چ 05 اردیبهشت 1403 ساعت 10:51

رَونقِ باغ می رسد ، چشم وچراغ می رسد / حبیب اله مستوفی

رَونقِ باغ می رسد ، چشم وچراغ می رسد / حبیب اله مستوفی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : به مناسبت درخشش دوباره مهر بر پیشانی پاییز تقدیم به همه معلمان و دانش آموزان ارجمند و عزیز… مقدمه در مورد معلم و تعلیم و دانش و دانش آموز در مناسبت های گوناگون دست بر دهان ننهاده و در حد بضاعت اندک خویش)به عنوانِ کمترینِ معلمان) کوشیده ام .گاهی […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : به مناسبت درخشش دوباره مهر بر پیشانی پاییز تقدیم به همه معلمان و دانش آموزان ارجمند و عزیز…

مقدمه

در مورد معلم و تعلیم و دانش و دانش آموز در مناسبت های گوناگون دست بر دهان ننهاده و در حد بضاعت اندک خویش)به عنوانِ کمترینِ معلمان) کوشیده ام .گاهی حبیب-الله-مستوفیاز منظر عطوفت و مهر معلم را چون مادر دانسته و زمانی از قدرت او در ایجاد و یا تغییر بُن مایه های فرهنگی در جامعه یاد کرده ام. بارها هم سعادت حضور در محضر پیش کسوتان آموزش و پرورش را یافته و انبانِ تجربه را از دُرج خاطرات آن عریران غنی ساخته و بر بخت خویش در این توفیق، پروردگار سبحان را شاکر بوده و هستم.

در جستجوی چشم و چراغِ جامعه

اینک و در طلیعه¬ی دوباره مهر ماه بخشی از غزل مشهور مولانا را در دیوان کبیر بر پیشانی نوشته نشانده ام نه فقط برای تزئین و خوانشی آهنگین بلکه با یقین به انطباق مفاهیم آن بر آموزش و پرورش. براین باورم که چشم و چراغِ یک جامعه فرهیخته ی فرهنگی و رونق و بالندگی آن در دستانِ آموزش و پرورش جاری در آن جامعه قرار دارد. هرگونه توجه و یا کم توجهی به این نهاد زیربنایی که مهندسی زیر ساخت ها را به عهده دارد و پیکره را شکل می دهد اگر نه در کوتاه مدت ، در نهایت جامعه را دگرگون می سازد. آموزش وپرورش نهادی است که انسان بلا فاصله پس از خانواده با آن آشنا می شود و اثرات آن بر فرد را می توان به عنوان ماندگارترین اثرات محسوب نمود، بدیهی است عمده این تاثیر که از همان ابتدای کودکی در دبستان و بعد از آن صورت می گیرد فرهنگی و اجتماعی می باشد. در کشور ما نقش آموزش و پرورش وکارکرد فرهنگیَش پر رنگ تر و قابل ملاحظه می باشد. بیشترین شاغلین کشور و نیز بیشترین افراد فرهیخته و تحصیل کرده درآن نقش آفرینی می کنند و دارای بیشترین و مهمترین ابزار برای تاثیر گذاری اجتماعی و فرهنگی است. همچنین بهترین بستر برای تاثیر گذاری بر فرهنگ عمومی را در اختیار خود دارد

تغییر منِش پس از تحول در نگرِش

هشتصد سال پیش از این مولانا جلال الدین محمد بلخی در قامت معلمی واقعی به ما اعلام می کند که :
 تا بدانی کاسمانهای سمی  /  هست عکس مدرکات آدمی.
سخنی به گزاف نگفته ایم اگر بگوییم تبیین و ترمیم اقتصاد و تشریح و تقویت عزم ملی و نگاه به آنچه در جهان می گذرد بر پایه های ستُرگ فرهنگ استوار است و تحول در منش فرهنگی وابسته به تغییردرنگرشهاست.
تولید و تمرین و نهادینه کردن ارزش هایی مانند عدالت، راستگویی ، همکاری و تعامل فردی و گروهی ، قانون گرایی ، حاکمیت نگرش علمی بر باور های فرهنگی جامعه، نظم پذیری جمعی ، حساسیت به مسائل محیط زیستی ، لزوم احترام به حقوق دیگران و…. منوط به زیرساخت های آموزشی و تربیتی است  و بر همگان واضح وآشکار است که این مهم با محوریت معلم ، در آموزش وپرورش می تواند محقق شود اگر چه با توجه به شرایط موجود راه همواری نیست اما باید کاری کنیم که بر گریوه های مسیر پیروز شویم و مشکلات، این راه را چنانکه تا امروز چنین بوده کم عبور نکند. خوشبختانه آموزه های دینی و ملی ما در این مورد چون چراغی پرنور فرا روی ماست و می توانیم با خوانشی  دوباره و نو، از آنها بهره جوییم.
آموزش و پرورش با تحول در داده ها به دانش آموزان در قالب متون درس و حذف یا محدود کردن بعضی از دروس و تعدیل حجم زیاد مسائل فراملی و افزایش آگاهی دینی و ملی و گرایش به احساس مشارکت می تواند سنگ نخست را به شیوه ای درست و دقیق البته با بهره گیری از خِرَد جمعی که چون گنجی گران بها در اختیار دارد تعبیه کند.  بورس بازی زمین و ساختمان  موضوع اشتغال به واسطه گری و شغل های کاذب و به کار گیری و هدایت سرمایه درجهت خلاف تولید امروزه واقعیات غیر قابل انکاری هستند که به هر روی  و رای مشکلات عمده وعدیده ای را ایجاد نموده اند که در صورت برنامه ریزی والبته با فراهم نمودن امکانات، اگر در بستر آموزش وپرورش  درمان نشوند، بعید است که بتوان با روش های بازدارنده و مقطعیِ مبتنی بر آزمون و خطا  به چارجویی در مورد آنها پرداخت  .

سال تحصیلی جدید

 لزوم کوشش همگانی در نگهداری از گُلدانِ آموزش وپرورش

اگر بپذیریم که گُلدانِ آموزش و پرورش مستعد پرورش دانه های توسعه اجتماعی ،اقتصادی و سیاسی است آنگاه به  بایسته های نگاه داشتِ صحیح این گلدان  فکر خواهیم کرد . فرهنگ عمومی دارای ارتباطی دوسویه باآموزش وپرورش است از سویی خود محصول و بر آمده از این گلدان است و از دیگر سو در تصادم با جامعه، آموزش وپرورش را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد. اینجاست که آموزش وپرورش به تنهایی نمی تواند به اهداف تبیین شده برسد و تعامل و همکاری سایر نهادها را می طلبد. در این مورد می توان مسائل ومشکلاتی را برشمرد . فرار گرفتن ما در عصر بهمنِ اطلاعات و ظهور نسل جدید مرتبط با جهان ، فراخ شدن دنیای مجازی تا آنجا که واقعیات را هم بویژه برای دروندادهای آموزش وپرورش (دانش آموزان ) در هاله ای از تردید وابهام فرو برده است ، ایجاد شکاف معرفتی بین والدین وبچه ها ، مشکلات روی نهادن نسل جوان به انواع واقسام مخدرات و…….. مشکلاتی باریشه فرهنگی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. نهاد آموزش وپرورش اگرچه دارای اهرم های تأثیر گذار است اما بدیهی است بدون امکانات مادی و مالی مناسب ،لازم و به موقع کاری از پیش نخواهدبرد. اگر می خواهیم اشتباهات را تکرار نکنیم باید امکانات وزیر ساختهای مادی ومعنوی را برای آموزش وپرورش تقویت کنیم .

و کلام آخر……

بخش های دیگری از غزل زیبای مولانا تقدیم به همه دانش آموزان عزیز ، معلمان ارجمند و کلیه کارکنان چشم و چراغِ جامعه یعنی آموزش و پرورش که فعالیت مجدد آنها در مهر ماه رونقی دوباره به باغ و بستان اجتماع می بخشد.
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رُخ نوربخش او نور نثار می‌رسد
چاک شدست آسمان غُلغله ایست در جهان
عنبر و مشک می‌دمد سَنجَق یار می‌رسد
رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد
غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد
باغ سلام می‌کند سَرو قیام می‌کند
سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما
زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار می‌رسد

   خدا یار و راه گشای تمامی کوشندگان عرصه تعلیم و نربیت باد