنداشته شده، در حالی که از رابطه‌ی آن با مسیحیت، یهود و بودائیگری چشم پوشی می شود. بدیهی است ربط دادن عالما عامدا اسلام با بنیادگرایی برای خواننده‌ی متوسط، شکی باقی نمی گذارد که بنیادگرایی و اسلام هردو، یکی است. تقلیل مذهب اسلام به تعدادی احکام [ و ] نمونه های قالبی … و سپس هر حقیقت منفی بسته شده به اسلام را برجسته نشان دادن ـ خشونت، ابتدایی بودن، تبارگرایی، ویژگی های تهاجمی ـ آن ها را امری ثابت وانمود می کند. و این همه بدون اینکه تعریف دقیقی از بنیادگرایی، رادیکالیسم و تندروی در دست و یا زمینه ای و یا توجهی در میان باشد، صورت می گیرد».۱

۳ـ اسلام و مسلمانان را خطری جدی برای جامعه و جهان می نمایانند؛ و پاک کردن زمین از آنان را به عنوان ضرورت مطرح می کنند. چنان تصاویر منفوری از مسلمانان به نمایش گذاشته و منتشر می کنند، که اگر از بینندگان درباره‌ی مسلمانان بپرسند، گروه کثیری در پاسخ می گویند: « تفنگ به دست، ریشو، عقب مانده ای که درصدد است دشمن را تا درک اسفل برای نابودی تعقیب کند، تروریست و دشمن شماره یک آمریکا…»۲ ، حقوق بشر، ملیت و … می باشند.

متاسفانه در غالب اوقات مخالفان اسلام و اسلام گراها در زیر نقاب ناسیونالیسم، دموکراسی و مبارزه با تندروی و تروریسم، با همان روش و ادبیات داعش و سایر افراط گراها، به اسلام و مسلمانان می تازند. خود حق پنداری مطلق، دگرناپذیری، عدم مدارا، تجریح و تحقیر رموز اسلامی، توهین به اسلام و مسلمانان، تبلیغات وسیع رسانه ای در راستای ضرورت طرد و حذف آن ها و … نمونه هایی هستند که به وفور شاهد آن ها هستیم.

یکی از اصول اساسی و مورد اجماع در اسلام این است که: ظلم وستم تحت هر عنوان و نامی  و علیه هرکسی ـ صرف نظر از دین، ملیت، زبان و … ـ محکوم است؛ و دفاع از مظلوم  و و موضعگیری علیه ظالم، در حد وسع و توان بر تمام مسلمانان واجب است.

امید که همگی با درک دقیق و عمیق مسائل و به دور از احساسات و عواطف دینی، ملی، قومی و …درباره‌ی قضایا و رویدادها قضاوت کرده و موضع گیری های حکیمانه اتخاذ نماییم. بکوشیم با گشودن باب گفتگو، تعارف و تفاهم را افزایش داده و با دگرپذیری و مدارا زمینه‌ی همزیستی مسالمت آمیز و مبتنی بر احترام و نیکی را بیش از پیش فراهم نماییم؛ امری که بدون آن ها، جامعه رنگ امنیت و آسایش را نخواهد دید.

پاوه، حیدر غلامی ۱۳۹۳/۷/۲۹


۱ـ اسلام رسانه ها، ادوارد سعید، ترجمه اکبر افسری، انتشارات توس، چاپ اول ۱۳۷۹، صفحه ۱۶

۲ـ همان منبع، ص

17 پاسخ برای “داعش، ائتلاف ضد ترور و اسلام هراسی / حیدر غلامی

  • مسلم در تاریخ آبان 16, 1393 گفت:

    دانشجوی عزیز شما به تاریخ ملت کرد نگاه کنید اون موقعه مدانید چرا همیشه با یک باد ضعیف به لرزه می افتد مبارزه ملا مصطفی به نتیجه رسید شاه با یک قرارداد به باد فنا فرستاد مبارزه شیخ محمود نتیجه گرفته به هوارفت قاضی محمد تشکیل حکومت داد به فنا رفت چرا چون امریکا وانگلیس نمی خواستند چون ترکیه راضی نیست ضمنآ بنده از کره ماه برنگشتم شماهم جای نمی روی

  • اندیشه در تاریخ آبان 14, 1393 گفت:

    با سلام
    از خواندن این مطلب واقعا خوشحال شدم، که هنوز هستند کسانی که هدفشان روشن کردن واقعیت است نه علم کردن خواسته های خود.
    دست مریزاد آقای غلامی، سربلند و پیروز باشید.

  • مسلم در تاریخ آبان 4, 1393 گفت:

    چرا کشورهای جهان سوم یا خاور میانه باید اینقدر الات دست امریکا وانگلیس وغیر باشند تا هروقت بخواهند اصلحه بفروشند ویا درگیری بوجود بیاورند پس مشکل اصلی از خودمان است نه دیگران اسرايیل یک کشور کوچک است ما این همه حساب ازش می بریم خودمان اسرايیل را بزرگ کرده ایم اسراییل چیزی نیست اگر مسلمانان راست بگویند

  • مسلم در تاریخ آبان 4, 1393 گفت:

    اقای غلامی اگر امریکا به داد شنگال نمی رسید یا یا به داد کوبانی نمی رسید این چته های داعش تمام زن وبچه ملت کرد را در بازارهای کشورهای عربی به فروش نمی رسانید همچنان که دختران کرد در پروژانفال صدام سگ انجام داد والان هم در کویت وعربستان ودیگر کشو.رهای عربی دختران فروخته شده کرد وجود دارند مگر در برابر انفال ملت کرد کدام کشو.ر عربی این حرکت وحشیانه را محکوم کرد این راباید بدانیم اگر امریکاه به موقعه به داد شنگال نمی رسید ضرف 24 ساعت هولیر هم به دست این سگهای درند در نمی آمد ننگ ونفرین بر این وحشیان ما قبل تاریخ

    • دانشجو در تاریخ آبان 5, 1393 گفت:

      یه جوری میگین ماقبل تاریخ انگار خودتون چند روز پیش از سفر کره ماه برگشتین
      دفاع شما از آمریکا به این میمونه که یک نفر خونه شما رو آتیش بزنه بعد بیاد خاموشش کنه و شما بیایین بگین که چه آدم خوبیه داره آتیش خونمو خاموش میکنه
      ولی کلا من یه سوال همیشه برام پیش اومده که چرا هرکی هرچی دلش خواست میتونه بر روی کردها اجرا کنه؟؟؟؟
      چرا کردها همیشه قربانیه ن؟؟؟چرا ضعیفا که یه باد کوچک همهی چیزهایی که بدست آوردن از دست میدن؟؟؟
      لطفا هرکی جواب داد مشکلات رو به گردن دیگران نندازه

  • چند نکته در تاریخ آبان 3, 1393 گفت:

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز چند نکته لازم به نظر میرسه که خدمتتان عرض شود: کاک میلاد عزیز حکومت 1400 ساله اسلامی یک توهم بیش نیست حکومت اسلامی پس از پیامبر تا چند ماه حکومت حضرت حسن بیشتر دوام نیافت. پس از آن حکومتها به صورت فردی و پادشاهی که با اصل اسلام متناقض است برسر کار آمده اند که صدالبته خالی از ظلم و ستم نبوده اند با این وصف همان حکومتها را اگر با حکومتهای به ظاهر طرفدار حقوق بشر روزگار خود مقایسه کنیم البته که بر اینها صد که نه هزار شرف دارند. .
    کاک محمد عزیز! در جواب سوالات شما به اختصار عرض میشود: 1- خشونت را با خشونت نمیتوان جواب داد. اکه در این صورت، کار القاعده و داعش درست است چون جواب خشنی است به تروریسم آمریکا و دوستانش.
    2- در اسلام، قتل و کشتن محکوم است چه مسلمان و چه غیر مسلمان. در زمان پیامبر در شهر مدینه منافقان زندگی میکردند و پیامبر هیچ کدام ازانها را حتی تهدید هم نکرد چه برسد به کشتن.
    3- اجرای احکام اسلامی، برای جامعه اسلامی است نه جوامع روزگار ما که یا ضد اسلامیند و یا شبه اسلامی. به قول یکی از بزرگان : احقاق حق، مقدم بر اجرای قانون است. کاش شناختتان را نسبت به اسلام از حد بیننده شبکه های ماهواره ای بالتر ببرید.
    4- نابودی این گروه های افراطی منوط است به ریشه کن شدن عوامل رشد آنها. برای درمان یک بیماری بایستی ریشه بیماری را قطع کرد. مسکنها تنها مدت کمی بیماری را تسکین میدهند. آیا به نظر شما اگر استعمار و استثمار و استحمار را از مناطق اسلامی برداریم محیط رشد این گروه های تندرو از بین نمی رود؟
    کاک محمد عزیز اگر آمریکا به آن سر دنیا برگردد و غرب هم به غرب و خاورمیانه را به حال خود رها کنند دنیا بسیار آرام و آباد میگردد.
    کاک رحیم گرامی! به قول روایتی منسوب به حضرت علی: الناس علی دین ملوکهم. (مردمان بر سر دین حاکماشان هستند.) متاسفانه ملت کرد به خاطر نداشتن رهبرانی چون گاندی یا ماندلا دارای پتانسیل خشونت با درصد بالایی هستند. هنوز جنگهای برادرکشی پارتی و یکیتی را فراموش نکرده ایم. در همین مصیبتهای خانمان سوز برسر اینکه کدام گروه اول فلان شهر را آزاد کرده است با هم درگیرند. دوست عزیز وجود خشونت، ربطی به اسلام ندارد. درمیان گروه های مذهبی که نام برده اید بوده اند گروهی که بنا به توصیه رهبرشان حق دفاع از خود را هم به خاطر حفظ وحدت و جلوگیری از جنگ و برادرکشی و تفرقه نداشته اند. و به جای مقابله به مثل و کشتن قاتلان هجرت را انتخاب کرده اند..
    جناب نکته! اگر کسی به خود اجازه داد که بگوید «تاریخ اسلام همین بوده !» بهتر است آبشخور فکری او را بدانید تا جنایتهای هنوز تازه ی آنها را به یادشان بیاورید به عنوان مثال اگر کمونیست بود کافی است تا نام استالین را برده ود یگر روی سفید چنگیز و هیتلر را تماشا کنید. اگر سکولار بود کشتار یک قرن کردهای مظلوم ترکیه را به یادش بیاورید. اگر غربگرا بود و بر طبل دمکراسی زد جنایت فقط آمریکا آن هم فقط در ویتنام را به گوشش بخوانید. دوست عزیز آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است تاریخ اسلام را مقایسه کنید با هر غیر اسلامی.

  • نکته در تاریخ آبان 3, 1393 گفت:

    امیدوارشدم هنوز تدبیر ونکته سنجی در میان دوستان بخصوص کاک حیدر وجود دارد همیشه باید دنبال علل وعوامل به وجود اورنده یک تنش بود تا بتوان تدبیر مناسب اتخاذ کرد متاسفانه حرکت داعش بسیار به مسلمانان ضربه ضد در همین شهر کوچک خودمان مردم بخصوص جوانان وصد البته انسانهای شناخته شده ی فرصت طلب با علم کردن داعش دیگران را مورد حمله قرار داده ومیگویند اینم از اسلام تون!!!! همینکه دست تون به جایی بند شد سر میبرید وغارت میکنید وتاریخ اسلام همین بوده !!!! غارت وخونریزی چه کنیم کاک حیدر با این هجمه های طاقت ف رسا؟؟؟

  • محمد غریب معاذی نژاد در تاریخ آبان 3, 1393 گفت:

    با سلام خدمت نگارنده محترم .راستش را بخواهید . دین مبین اسلام که نماد مهربانی وپاکی واخلاق وبهداشت وصفا وصمیمیت و….می باشد در مجموعه غرب که شامل اروپاو امریکا واسترالیاست ،.مجموعه زیادی از انسانها به طرف این دین گرایش پیدا نموده وروز به روز تعدا دمسلمانان بیشتر وبیشتر می شدند ،دین اسلام در این کشورها به عنوان دینی تاثیر گذار وکار آمد جاذبه های زیادی ایجاد نموده بود لذا غربیها هم با توجه به بیشینه تاریخی آنها در سیاستگزاریهای مختلف خود این رویکرد جوانان رابه طرف اسلام را به طرف دیگری هدایت نمودند وبا یزرگ نمایی هر چه بیشتر مسله جهاد ، قضیه اسلام گرایی را به طرف جهاد کشانده وزوم اصلی را روی این مبحث متمرکز نمودند .حال می بایست بستری برای این بحث جهاد هم فراهم می شد .به همین سبب دسته دسته جوانان غربی باضافه جوانان دور وبر خودمان را به سمت داعش هدایت نمودند . تمام شبکه های از کشورهای گمنام دنیا گرفته تا شبکه های شناخته شده روی مسئله اسلام گرایی تند رو دارند برنامه پخش می کنند .هدف اساسی خود اسلام است تا در میان لایه های مختلف مردم اینگونه وانمود شود که دین اسلام یعنی خشونت و.تند رویی … والا اگر داعش هدفش قیام وهدایت جامعه بشری به سوی دین اسلام است پس چرا به طرف اسرائیل نرفت وبا غزه همسو نشد، بمبهایی که آمریکا بر سر انها می ریزد هیچ وقت به اندازه مقابله اسرائیل با آنها بیشتر نمی شد و عده بیشتر ی را با خود همراه می کردند .مگر کردهای سوریه مسلمان نیستند در یکی از شبکه های کردی زنی که در حال گریه بود می گفت ما گوسفندی را در عید قربان در حیاط خانه آماده کرده بودیم که قربانی نماییم وفقرا هم صف بسته بو.دند .تمام زندگی را رها نمودیم آواره گشتیم ..رحم ومروت وانسانیت در وجود مهاجمانمان وجود نداشت . مرغ وخروس وحیوان و پیر مرد وپیر زن را رها کرده ایم در شهر کوبانی منارهای مساجد بیشتر از همه خانه ها خود نمایی می کنند .استراتژی داعش آنقدر بی سمت وسو وغلط می باشد که دهها میلیون کرد را ضد خود نموده اند این چه مبارزه وجهادی است .

  • همشهری در تاریخ آبان 2, 1393 گفت:

    هدف از ایجاد این نا آرامی ها و تجهیز این خشونت طلبان چند چیز است:
    1. آب را گل آلود کردن :
    تا اولا اسلحه فروشی های غرب ادامه داشته باشد
    دوما فضای لازم برای ادامه به چنگ آوردن نفت ارزان و منابع طبیعی تقریبا رایگان فراهم باشد.
    2. کشورهای اسلامی فاقد ارتش نیرومند و توانا و مجهز باشند . جنگ ایران و عراق و تجاوز عراق به کویت و حمله به افغانستان و عراق و نابود سازی ارتش سوریه و بعدا هم خدا می داند ….. تا امنیت رژیم صهیونیستی بعنوان خاکریز اولیه جهان غرب فراهم باشد.
    3. مسلمانانی سالیان مدیدی از سوی اندیشمندان اسلامی حس مبارزه و جهاد و شهادت گرفته بودند بدست هم قلع و قمع گردند. و هم غرب از شر این مسلمانان خلاص شوند و روس ها از شر چچن ها در امان.
    4. چهره خشونت باری از اسلام پیش چشم جهانیان به نمایش گذاشته شود تا مانع نفوذ معنوی و فرهنگی اسلام شوند.
    5. تخریب سرمایه های بنیادی نیاز به بازسازی دارد و از این منظر هم میدان تجارت و کسب و کاری برای سرمایه داری فراهم می گردد.
    از هر بعد که بنگریم این جنگ ها جز بدبختی و فلاکت و عقب ماندگی برای ما مسلمانان و مردم خاورمیانه ندارد. چه جهاد بنامیمش و چه ترو و تروریست .
    واز هر لحاظ که نگاه کنیمبه نفع غرب و شرق و سرمایه داری و اسلحه سازان است.
    آنچه واقعیت دارد اعضاء شورای امنیت و دوستان عربشان به این ناآرامی ها راضی اند . و الا این همه تجهیزات که حتی به کشورهای مستقل فروخته نمی شود از کجا فراهم می گردد.
    هیهات تا ما از خواب غفلت و تفرقه و بدبختی برخیزیم خسردنیا و الاخره شده ایم.
    نعوذ بالله

  • رحیم در تاریخ آبان 2, 1393 گفت:

    نکته ای که نباید از ان غفلت کرد این است که نیاییم همه این خشونت هارو به بیگانگان نسبت بدهیم . سوال این است ایا مردم ما پتانسیل این خشونت را دارند یا خیر ؟ ایا در همین پاوه گروههای مذهبی ما از دراویش و صوفی گرفته تا اخوانی و سلفی و مکتبی و ….. تحمل همدیگر را دارند .چه برسد تحمل عقاید مخالف با انها. ایا اگر هرکدام از این عزیزان بخواهند برداشتی که از دین دارند را اجرا کننددر این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد .با اندکی تامل خواهیم دانست که بله پتانسیل خشونت بین ماها هم وجود دارد .و طبیعی است که به راحتی مورد بهره برداری بیگانگان هم قرار بگیریم. درست است کار داعش بدون شک منافعی برای غربی ها دارد اما نباید از این نکته غافل شد که درصد خیلی زیادی از اعضای ان بسیار خشنود هستند که شریعت را پیاده میکنند و حتی خیلی از ما هم چه بسا همین نظر را داریم.

    • دانشجو در تاریخ آبان 5, 1393 گفت:

      لطف موقعی که مثال میزنی فقط گروهای دینی را مثال نزنیین
      نه که سایر گروه های غیره دینی آستانه تحملشون بالاست،باور کن اگه اونام بهشون مجال بدی از داعش بدترند
      لطفا یه کم تاریخ رو مطالعه کن

      • رحیم در تاریخ آبان 5, 1393 گفت:

        زمانی من تاریخ ادیان رو مطالعه کردم که هنوز شما دانشجو نشده بودید.بر شما هم لازم است تاریخ رو یه ذره ورق بزنی عزیز.

        • دانشجو در تاریخ آبان 5, 1393 گفت:

          نکنه شما هرودوت باشین و ما خبر نداریم؟؟؟؟؟؟
          واقعا با این پاسخی که گذاشتین من یکی که به تاریخ علاقمند شدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
          و نشون دادین که آستانه تحملتون بالاست!!!!!!
          مواظب باش ازتون سرقت ادبی نکنن!!!!!!

  • mohammad در تاریخ آبان 2, 1393 گفت:

    اینکه موضع گیری ما احساسی باشه یا نه اصل و صورت مساله را پاک نمیکند.
    من چند سوال دارم
    1- آیا با این حزب خونخوار میشه بر سر میز مزاکره نشست؟
    2-آیا قتل و کشتن غیر مسلمان در اسلام وجود ندارد؟ در صورتیکه نخواهد ان حکومت را قبول کند
    3-آیا قوانین سنگسار و قطع دست در بطن اسلام وجود ندارد…که داعش کلیپ هایش را در فضای مجازی به اشتراک میگزارد
    4-آیا راهکار بهتری وجود دارد که این گروه افراطی را سرکوب کرد؟
    اینکه امریکا و غرب دخالت نکنند دقیقا چه بلایی سر مردم خاورمیانه میاد…

  • میلاد در تاریخ آبان 1, 1393 گفت:

    در جنایت هایی که غربی ها ( و در کل تمام مردم قدرتمند دنیا) در طول تاریخ انجام داده اند شکی نیست ولی مطالعه تاریخ 1400 ساله حکومت های اسلامی هم خیلی چیزها رو اثبات میکنه

    • دانشجو در تاریخ آبان 4, 1393 گفت:

      جورج برنارد شاو ،بزرگترین نویسنده انگلستان بعد از شکسپیر که افکارش در زمینه مذهب، علم،اقتصاد، خانواده و هنر اثر عمیقی بر روی مخاطبین خود داشته ، در رابطه با شخصیت والای پیامبر بزرگ اسلام چنین می گوید: من همیشه نسبت به دین محمد(ص) بواسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش نهایت احترام را داشته ام. بنظر من، اسلام تنها دینی است که دارای آنچنان خاصیتی است که می تواند تغییرات گوناگون را بخود جذب کند و خود را با اشکال و صور هر عصر منطبق سازد. من درباره دین حضرت محمد(ص) چنین پیش بینی کرده ام که کیش او برای فردای اروپا قابل قبول خواهد بود. همانطوری که در اروپای امروز هم پذیرش آن آغاز شده است.من معتقدم که اگر مردی مانند پیامبر اسلام فرمانروایی مطلق جهان عصر جدید را احراز ».کند طوری در حل مسائل و مشکلات جهان توفیق خواهد یافت که صلح و سعادتی را که بشر بشدت احتیاج دارد برای او تأمین خواهد کرد
      لامارتین مورخ مشهور می گوید:

      « اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت انگیز، سه محور سنجش هوش بشری باشد، چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با «محمد» دارد؟ نام آورترین مردمان فقط ارتش، قوانین و فرمانروایی ها را ایجاد کرده اند. اگر نگوییم آنچه بنیاد نهاده اند، چیزی نیست، باید گفت: چیزی بیشتر از قدرت مادی که غالباً در چشم به هم زدنی فرو می پاشد، ایجاد نکرده اند.

      این مرد نه فقط ارتش ها، قوانین، فرمانروایی، مردمان و سلسله ها، بلکه میلیون ها نفر؛ یعنی یک سوم از ساکنان این جهان و حتی بیشتر از آن را حرکت داد. او پرستشگاه ها، خدایان، ادیان، عقاید، اندیشه ها و نفوس را متحوّل کرد. صبر او در پیروزی، بلند همتی او که تماماً در جهت یک عقیده بود، نه نوعی تلاش برای فرمانروایی، نمازهای بی نهایت او، زمزمه های سرّی او با خدا، مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، نشانه ایمانی راسخ است. محمد یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی، تجسم بزرگ اجرایی کردن امور، دوستی با وفا، همنشینی زیبا، شوهری علاقه مند و پدری با محبت بود. همه را با هم داشت. مرد دیگری در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبه های مختلف زندگی، بر او برتری یابد یا با او برابری کند. فقط آن شخصیت نوع دوست بود که چنین کمالات باورنکردنی را در خود جمع کرده بود».
      خانم کارن آرمسترانگ، از صاحب نظران غیر مسلمان وین است. پس از یازده سپتامبر 2002 م. در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش ترین کتاب های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود. او در مقدمه کتابش چنین نوشته است:

      «بیشتر همّ پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا لغت اسلام که به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است، از ریشه «سلام» به معنای «صلح» گرفته شده است. محمد مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود؛ زیرا جان و اعتقاد نزدیک ترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت تا این اتحاد بدون خونریزی به انجام رسد. او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود. آگاهی از داستان واقعی زندگی حضرت محمد در این مقطع خطرناک تاریخ بشری، لازم است و نباید اجازه داد که متعصبین خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند. انسان غربی معاصر از داستان زندگی آن حضرت، مسائل بسیار مهم تری را برای هدایت خود در این دنیای متغیر باید بیاموزد».

      • استاد در تاریخ آبان 4, 1393 گفت:

        دانشجو عزیز لازم نیست زیاد خودمان را زحمت بدهیم و این و آن را توجیه کنیم ما مسلمانها باید اگر حرفی برای گفتن داریم عملا جامعه ای توان مند وپیشرفته در همه جوانب ایجاد کنیم که جوابگوی نیازهای انسان در تمام مقاطع زمانی باشد اگر چنین کاری کردیم که دیگر احتیاجی به توجیه کردن دیگران نداریم و اگر نتوانستیم با هزاران استدلال هم نمیتوانیم جوابگوی انتقادات وارده باشیم . واین ماجرا همچنان که تا حالا ادامه داشته باز هم ادامه خواهد داشت.