ج 10 فروردین 1403 ساعت 09:51

به کجا چنین شتابان …؟ /تلنگری از یک شهروند

به کجا چنین شتابان …؟ /تلنگری از یک شهروند

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : نوشته ای زیر حاصل مشاهدات یک ساعت خیابان گردی یکی از شهروندان شهرمان است که به صورت یک درد دل آمده است خواندنش شاید تلنگری باشد برای بیداری ما. عصرگاهی (ترجیحا پنج شنبه ها)زحمت پیاده روی از میدان شهدا(فلکه فرمانداری)تا میدان مولوی را بر خود هموار نمایید تا ببینید […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : نوشته ای زیر حاصل مشاهدات یک ساعت خیابان گردی یکی از شهروندان شهرمان است که به صورت یک درد دل آمده است خواندنش شاید تلنگری باشد برای بیداری ما.

عصرگاهی (ترجیحا پنج شنبه ها)زحمت پیاده روی از میدان شهدا(فلکه فرمانداری)تا میدان مولوی را بر خود هموار نمایید تا ببینید آنچه که می بینید.گویی در ساعات بین عصر و مغرب تمام مردمخیابان تکیه شهر در این پیاده رو کم عرض ام پی تری شده اند.البته هر چه به ساعات پایانی روز نزدیک شویم تراکم بیشتر می شود.نمی دانم دلیل این همه ازدحام چیست؟ایا همه برای خرید بیرون آمده اند؟اگر چنین است پس دیگر چرا از بیکاری و بی پولی ناله سر می دهیم .باید بگوییم وضع خیلی هم عالی است این همه مردم با جیب پر از پول به خیابان ریخته اند که خرید کنند.اما واقعیت امر چیز دیگری است ودقت در قیافه های مردمانی که در خیابان با انواع و اقسام مدلها و متدها راه می روندواقعیت های تلخی دیگری را هم نمایان می کند.بد نیست نگاهی به قیافه ها بیندازید هر نوع تیپی را می بینید از فشن و خروسی و جوجه ای و فکلی گرفته تا سوزنی و هیپی و رپی و مانکن و…..به راستی که فضای عجیبی می بینید این همه مد و این همه قیافه نامانوس با فرهنگ این شهر از کجا و چگونه در این ساعات سر از خیابان نه چندان طویل و عریض شهر در آوردند.

آیا این ها هدفی جز دیدن و دیده شدن دارند؟در میانشان از هر سنی و طیفی پیدا می شود از نوجوان تا میانسال،تنها یا به همراه خانواده، آرام و یا عجول و خلاصه نمایشگاهی است تمام عیار.نمایشگاهی با انواع مدل ها و مانکن ها. در کنار این ها اگر به رفتارشان هم دقیق شوید باز عجایبی می بینید.از تکیه کلام های ناجور و شوخی های سبک تا دعواهای وحشتناک را می توان در همین خیابان دید.

بسیار پیش می آید که در عرض کمتر از چند دقیقه دعوایی رخ می دهد و برق چاقو در هوا می درخشد و عده ای به تماشا می ایستند.بسیار دیده ایم که یک وسیله نقلیه راه بندانی طولانی ایجاد کرده و مدتها مردم را علاف خود کرده است تنها به دلیل این که راننده ای دست روی بوق گذاشته و به چاک قبایش بر خورده است و خلاصه عواملی متعدد دست به دست هم داده اند تا موجبات نگرانی های روحی و روانی شهروندان را فراهم آورند.

دیده شده است که کلماتی بسیار ناخوشایند رد و بدل شده است و اثرات تربیتی ناخوشایندش را بر کودکان و خردسالانی که در بین مردمند گذاشته است.دلیل این همه ازدحام و این همه پرخاش چیست؟

پاسخ هر چه باشد یک نکته را نباید فراموش کرد وآن این که از لحاظ فرهنگی سیری نزولی را در پیش گرفته ایم و روز به روز در حال حرکت در سراشیبی هستیم.به راستی که جای تامل دارد که با فاصله کمتر از 24 ساعت مدل های تبلیغی در سریالهای ماهواره و شبکه های معلوم الحال در خیابان پاوه روئیت می شوند و تاسف بارتر است مشاهده قیافه پسران و دخترانی که به انواع و اقسام آرایش دست زده اند و انواع پوشش های نامانوس به تن کرده اند تا لحظه ای پیش چشم باشند.

در همین خیابان باریک ،حجم عظیم ترافیک با وسایل نقلیه تک سرنشین و اغلب بی ملاحظه باعث شده است تا در حمل و نقل مردم به تمام معنی معضلاتی ایجاد گردد و مشاجرات کلامی به همین خاطر هرازگاهی به وجود بیایند.

به راستی شهر ما شایسته این رفتارها نیست و چنین فضایی نمی تواند زیبنده شهری باشد که اولین تصوری که در ذهن مخاطب بر جای می گذارد فرهنگی بودن و ارزشی بودن است.

بیندیشیم به اینکه وقتی مسافری بخواهد در مورد شهر ما نظر بدهد رفتارهایی را مدنظر دارد که در خیابان ها می بیند نه آنچه که در منازل و مدارس و مساجد ما می گذرد.خیابان های شهر آینه تمام نمای آن هستند بیایید به خاطر حرمت شهر هم که شده کمی بیشتر رعایت کنیم و در مورد آنچه که می گذرد منفعل و بی تفاوت نباشیم چرا که بی تفاوتی آفتی است که هر چه تا امروز کشیدیم از همین رهگذر است.

11 پاسخ برای “به کجا چنین شتابان …؟ /تلنگری از یک شهروند

  • حرف حق کو گوش شنوا در تاریخ شهریور 11, 1393 گفت:

    سلام
    اقای شهروند که حداقل6ساعت مردمو دید زدی و 12ساعت درموردشون مطلب نوشتی
    ملت مثه شما میان بیرون که وضعیت همدیگرو ببینن و سری تکون بدن
    اما مثه شما این دید زدنشونو تو وبلاگ پر بازدید ثبت نمیکنن
    در مورد ماشینها هم که گفتین
    میخواین بیام کمکتون باهم 4چرخ ماشینای تک سرنشینو پنچر کنیم
    از دید زدن زنای مردم که بهتره
    والا

  • آسو خان در تاریخ شهریور 6, 1393 گفت:

    مطلب خوبی بود
    استفاده کردیم
    بنده از مطالعه نطر آقای صادقی سر در نیاوردم که منظورشان چیست؟!
    بخش هایی از آن را متوجه شدم و دیدم که خیلی هم با نظر ایشان موافق نیستم
    بخشهای دیگر را اصلاً متوجه نشدم که منظورشان چیست!

  • ناشناس در تاریخ شهریور 2, 1393 گفت:

    بیکاری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  • سراج در تاریخ شهریور 2, 1393 گفت:

    کلا مطلب خوبی بود ولی به نظر من مشکلات مورد اشاره در سطح شهر با این شدت و تندی نیستند من نظر آقای صادقی را بیشتر می پسندم هرچند معتقدم اگه کار فرهنگی انجام نگیره اوضاع روز به روز بدتر خواهد شد و آنچه که در این مقاله ذکر شده است اتفاق می افتد

  • شاهد در تاریخ شهریور 1, 1393 گفت:

    با سلام
    مطلبی جالب بود که می شد به نوعی دیگر بیان گردد اما به واقع آنچه آمده است حقیقت است هرچند که به قول آقای صادقی نمی تواند حکم کلی باشد.باز هم واضح است مشکلات به قدری زیاد هستند که چنین نقدهایی را چندان ضروری ندانیم واقعیت این است که این ورزها در یک سردرگمی فکری و فرهنگی به سر می بریم شاید تنها سرگرمی جوانان ما خیابانگردی باشد که زیاد هم به چشم می آید ضمن اینکه دعواو درگیری و تجاوز به حریم های خصوصی کم و بیش تابع خیابانگردی های بی هدف هستند

  • س در تاریخ شهریور 1, 1393 گفت:

    بااین همه زحمتی که دریک ساعت خیابان گردی متحمل شده اید حداقل عکسی را تهیه میکردیدکه یک درصد از گفته های شما را تایید میکرد

  • ساکن پاوه در تاریخ شهریور 1, 1393 گفت:

    با سلام . واقعاً دلیل اینکه این همه قیافه های عجیب و غریب را ما در سطح شهر کوچکی مثل پاوه می بینیم فقط به خانواده ها بر می گردد که تا نصف شب با فرزندانشان به تماشای شبکه های بیگانه آمریکا و اسرائیل فارسی زبانی می نشینند و حتی انها را هم به تشویق به مدگرایی و حتی اخلاق و حرکات آنها را هم به عنوان الگو قرار می دهند و به آنها اجازه می دهند با سر و وضع بسیار زنده بیرون بیایند و خود و کسانی دیگر را به گناه و وسوسه های شیطانی بیندازند .

  • شهروند در تاریخ شهریور 1, 1393 گفت:

    دوست عزیز بی شک آنچه نوشته اید درست وبجاست اما ذکر چند نکته را الزامی میدانم اولا مخاطبان شما(خیابان گردان بی هدف) بهیچ وجه بازدید کننده اینترنت یا شبکه های مجازی یا سایت های فرهنگی از جمله سلام پاوه نیستند دوما اغلب آنان که میفرمایید هیچکدام به قطعیت ساکن شهرمان نیستند وفقط روزها در سطح خیابان های شهر با پیاده یابا ماشین ترددهای بی ربط مینمایند وبا فرهنگ نامانوس با منطقه وشهر ما جز ایجاد اختلالات رفتاری و ظاهری وایجاد ترافیک هم در خیابان هم در پیاده رو ها کاری دیگری انجام نمیدهند آیا واقعا جهت راهکاری جهت ورود اینان به شهر نیست؟

  • سید یاسر صادقی در تاریخ شهریور 1, 1393 گفت:

    با سلام و احترام
    خواندن این مطلب مرا بر آن داشت که نکاتی را به عرض شما برسانم
    اول اینکه جناب آقای صالحی لازم است بدانید در یک سایت خبری یک مطلب بدون نویسنده نمی شود مطلب با نظر متفاوت است آنهم مطلبی که قشر کثیری از جامعه ما را در بر می گیرد. از دید من که شهروند این شهر هستم این مطلب نه تنها تلنگر نیست بله توهین و هتاکی است چرا که در هیچ جایی خاص جلوه دادن عام هیچ معنا و مفهومی ندارد. و این ایراد بزرگی است که امیدورام به آن توجه بیشتری کنید.
    پیرامون مطلب درج شده باید به عرض این شهروند برسانم کلیات مطلب مقوله ای است جامعه شناختی که سالیان درازیست بسیاری از صاحب نظران جامعه شناسی و محقق های فرهنگی و اجتماعی به کرات به آن پرداخته اند و بهتر می بود شما هم با مقدمه ای علمی و ادبیاتی متناسب با موضوع آنرا مطرح می کردید .
    اما اگر در جزئیات ذکر شده در این مطلب دقت شود مطلبی ذهنی است که بهتر می بود در یک نظر نه مطلب ایراد می گردید چرا که محتوی آن خارج از سند رسمی و نحوه بیان آن اندکی خارج از اسلوب های ادبی است.

    بنده نه تنها پنج شنبه ها بلکه به دلیل محل کارم هر روز صبح و بعدظهر پیاده این مسیر را طی می کنم اما دعوای خیابانی و تجاوز به حریم های خصوصی به این شدتی که شما در حال بیان آن هستید نیست و این نه تنها اغراق است بلکه توهین به شعور جمعی است. اینکه از دید شما همه باید برای خرید از خانه هایشان خارج شوند دیدگاه نادرستی است چرا که فرموده اید ((آیا همه برای خرید بیرون آمده اند ؟ )) مگر فقط باید برای خرید از خانه خارج شد ؟ پس تعاملات اجتماعی چه می شود این نظر شما واپسگرائی اجتماعی به عهد حجر است . اما تعداد این افرادی که از الگوهای متفاوت مو و آرایش و نوع پوشش های گوناگون استفاده می کنند بسته طرز تفکر آنان، شرایط بحرانی برای این شهر رقم نزده اند . چرا که 80 درصد از مدگرایان فلسفه مد را نمی دانند. زیبایی جویی و برتری طلبی از خصیصه های رفتاری انسانها مخصوصا در دوران جوانی است. مدگرایان به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول مدگرایان حرفه ای هستند، کسانی که بخاطر ویژگی های رفتاری و شرایط مالی خوب همواره کوشش می کنند پوشش و آرایش و پیرایش خود را براساس الگوهای روز که همان مد است انجام دهند. از ماهواره تا مجلات و ژورنال ها به دنبال لباس و لوازم آرایش و کفش و در نهایت به دنبال بهترین برندها هستند.
    دسته دوم به نوعی هنجارشکن هستند و افراد مانکن صفت نام دارند که از ناتوی فرهنگی الهام می گیرند تا برخلاف ارزش های اجتماعی حرکت کنند. آنها مانکن زنده هستند که در کوچه و خیابان و مهمانی ها و… بر عرضه مدهای روز می پردازند و در نهایت دسته سوم زنان و مردانی هستند که باتصور زیبا شدن از نظر پوشش و آرایش از گروههای اول و دوم پیروی می کنند. و در جامعه ما آنان که از مد پیروی می کنند 95 درصد آنها در دسته سوم جای می گیرند. که بهتر است به جای تقبیح کار آنها و استفاده از الفاظ : فشن و خروسی و جوجه ای و فکلی که به آنان نسبت داده اید به فکر راه چاره آن باشید و راهکار ارائه دهید.
    در این سالها خیلی از واژه شهر ما استفاده می شود و شما هم ظاهرا از آن استفاده نموده اید. آیا می شود بفرمائید کدام شهر ما ؟ منظورتان شهر دهه 50 هست یا دهه 60 یا شهر دهه 70 موازی با انفجار تکنولوژی اطلاعات و فناوری های فوق مدرن جهانی ؟ یا شهر دهه 80 که سرشار از تحولات اجتماعی و سیاسی و سیر حرکت سریع جوامع به سوی رشد و ترقی بدون بستر سازی ها و توجه به شرایط فرهنگی ؟
    شهر ما واژه ای گنگ است . در زمان حال و عصر تکنولوژی اطلاعات، دیگر محیط های بسته جغرافیایی معنا و مفهوم خویش را از دست داده اند حریم های جهانی حتی از یک اتاق هم کوچکتر گشته اند.بهتر است به جواب سوالات بپردازید چون پیرامون این مسئله بحث زیاد است. اما دوست دارم به مسئله ای که مطرح کرده اید بیشتر بپردازم.
    این مسئله مد و مد گرائی و پوشش و نحوه آرایش و … نیاز به ریشه یابی عمیقی دارد . یک از آن مسائلی که باید مد نظر داشت ورود بی رویه مهاجرینی است که از نقاط مختلفی به سبب بحران های اقتصادی و … به شهرنشینی پناه آورده اند آیا ما چیز جایگزینی داریم که در قبال مدهای روزی که در شبکه های مختلف و ژورنال های مختلف به صورت جهانی تبلیغ می گردد به آنها دهیم ؟ اگر جواب مثبت است چرا برای آن تلاش لازم صورت نگرفته است و اگر بوده در حدی ناچیز بوده است که ردپایی ندارد.
    اکثرا نیز این انتظار را داشتند گروه هاي اقليت و مهاجران جذب فرهنگ اکثريت شوند. آیا ما بستر مناسبی ایجاد کردیم که شهروندان جدید این شهر گرایش به آن داشته باشند ؟ در حال حاضر اين چشم داشت هم گون خواهي بسيار ظالمانه به نظر مي آيد و جوامع باید بیشتر پذيراي پايايي تفاوت هاي فرهنگي باشد. سياست هاي درخور، بسته به بستر موجود متغير است. جهانی که مردم می سازند و در آن زندگی می کنند تا اندازه ی زیادی تحت تاثیر جهان بینی آنها است . جوامع مختلف بسته به این که نسبت به هستی چه بینشی داشته و چه معنایی برای زندگی قائل باشند و چه ارزش هایی را بر جهان حاکم بدانند سبک و اسلوب خاصی در ساختن شهر ، خانه ،پوشیدن لباس و نظایر آن خواهند داشت . به عبارت دیگر فرهنگ یک قوم در وجوه مختلف زندگی انان از قبیل صنعت ، اقتصاد ، مدیریت ، شهرسازی ، معماری ، هنر تجلی می کند حال ما در دنیای زندگی می کنیم که بینش آدم ها به نسبت دنیای اطراف و تعاریف آنها بیشتر در قالب فردیت قرار دارد و کمتر قومی و گروهی است و به فراخور آن نوع پوشش آنان نیز متغییر است
    مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همه اقشار جامعه وجود دارد اما در این میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به مد اهمیت می دهند و مدگرا هستند.
    امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت فهم و ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود باعث شده برخی از جوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه خویش رو آورند.
    یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند و اصلاح نشده، زمانی شلوارهایی با پاچه گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه مد می شوند.
    اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلا این آرم و کلمه روی لباس آنها چه کارکردی دارد، نمی توان پاسخ قانع کننده ای شنید جز آن که: «خب قشنگه!» «برای اینکه مده»! همه این را می پوشند و…!
    اما هیچ اندیشیده اید که ما چه چیزی در مقابل آن داریم که به جوان هایمان بدهیم ؟

  • فتح اله نجفی در تاریخ شهریور 1, 1393 گفت:

    با سلام خدمت این شهروند گرامی : حیف است شخص صاحب نظر و قلم به این شیوه بتواند نکته نظرات خودرا به صورت نقد ، گزارش ، خبر ، و یا مطلب آموزشی و .. در رسانه ای برای جلب توجه جمعی از مخاطبین اعلام نماید ، اما از بیان نام و مشخصات خود خودداری نماید این اشکال مانند همان مشکلی است که دیگران در ارائه رفتار یا شیوه و فرم ها به آن گرفتار شده اند . امید است کلیه اشخاصی که در نظر دارند مطلبی برای رسانه ای تهیه و یا اینکه دوستانی که نظراتی در ارتباط با مطلبی را اعلام می نماید بهتر آن است که نام و مشخصات خودرا اعلام که مفید واقع شود ..

  • محمد در تاریخ شهریور 1, 1393 گفت:

    این مطلب گویای حقایق تلخی است که در شهر ما وجود دارد ولی سوالی که مطرح میشود این است که ما برای پیشگیری و حل این مشکل چکار کرده ایم? مسوولان ما چه برنامه ها و راهکارهایی برای تفریحات سالم مردم و خصوصا جوانان این شهر اجرا کرده اند? به جوانان به جای خیابان گردی, چه پیشنهادهای جایگزینی داده ایم? در این شهر چند مرکز فرهنگی, ورزشی و تفریحی فعالیت دارند که جوانان را به خود جذب کنند? و ….
    پس طبیعی است که نمیتوان از جوانان انتظار داشت در خانه محبوس شوند و البته این چراها در مورد بانوان بسیار شدیدتر وواسفناک تر است
    به راستی که بانوان ما هیچ مجالی برای فعالیت اجتماعی در این شهر ندارند, جز خیابان گردی